در اين مقاله قسمتي از منظومه خسرو و شيرين نظامي، يعني مناظره خسرو و فرهاد، جهت تحليل ساختاري انتخاب شده است؛ مناظره ميان شخصيتهاي داستاني، از شگردهايي است که در معرفي شخصيتها و ايجاد كشش و جذابيت در داستان کارکرد مهمي دارد. در اين مقاله از روش تحليل ساختارگرايانه، استفاده شده است. و نگارنده بدون در نظر گرفتن شيوه مکالمه خسرو و فرهاد و صحت و سقم گفتههاي هر يک، بافت ساختاري شعر (شگرد تقابلي)، ساختار روايت، ساختار محتوايي مناظره، شخصيتپردازي، بار دلالتي واژگان، ساخت نحوي، ساخـت موسيقايي شعــر و نقش واجها، انسجام متني (دستوري، واژگاني، پيوندي) را به دقت بررسي نموده است. با اين تحليل ساختاري ميتوان به تناسب هنري و ظرافتهاي كلام نظامي پيبرد و نشان داد كه شاعر در ارائه گفت و گوي نمايشي از نظر هنر و اصول داستاننويسي تا چه حد موفق بوده است و به عنوان يك شاعر سنتي در اين شاهكار خود به چه ميزان از شگردهاي داستاننويسي نوين استفاده كرده است.
پیدایش، رشد، اعتلا و زوال جنبش های سیاسی و اجتماعی معاصر ایران در کنار تحولات و رخدادهای متعدد سیاسی، فرهنگی و اجتماعی، جابجایی قدرت ها و نخبگان حکومتی و تغییرات گسترده در عرصه اجتماعی و سیاسی تاریخ معاصر ایران، به دلیل اهمیت و تأثیرات شگرف و متنوع آن، سبب گشته است تا از سوی پژوهشگران، مورخان و تحلیل گران حوادث اجتماعی و نخبگان سیاسی مورد تجزیه و تحلیل و نقادی و تقریر و تبیین قرار گیرد. تنوع و کثرت نگاه ها و اختلافات در نگاشته های تاریخی این دوره باعث پیچیدگی و سختی فهم و درک درست محققان و اندیشه گران این عرصه در تشخیص سره از ناسره و کشف درست حقایق تاریخی گردیده است. تاريخ نگاري و نوع نگاه مورخان به پديده هاي تاريخي از منظر ملي گرايي و شرح و بسط اين رويدادها و حوادث گذشته و حال بر آن اساس، مقوله اي است که در کنار ساير رويکردهاي اين جريان از جمله نمودهاي ادبي، جلوه ويژه و متفاوتي از نوع رسمي و مرسوم خود در جامعه ايراني داشته است. بررسي تاثيرات اين جريان فکري و فرهنگي در حوزه فرهنگ، خاصه تاثيراتي که تاريخ نگاري و تاريخ نگاران از آن گرفتند و تبعات و پيامدهاي آن در ساير بخش هاي اين حوزه، در تاريخ معاصر ايران، موضوع دامنه دار و چالش برانگيزي بوده که کم تر به حد کفايت مورد پژوهش و توجه محققان واقع شده است. پژوهش حاضر به بررسي ويژگي هاي اين جريان در تاريخ نگاري معاصر ايران مي پردازد و تاثيرات و تاثرات حاصل از رويکرد متفاوت اين تاريخ نگاري و مورخان و مولفان آن را از حيث شيوه هاي متفاوت نگرشي و نگارشي پي مي گيرد.
کعبه جان که از دیدگاه نقد ادبی به تحلیل مخزن الاسرار نظامی پرداخته نخستین گام در راه چنین پژوهش گسترده دامن و نخستین دفتر از مجموعه ای است که به یاری خداوند با عنوان نقد ادب فارسی انتشار خواهد یافت. اگرچه هر نقدی با ضریبی از تعصب و جانبداری همراه است، اما نگارنده کوشیده است تا دلبستگی های او به "داستانسرای بزرگ گنجه" او را از حقیقت جویی و نقد راستین باز ندارد و بدون شک نقد راستین آثار بزرگان ادب (یعنی اشاره به هر جنبه استواری و زیبایی و کاستیهای احتمالی آن آثار) چیزی از عظمت نام و مقام صاحبان آثار نخواهد کاست، عظمتی که گذشت اعصار و قرون مهر تایید بر آن زده است.
نظامی به عنوان شاعری صاحب اندیشه در آثار خود سعی داشته تا دغدغه اصلی خود را در اشعارش بنمایاند. دغدغه انسان کامل و آرمانی که الگوی اخلاقی و فکری مخاطبان میتواند باشد. در هفت پیکر، اساس تفکر نظامی کمال، تعالی و خودشکوفایی شخصیتهای داستان، مخصوصاً بهرام گور است. اما نه کمالی پر رنج؛ بلکه تجربهای همراه با شادی و امیدواری، با توجه به جسم و روح و دو بعد مادی و معنوی که از این نظر با نظریه شخصیتی مزلو کاملاً سازگار است. بهرام بتدریج در سیر داستان به مرحله آگاهی میرسد و همراه با گره افتادنها و گرهگشاییهای داستانی، گویی گرههای وجود بهرام نیز گشوده میشود. در این مقاله، شخصیت بهرام در پردازش نظامی، با مؤلفههای خودشکوفایی مزلو تطبیق داده شده است.
نظام زبان و واژگان داراي قدرت و امکاناتي است که ميتوان به واسطه آن زمينه پيوند شعر با هنرهاي تجسمي را فراهم کرد، امکاناتي چون صور خيال، واژگان حسي و نحوه بيان آنها، جزئي نگري و توصيفهاي مينياتوري، ترسيم تصويرهاي عيني و توجه به روساخت، فرم و ساختار روايي شعر بيش از ژرف ساخت آن. در ميان شعراي پارسي زبان، نظامي در اشعار خود بيش از هر شاعر ديگري از اين امکانات زباني بهره برده است و در کنار آن به واسطه تمرکز ويژه بر عناصر بصري و القاء رنگ، نور، فضا، خط و غيره توانسته است به هنرهاي تجسمي نزديک شود و قابليت تجسمي به اشعار خويش ببخشد. بنابراين ميتوان پيوند شعر و هنرهاي تجسمي را در هنر شاعري نظامي با وضوح بيشتري دريافت. اين پژوهش با رويکردي تطبيقي سعي بر آن دارد تا جنبههاي مختلف هنرهاي تجسمي را در هفت گنبد نظامي بازخواني کند.