تحولات سياسي و اجتماعي، همواره موجب تغيير زندگي مردم و در نتيجه تغيير تفکر، نحوه برداشت و ديد آنان ميگردد. اين تغييرات در دورههاي مختلف، در آثار شاعران در سه بعد زباني، تصويري و مضموني تجسم پيدا ميکند. اين نکته به عنوان يک مطالعه موردي در شعر دوره صفويه بسيار محسوس است. شاه اسماعيل صفوي، موسس سلسه صفويه، در آغازين سالهاي سده دهم، حکومتي مرکزي و يکپارچه را در ايران بنيان گذاشت؛ اولين اقدام اين پادشاه جوان، اعلام رسميت مذهب تشيع بود. اين تغيير مباني ايدئولوژيکي بدان دليل که با درونيترين بخش زندگي مردم جامعه يعني اعتقادات آنان بستگي داشت، باعث ايجاد تغيير و تحولات بزرگي در سطح جامعه گرديد؛ در نتيجه ادبيات و از جمله شعر نيز از تأثيرات مستقيم آن برکنار نماند. وجود اين شرايط ويژه سياسي و اجتماعي در سده دهم و محدوديت آشکار شعر فارسي از لحاظ مضموني به نسبت پيش از خود، باعث ضرورت توجه ويژه به مسائل شعر و ادب در اين سده گرديد. مقاله حاضر ميکوشد زمينههاي سياسي و اجتماعي را در سده دهم، بر اساس منابع معتبر تاريخي، مورد بررسي و تحليل دقيق قرار دهد. سپس به محورهاي مضنوني بپردازد که اشعار پنج شاعر برجسته اسن قرن يعني بابا فغاني شيرازي، عرفي شيرازي، نظيري نيشابوري، نويد بيگ شيرازي و محتشم کاشاني، از آنها تأثير پذيرفتهاند.
سخنان مرد اخلاص و عمل و علم، علی (ع) پس از قرآن کریم پشتوانه فکری بسیاری از نویسندگان و شاعران بوده است. مانند کتب و رسایلی که صاحبان ذوق و شاعران فارسی زبان با به نظم درآوردن مضمون سخنان آن امام همام، ساخته و پرداختهاند. رساله حاضر نیز به جای آن که سخنان حکمت آموز علی (ع) را ترجمه و شرح کند و احیانا مفهوم آن را به گونهای به رشته نظم کشد، آن را با اشعار دلپذیری از حکیم فردوسی و سخنان نغزی از دیگرناموران تالیف و ترکیب کرده است. مولف در جستجویی پیرامون سخنان علی (ع) در متون فارسی به کتاب "مطلوب کل طالب من کلام علی بن ابی طالب" رشیدالدین وطواط رسید از آنرو درصدد تصحیح آن به این شیوه برآمد
این کتاب مجموعه مقالات نجف سرکوهی است که شامل سه بخش به نامهای 1. شعر 2. داستان 3. در برابر روایت انحصاری تاریخ میشود. نویسنده در بخشهایی از این کتاب مقالاتی با عنوان: شعر نیما پس از 28 مرداد؛ سپهری، عارفی غریب در دیار عاشقان؛ فروغی تازه در پنج شعر فرخزاد؛ تکرار، فرمالیسم و بحران شعر فارسی و ... را به رشته تحریر درآورده است.
نویسنده این کتاب با احاطه چشمگیر خود در منابع نقد کهن و آگاهی گستردهاش نسبت به نقد جدید، اصلیترین مبادی فلسفی را در گرایشهای مختلف نقد مورد کندوکاو قرار داده و با مقایسه هوشمندانه نگرشها و آراء مختلف، زمینه آشنایی سودمندی برای خواننده هموار میسازد. در مقدمه کتاب بحثی درباره فلسفه و نقد آمده است. فصل اول درباره ریشههای تاریخی رشد اندیشه فلسفی در میان اعراب مسلمان است. فصل دوم شامل احکام و آراء انتقادی و پیوند آن با تفکر فلسفی است و در این مسیر به مطالعه در آراء جاحظ، ابن قتیبه، ابن طباطبا، قدامه، آمدی، قاضی جرجانی و حازم قرطاجنی پرداخته و کوشیده تا آراء انتقادی این ناقدان را بر اساس مبانی فلسفی آنها مورد بررسی قرار دهد. فصل سوم درباره شیوه نقد در میان فلاسفه مسلمان است. فصل پایانی کتاب درباره تأثیر تفکر فلسفی در مقولههای نقد است.
درباره ساختگرایی و جایگاه آن در نقد ادبی، کتابها و مقالات بسیاری نوشته شده است. در این نوشتار نویسنده کوشیده با پرهیز از ورود به مسائل جزئی و حاشیهای و با تأکید بر سادهسازی مطالب، ساختگرایی در نقد ادبی را با تکیه بر جنبههای عملی آن اندکی روشنتر بازگو کند.