نویسنده این مقاله به شیوه نگرش سعدی به ادیان مختلف پرداخته و با شواهد شعری که از سعدی میآورد این موضوع را بررسی نموده و با توجه به اصول جامعهشناختی، توجه به زمان و اصل بلاغی، به بیان این امر از دیدگاههای متفاوت میپردازد.
بوستان، همتای جاودانهی گلستان، با این تفاوت که منظوم است. این منظومهی چهارهزار بیتی همانند گلستان داستان به داستان و مواعظ شیرینی در آغاز یا انجام هر داستان در آن آمده است. وزن این منظومه، همانند شاهنامهی فردوسی (بحرمتقارب) است. این اثر درخشان هممانند گلستان مخاطب عام و خاص دارد و مطبوع هر طبعی است، و بیش از هفتصد سال است که در اقلیم فارسی زبان (علاوه بر ایران، شبه قارهی هند، افغانستان و آسیای میانه به ویژه سمرقند و بخارا و تاجیکستان) در مکتبخانهها و سپس در عصر جدید در آموزشگاهها و مدارس عالی و دانشکدهها کتاب درسی آموزشی است و مهمترین درسی که میدهد درس زندگی است. بوستان مشتمل بر 10 باب است : 1. در عدل و تدبیر و رای 2. در احسان 3. در عشق و مستی و شور 4. در تواضع 5. در رضا 6. در قناعت 7. در عالم تربیت 8. در شکر بر عافیت 9. در توبه و راه صواب 10 .در مناجات و ختم کتاب.
در این کتاب برخی دیدگاههای"احمد کسروی" در باب مسائل اجتماعی و فلسفی دین، همچنین مفهوم و شیوههای رستگاری بازگو شده است .عناوین برخی مباحث کتاب بدین قرار است : "دین برآشفته و هم سست گردیده"، "دین چیست و برای چیست"، "آفریدگار"، "راه دین و راه دانش جداست"، "جان و روان"، "مردان خدا"، "زردشت و مانی"، "پاکدینی"، "فلسفه"، "صوفیگری"، "خراباتیگری"، "آیین زندگی" و "آموزگاران و فرهیختاران".
وقتی از امام فخر رازی سخن به میان میآید، در ذهن بیشتر اهل فضل و حکمت، تندیس تردید و قهرمان انتقاد و نقد مجسم میگردد. لقب امام المشککین هم که به وی دادهاند اشاره به همین معنا دارد. نویسنده این کتاب کوشیده است تا چهره جامعی از امام فخر رازی ارائه کند؛ به ویژه جایگاه او را در تفسیر قرآن و فلسفه و کلام و بهویژ] نقد فلسفی بازنماید. نویسنده نشان داده است تشکیکهای فخر رازی ناشی از جوشش و کوششی است برای تحری حقیقت و این از ویژگی پویای فرهنگ ایرانی / اسلامی در سده چهارم تا ششم هجری است.
خاتمت که در لغت به معنی خاتمه و پایان است، اصطلاحی است در دانش عرفان، و نیز در دانش کلام البته با عنوانی دیگر. در اصطلاح اهل عرفان و تصوف مراد از خاتمت همانا حالت ایمان، یا حالت کفر انسان به گاه جان سپردن در پایان زندگی است. بر طبق نظریه خاتمت، در پایان عمر هر کس و در واقع پس از لحظه مرگ اوست که میتوان حکم کرد که وی مؤمن است و دوست خدا و خدا او را دوست میدارد، یا کافر است و دشمن خدا و خدا او را دوست نمیدارد و دشمن میشمارد که به صاحب شرح تعرف: «... حکم کردن به ولایت [و حکم کردن به عداوت] تعلق دارد به خاتمت عمر نه به اول عمر ....».