مقاله حاضر به بررسي مقوله چندفرهنگگرايي در امضاجمع كن (2002)، اثر برجسته زيدي اسميت، ميپردازد. نويسندگان در پي پاسخ به اين پرسش بنيادياند كه آيا اثر زيدي اسميت بازتاباننده گفتمان «چندفرهنگگرايي» است يا آن را به نقد ميگذارد؟ بدين منظور، دو مفهوم «هويت» و «فضا» در رمان امضاجمع كن بررسي شده است. چنين استدلال ميشود كه اثر اسميت بر آن است تا «ضد ـ روايتي» باشد كه با نمايش درهم آميختگي مرزهاي نژادي، مذهبي و فرهنگي، چندگانگي هويتي شخصيتها و فروپاشي «كلان ـ روايتهايي» چون «تاريخ» و «قوميت»، گفتمان «چندفرهنگي» را به چالش بكشد. اين پرسمان از چندفرهنگگرايي و تلاش براي نماياندن تناقضات آن، اما، چندان بنيادي نيست و خود دستخوش تناقض است، چرا كه آبشخور اصلي چندفرهنگگرايي گفتمان چيره انسانگرايي ليبرال است و نگاه زيدي اسميت، مانند بسياري ديگر از نويسندگان غربي، در كل متاثر از همين گفتمان است.
در این کتاب ذکر شده است که دوره قاجاريه از شگفتانگيزترين و ننگين ترين ادوار تاريخ ايران است. دورهاي است كه قدرتهاي بزرگ جهان از اقصي نقاط دنيا به علل گوناگون چشم به آن داشتند. ايران مركزي شده بود كه تمام قدرتها دور آن دايره زده بودند ـ دايرهاي بيثبات و ناآرام كه هرگوشهاش ميل به درون داشت، به عبارت روشنتر به صورت طعمه اي درآمده بود كه كركسان هزار هزار گرد او را گرفته بودند و بر سر استفاده از موقع جغرافيائي و منابع طبيعي آن بر يكديگر منقار ميزدند، تا سرانجام هر يك قطعهاي ربودند و آنچه كه براي ما باقي ماند منحصر به يك نوار كوهستاني شد در حاشيه كوير مركزي. در نتيجه تغييرات و تحولاتي كه در آغاز كار محمدشاه در ايران رخ داد كامران ميرزا حاكم هرات علاوه بر اينكه به وعدههاي خود عمل ننمود حتي شروع به دستاندازي به نواحي سيستان نيز كرد و اموال سكنه آنجا را به تاراج برد، و هر چه ميتوانست در نواحي خرسان دست به خرابي زد. در اين مورد «مستر اليس» نمايندهي دولت انگلستان درتهران در گزارش شماره 14 مورخ 4 فوريه 1836 به «ويكونت پالمرستون» رفتار بد تركمانان را در ايالات شرقي ايران و به اسارت درآوردن ايرانيان را شرح داده خاطر نشان ميسازد شاه براي ختم غائله تركمانان اقدام خواهد كرد. ضمناً مستر اليس به وزارت خارجه انگلستان اطلاع داد كه اخبار رسيده حاكي است شاهزاده كامران نامههاي متعددي به رؤساي افغان نوشته و همكاري آنان را براي مقابله با شاه ايران خواستار شده است؛ در همين گزارش گوشزد ميكند كه «يارمحمدخان» وزير كامران ميرزا مردي است جسور و با ذوق و قريحه
امه سزر با نام کامل امه فرنان داوید سزر شاعر سیاهپوست فرانسوی زبان و فعال سیاسی فرانسوی بود- امه سزر را از چهرههای مهم ادبیات فرانسه و از روشنفکران برجسته ضد استعمار فرانسه در کاراییب و آفریقا میدانند . در سال ۱۹۴۵- با حمایت از حزب کمونیست فرانسه -PCF- سزر بعنوان شهردار فورت-دو-فرانس و نماینده مجلس ملی فرانسه برای مارتینیک انتخاب شد. او یکی از نگارندگان اصلی قانون ۱۹۴۶ برای تقسیمبندی مستعمرات سابق بود- نقشی که سیاستمداران استقلال گرا به خاطر آن اغلب به او انتقاد میکردند. مانند بسیاری از روشنفکران چپ در فرانسه- سزر در دهههای ۳۰ و ۴۰ به اتحاد جماهیر شوروی بعنوان منبعی برای رشد انسانی- فضیلت و حقوق بشر نگاه میکرد ولی او بعدا از کمونیسم سرخورده شد. در سال ۱۹۵۶- پس از سرکوب انقلاب مجارستان توسط اتحاد جماهیر شوروی- امه سزر با نامهای به موریس تورز از حزب کمونیست فرانسه استعفا داد. او در سال ۱۹۵۸ حزب پیشرو مارتینیک را تاسیس کرد.
اين مقاله به بررسي موسيقي و نسبت آن با مفهوم شرقشناسي و ديگر مفاهيم كليدي در انديشه و نقد ادوارد سعيد ميپردازد. با توجه به مركزيت موضوع فرهنگ در آثار سعيد و تاكيدي كه او بر رابطه و تباني آن با امپرياليسم، استعمار و نگاه شرقشناسانه ميگذارد، موسيقي كلاسيك غرب در آراي او اهميت مييابد. تحليل زمينههاي فرهنگي ـ اجتماعي موسيقي كلاسيك غرب (در يكي از واپسين آثار سعيد) چونان هنري كه باز تاباننده جامعه بود و هم اثر گذار بر آن، از ديگر موضوعات مطرح شده در اين نوشتار است. اين مقاله با بررسي ماهيت تناقض آميز موسيقي از ديدگاه سعيد ـ هنري مخاطبمدار و عمومي و در عين حال عميقا خصوصي ـ پايان مييابد.