تركيبات اضافي از جمله مقولههايي هستند كه هم در زبان روسي و هم در زبان فارسي، در بخش مقولههاي گروه اسمي مورد بررسي و مطالعه قرار ميگيرند. برخي از زبانشناسان و دستورنويسان زبان فارسي بحث تركيبات اضافي را، هرچند بدون حروف اضافه، به مقوله متممهاي اسمي نسبت ميدهند. تركيبات اضافي بيانگر ويژگيها و مفاهيم گوناگوني از جمله مالكيت، همانندي، بيان نوع جنس و اختصاص هستند. اين تركيبات در زبان فارسي به كمك اسمي كه به اسم ديگر افزوده شده باشد، بيان ميشوند كه معادل اين گونه تركيبات در زبان روسي، وابسته اسمي هماهنگ (определение согласованное) و ناهماهنگ (несогласованное определение) است. هدف از اين پژوهش، بررسي تركيبات اضافي در زبانهاي فارسي و روسي از نظر ساختار نحوي و يافتن وجوه تشابه و هماهنگي و يا عدم آن است كه در آن صورت به چگونگي و روشهاي بيان معاني يكسان در ساختارهاي متفاوت اين گونه تركيبات ميپردازيم.
حروف اضافه اجزای کلامی ثابت و تغییرناپذیری هستند که عموماً در ترکیب متممهای مفعولی و قیدی نقش تعیینکنندهای ایفا میکنند و برای بیان مناسبات گوناگون (زمانی، مکانی و ....) به کار میروند. نظر به اینکه شناخت همهجانبه ارزشهای حروف اضافه در زبان فرانسه و موارد استفاده آنها به طور صحیح، همواره از جمله نیازهای اساسی زبانآموزان است، در این فرهنگ به صورت الفبایی ـ قیاسی تنظیم شده، برای نخستین بار در ایران به این مهم پرداخته شده است. ویژگی دیگر این فرهنگ کاربردی، بررسی حروف اضافه فرانسه در آثار ادبی و ارائه معادلهای گوناگون و جالب توجه در ترجمههای منتشرشده به فارسی است.
در زمینه واژهنامه، متن دستوری و آموزش ساختارهای زبان انگلیسی، معلمان و طراحان روش تدریس و مؤلفان متون درسی با مشکلی روبرو نبودند؛ چراکه فهرستی از تألیفات فراوان در این زمینهها در اختیار داشتهاند؛ اما در زمینه اصطلاحات بهویژه اصطلاحات ساختهشده با کمک حروف اضافه و ترکیبات قیدی دست یافتن به یک منبع یا منابع جامع کاری دشوار است. این کتاب کوششی است در جهت پرکردن خلأی که در این زمینه خاص وجود دارد. سعی نویسنده در این کتبا بر آن بوده که جنبه آموزشی داشته باشد و کاربرد هر یک از اصطلاحات مورد استفاده را آموزش دهد. در واقع در این کتاب کلماتی که به عنوان حروف اضافه و اضافات قیدی کاربرد دارند، با توضیح کافی گردآوری و طبقهبندی شده است.
وجه، يكي از مقولههاي گرامري فعل است كه عموما، در سه معناي اخباري، امري و التزامي، توجه زبانشناسان روسي و فارسي را برانگيخته است. ابزارهاي زباني براي بيان اين مفاهيم، در زبان روسي و فارسي متفاوتاند. براي بيان وجه التزامي، در هر دو زبان، كه بر قضيهاي غير واقعي دلالت دارد، و تنها احتمال وقوع آن در گذشته و يا آينده ميرفته و يا ميرود، نه تنها فعل، بلكه عوامل زباني متعدد ديگر تاثير گذارند. هدف از اين پژوهش، مطالعه و مقايسه ابزار زباني بيان وجه التزامي و بررسي ساختارهاي نحوي است، كه در بيان اين مفهوم، در زبانهاي روسي و فارسي كاربري دارند، و نيز يافتن وجوه تفاوت و تشابه زباني آن است. از آنجا كه، براي بيان وجه التزامي، در زبان فارسي، ابزارهاي گرامري بيشتري دخالت دارند، بنا براين، معاني گرامري زمان و شخص در فعل جمله مورد نظر فارسي، دقيقا مشخص است، در صورتي كه، معاني مذكور، در وجه التزامي افعال زبان روسي، به دليل نبود ابزار گرامري لازم، وجود ندارد.
فعل زبان روسي، گونهاي از كلام است، كه ويژگيهاي دستوري متعددي را بيان ميكند، و به لحاظ اين ويژگيهاي دستوري ـ نحوي و چگونگي بيان شخص، آن را به گروه افعال شخص دار و افعال بدون شخص دستهبندي ميكنند. تفاوت اين دو گروه فعلي، در بيان يا عدم بيان ويژگيهاي دستوري شخص است. هدف از اين پژوهش، بررسي ابزار بيان مقوله شخص در گزارههاي فعلي جملات روسي است. معني دستوري شخص را گاهي وندهاي فعلي بيان ميكنند، كه در اين صورت، ابزار بيان معني شخص دستوري است، و زماني عناصر ديگر جمله، يعني ضماير شخصي، يا اسامي، اين معني را به فعل ميدهند، كه آن را ابزار لغوي ميناميم. در زبان روسي ابزار لغوي در بيان اين معني نقش بسيار مهمي دارند، زيرا در برخي شرايط، مثلا نبودن فاعل ظاهري در جمله وندهاي (شناسههاي) فعلي، معني واقعي شخص را نشان نميدهند و در معناي مجازي به كار ميروند.