نظامی گنجوی، در شعر زبانی پیچیده و استعاری دارد. او با واژگان بسیار بازی میکند و برای تاثیرگذاری عاطفی، بر مخاطب میکوشد. این نوشته، پژوهشی درباره زبانِ شعریِ او بر اساس نظریههای فرمالیستی با هنجارگریزی است. مهمترین وجه هنجارگریزی، دوری از تکرار لفظ و معنای عادی است، آن چیزی که شاعر همیشه در پی آن بود. ما با بررسی عناصر این بافت میتوانیم ترفندهای هنری و شاعرانه وی را در خلق آثار ادبی کشف کنیم. نظامی، با عدول از زبان معیار و آشناییزدایی، به خلق این زبان پرداخته است. البته، هنجارگریزی باید بر اساس زبان هنجار و زمان کاربرد آن بررسی شود. در ساختار شعر وی، هنجارگریزیهای موسیقایی، واژگانی، دستوری و معنایی نقشی اساسی دارند.
پیدایش، رشد، اعتلا و زوال جنبش های سیاسی و اجتماعی معاصر ایران در کنار تحولات و رخدادهای متعدد سیاسی، فرهنگی و اجتماعی، جابجایی قدرت ها و نخبگان حکومتی و تغییرات گسترده در عرصه اجتماعی و سیاسی تاریخ معاصر ایران، به دلیل اهمیت و تأثیرات شگرف و متنوع آن، سبب گشته است تا از سوی پژوهشگران، مورخان و تحلیل گران حوادث اجتماعی و نخبگان سیاسی مورد تجزیه و تحلیل و نقادی و تقریر و تبیین قرار گیرد. تنوع و کثرت نگاه ها و اختلافات در نگاشته های تاریخی این دوره باعث پیچیدگی و سختی فهم و درک درست محققان و اندیشه گران این عرصه در تشخیص سره از ناسره و کشف درست حقایق تاریخی گردیده است. تاريخ نگاري و نوع نگاه مورخان به پديده هاي تاريخي از منظر ملي گرايي و شرح و بسط اين رويدادها و حوادث گذشته و حال بر آن اساس، مقوله اي است که در کنار ساير رويکردهاي اين جريان از جمله نمودهاي ادبي، جلوه ويژه و متفاوتي از نوع رسمي و مرسوم خود در جامعه ايراني داشته است. بررسي تاثيرات اين جريان فکري و فرهنگي در حوزه فرهنگ، خاصه تاثيراتي که تاريخ نگاري و تاريخ نگاران از آن گرفتند و تبعات و پيامدهاي آن در ساير بخش هاي اين حوزه، در تاريخ معاصر ايران، موضوع دامنه دار و چالش برانگيزي بوده که کم تر به حد کفايت مورد پژوهش و توجه محققان واقع شده است. پژوهش حاضر به بررسي ويژگي هاي اين جريان در تاريخ نگاري معاصر ايران مي پردازد و تاثيرات و تاثرات حاصل از رويکرد متفاوت اين تاريخ نگاري و مورخان و مولفان آن را از حيث شيوه هاي متفاوت نگرشي و نگارشي پي مي گيرد.
کشف الابیات خمسه فهرست الفبایی ابیات پنج گنج یا پنج منظومه نظامی گنجوی است. حکیم جمال الدین ابومحمد الیاس بن الیاس بن یوسف زکی بن موید، مشهور به نظامی گنجوی از استادان مسلم زبان و شعر فارسی است که داستان سرایی بویژه داستانهای بزمی را در شعرفارسی به حد اعلای تکامل رسانید. حاصل عمرش خمسه یا پنج گنج است که شهرت جهانی دارد. این کتاب را بارها سخن پردازان پس از وی مورد تقلید قرار داده اند. علاوه بر خمسه، دیوان قصاید و غزلیات هم دارد که از نظر شهرت به پای خمسه نمیرسد.خمسه شامل پنج منظومه است که عبارتند از: مخزن الاسرار که در 2260 بیت در بحر سریع به نام بهرامشاه بن داود در حدود سال 570 ق ساخته شده است؛ خسرو و شیرین مشتمل بر 6500 بیت در بحر هزج که به نام اتابک شمس الدین محمد جهان پهلوان بن ایلدگز سروده شده است؛ لیلی و مجنون مشتمل بر 4700 بیت در بحر هزج که نام شروانشاه ابوالمظفر اخستان بن منوچهر ساخته شد و در حدود سال 588 ق به پایان رسید؛ هفت پیکر یا بهرامنامه یا هفت گنبد، مشتمل بر 5130 بیت در بحر خفیف که به نام علاءالدین کرپ ارسلان در 593 ق ساخته و به وی تقدیم شد؛ اسکندرنامه که شامل دو قسمت و مشتمل بر 10500 بیت است که قسمت نخستین را شرفنامه یا مقبل نامه یا اسکندرنامه بری و دومین قسمت را اقبال نامه یا خردنامه یا اسکندرنامه بحری نامیده است. نظامی قسمت نخستین را به نام اتابک اعظم نصره الدین ابوبکر بن محمد جهان پهلوان و قسمت دوم را به نام عزالدین ابوالفتح مسعود بن نورالدین ارسلان سروده است....
نظامی به عنوان شاعری صاحب اندیشه در آثار خود سعی داشته تا دغدغه اصلی خود را در اشعارش بنمایاند. دغدغه انسان کامل و آرمانی که الگوی اخلاقی و فکری مخاطبان میتواند باشد. در هفت پیکر، اساس تفکر نظامی کمال، تعالی و خودشکوفایی شخصیتهای داستان، مخصوصاً بهرام گور است. اما نه کمالی پر رنج؛ بلکه تجربهای همراه با شادی و امیدواری، با توجه به جسم و روح و دو بعد مادی و معنوی که از این نظر با نظریه شخصیتی مزلو کاملاً سازگار است. بهرام بتدریج در سیر داستان به مرحله آگاهی میرسد و همراه با گره افتادنها و گرهگشاییهای داستانی، گویی گرههای وجود بهرام نیز گشوده میشود. در این مقاله، شخصیت بهرام در پردازش نظامی، با مؤلفههای خودشکوفایی مزلو تطبیق داده شده است.
نظام زبان و واژگان داراي قدرت و امکاناتي است که ميتوان به واسطه آن زمينه پيوند شعر با هنرهاي تجسمي را فراهم کرد، امکاناتي چون صور خيال، واژگان حسي و نحوه بيان آنها، جزئي نگري و توصيفهاي مينياتوري، ترسيم تصويرهاي عيني و توجه به روساخت، فرم و ساختار روايي شعر بيش از ژرف ساخت آن. در ميان شعراي پارسي زبان، نظامي در اشعار خود بيش از هر شاعر ديگري از اين امکانات زباني بهره برده است و در کنار آن به واسطه تمرکز ويژه بر عناصر بصري و القاء رنگ، نور، فضا، خط و غيره توانسته است به هنرهاي تجسمي نزديک شود و قابليت تجسمي به اشعار خويش ببخشد. بنابراين ميتوان پيوند شعر و هنرهاي تجسمي را در هنر شاعري نظامي با وضوح بيشتري دريافت. اين پژوهش با رويکردي تطبيقي سعي بر آن دارد تا جنبههاي مختلف هنرهاي تجسمي را در هفت گنبد نظامي بازخواني کند.