قران حبشی، پهلوان عیار یکی از حماسههای منثورفارسی است که توصیف شکوهمند کردارها و جهانگشاییهای وی، پرداختهی روایتپرداز مبدع سده ششم، ابوطاهر طرسوسی است. پس از سمک عیار و گردنکشاننامه، قران حبشی سومین حماسه منثوری است که عنوان آن بر پایه نام عیار برجستهاش نامبردار شد. این پژوهش، نخستین جستار مستقلی است که در مورد آن انجام میشود و از این رو، بایسته است در گام نخست، شش نسخه ترکی همراه با نسخه عربی منحصر به فردی از این روایت معرفی، سپس تشریحی از نسخه فارسی نفیس و یگانه قرآن حبشی همراه با چگونگی رسمالخط و ویژگیهای دستوری آن ارایه شود. دامنه پژوهش با تعقیب حضور قران در دیگر روایتها ادامه مییابدتا این که نقش وی در گرشاسپنامه، ابومسلمنامه، اسکندرنامه و روایت ملکقاسم و بدیعالزماننمایان میشود. شگفتا که در این میان، ناگاه برای نخستین بار سمک عیار در روایت دیگری حضور یافته و همراه با قران حبشی زیر سایه عمر امیه ضمری عیاری میکنند. بخش پایانی پژوهش در روشن ساختن موضوع پر سابقه و ناشناخته دودستگی عیاران،شاهدی دیگر در ارتباط با حضور قران حبشی ارائه کرده است.
سمک عيار از داستانهاي شفاهي قديم فارسي است که کاتبي به نام فرامرزبن خدادبن عبداله الارجاني آن را از تقريرات صدقه بن ابوالقاسم در اواخر قرن ششم هجري به قيد کتابت درآورده است. اين کتاب به زندگي و کوششهاي عياراني اختصاص دارد که برخلاف تصوري که از عياران ميرود نه در مقابل حکومت، بلکه در کنار حکومت و براي تحقق اهداف حاکمان و پادشاهان کوشش ميکردهاند و براي پيشبرد اهداف خود علاوه بر روشهاي معمول به حيلههايي متوسل ميشدهاندکه نه تنها در قديم، بلکه امروز نيزدر روشهاي جاسوسي و ضد جاسوسي کاربرد دارد. در اين مقاله، ضمن استقصاي حيلههاي عياري، به طبقهبندي آنها اقدام شده و پس از توضيح هر مورد شواهدي نيز از کتابهاي ديگر که اين حيلهها در آنها روايت شده، آمده است. بر اساس يافتههاي اين پژوهش، بيشترين بسامد اين حيلهها به حيلههاي جنگي اختصاص دارد که آثاري از آنها در شاهنامه فردوسي و کتاب آداب الحرب و الشجاعه نيز آمده است. در کنار حيلههاي جنگي بايد از حيلههاي ديگر از قبيل استفاده از داروي بيهوشي، نقب بريدن و بوالعجبي کردن ياد کرد. استفاده از حيلههاي مکتوب از قبيل تقليد خط و يا به تقلب مهر بر کاغذ زدن نيز در سمک عيار ديده ميشود.
در بسياري از قصههاي عاميانه عناصري دخالت دارد که شايد بتوان آنها را امروزه به خرافات و عقايد بدوي انسانهاي گذشته تعبير کرد؛ عناصري همچون: سحر، جادو و طلسم. در اين پژوهش نگارنده از ميان امهات قصههاي مکتوب سه اثر مشهور را برگزيده است و در پي تبيين جلوههاي مختلف طلسم و چگونگي گشايش آنهاست تا دريابد اين عناصر چه ارتباطي با هم دارند. هدف اين مقاله، بررسي جلوههاي عيني طلسم در ميان ايرانيان در خلال اهم قصههاي عاميانه فارسي است. با مطالعه انجام شده در اين گفتار نزديکي برخي از طلسمات ديده شد و حتي در برخي از آنها مانند حسين کرد و اميرارسلان زوال طلسمات به طريقي يکسان تصوير شده اين بيانگر تقريب زماني اين دو قصه است. آتش محور اصلي طلسمات است و از اين منظر تاثيريپذيري از آموزههاي اسلامي مبني بر آفرينش ديوان و جنيان از آتش بوضوح ديده ميشود، طلسم و طلسمگذاران در سرزميني غير از ايران هستند و در ايران سپند جايي براي اين اعمال شيطاني ديده نميشود.
دانشگاه تربیت معلم سبزوار به مناسبت چهل و اندی سال کوشش های علمی و اندیشه ورزی استاد دکتر سیدمحمد علوی مقدم همایش نکوداشتی با هدف ارج نهادن به خرد، اندیشه و دل آگاهی در 13 اردیبهشت 1380 برگزار کرد و کیمیای سخن مجموعه مقالاتی است که به همین مناسبت در سه بخش "یادها، خاطره ها و باورها" ، "زبان، ادبیات و نقد ادبی" و "علوم قرآنی، علوم بلاغی و معرفت شناسی" در برابر دیدگان اهل اندیشه، خردمندی و فرهیختگی قرار می گیرد
این کتاب با عنوان «تاریخ ادبیات افغانستان در ادوار قدیمی» برگرفته از جلد سوم دایرةالمعارف آریانا است که بدون دخل و تصرف در متن و شیوه نگارش، با رفع پارهای از اغلاط چاپی، نگارشی و اشتباهات مشهود منتشر شده است. منابع اصلی این دایرةالمعارف، لغتنامه دهخدا و ترجمه عربی دایرةالمعارف اسلام بوده است. مباحث تاریخ ادبیات افغانستان در این کتاب ذیل نه قسمت که به حصهها تقسیم و شامل عناوین جداگانه میباشد، آورده شده است.