ادبيات ايران در دوران انقلاب مشروطيت کاملا تحت تاثير تحولات اجتماعي، سياسي و فرهنگي است. اين تحولات به نوبه خود ريشه در رفت و آمد نخبگان سياسي و فکري جامعه ايران به غرب از قبيل سياحان، بازرگانان، ديپلماتها، دانشجويان و از سوي ديگر آمد و شد اتباع مغرب زمين به ايران به ويژه در ساحت ايرانشناس و يا شرقشناس و بازرگان و نيروي متخصص است. ويژگي مهم ادبيات دوره مشروطه استفاده از زبان محاورهاي و ساده براي ارتباط فکري با تودههاي مردم بود. نثر گذشته همان نثر منشيانه و درباري است که کاربرد آن در ميان خواص بود.
نویسنده این کتاب از خردی ایرانی بار آمده و از همان بچگی که به دبستان و دبیرستان میرفته همیشه شور و عشق میهن در سر و دل داشته و هر پایه ای که بالاتر می آمده گاهی هم در میهن پرستی فراتر می نهاده دانش کشاورزی را نیز بدین منظور فراگرفته است. از ایران و برای ایرانی است. پیوسته می کوشد که راهی برای آزادی و بزرگی ایران بیابد و کاری کند که نام از دست رفته ایران دوباره باز آید. بررسی هایی در این زمینه نموده و به حقیقت بزرگی ایران و نیاکان خود پی برده و سر آنرا دریافته است. به عقیده خود راه چاره را یافته و امروز از روی ایمان می گوید: ایران آزاد و بزرگ می شود.
کتاب پیش رو اثری است از دکتر "عبدالهادی حائری" که در آن "نخستین رویارویی های اندیشه گران ایران با دو رویه تمدن بورژوازی غرب" بررسی شده است. این کتاب یکی از پژوهشهای نوین تاریخی است که از نظر موضوع بدیع و اصیل است و از نظر فن تحقیق، روش تالیف، سبک نگارش و رویکرد تاریخی یکی از الگوهای قابل توجه است. در نتیجه استفاده از آن به جهت تدریس تاریخ ایران از دوره صفویه یا برای مطالعهی آزاد، بسیار ارزشمند و روشنگر است. تقریبا هیچ اثر دیگری در همین موضوع یا سطح به نگارش درنیامده که بتواند ساختار و محتوایی کاملا مطابق با سطح علمی و دانشگاهی داشته باشد و "نخستین رویارویی های اندیشه گران ایران با دو رویه تمدن بورژوازی غرب" از این جهت یک اثر ویژه است. دکتر "عبدالهادی حائری" در پژوهش پیش رو معتقد است که پس از دوران روشنگری اروپا، به ویژه در اوایل قرن نوزدهم، جهان ناگزیر با فرهنگ بورژوازی غرب که دارای دو رویکرد قدرتمند و تهاجمی بود، مواجه شد. این محقق به بررسی چگونگی مواجههی ایران با دو فرآیند بیان شده در این کتاب پرداخته است و دیدگاههای اصلاگران و متفکران ایرانی در رابطه با دو رویکرد تمدن بورژوازی غرب را زیر ذره بین میبرد. دکتر "عبدالهادی حائری" در بخش آغازین کتاب، مروری اجمالی بر مسیرهای تمدن بورژوازی غرب ارائه میدهد. وی سپس در بخش دوم اثر، مواجههی ایران را با تمدن غرب در دورههای مختلف تاریخی و از جهات مختلف بررسی میکند و در این بررسی، موضوع عنوان شده را تا پایان عصر صفویه، در قرن دوازدهم الی هجدهم، در نخستین مقابلههای ایران با سیاستهای استعماری از جانب بورژوازی اروپا و با نگاه به اندیشهی متفکران ایرانی، تجزیه و تحلیل مینماید.
سیمای ابراهیم در مثنوی علاوه بر مقام نبوت، سیمای عارف کاملی است که در مبارزه با بت نفس، الگوی سالکان و مریدان بحر صفا گشته است. مولوی در داستان ابراهیم با توجه کامل به اشارات و دقایق قرآنی، به ذکر سرگذشت شیخ کاملی میپردازد که در میدان نظر و عمل سربلند و پیروز، مراحل فنای فیالله را پشت سر میگذارد و با اطمینان کامل به مرحله شهود بقا نایل گردیده و به مقام خلیل اللهی میرسد. ابراهیم از نگاه مولانا بیانگر سیر تخلی و تحلی و تجلی عارف است.
سيماي مسيح در مثنوي مولوي مطابق نقل قرآن مطرح شده است. مولانا ضمن بيان داستان ولادت مسيح و در گهواره سخن گفتنش، از آنچه بر مريم مادر او كه بيداشتن همسري به امر الهي بر مسيح باردار شده است و مورد سرزنش مردم واقع گرديده، سخن به ميان ميآورد و پس به ذكر احوال زندگي مسيح و معجزات او چون زنده كردن مردگان و شفاي بيماران و بيناكردن كوران و درخواست رسيدن مائده (غذاي آسماني) ميپردازد و در عين حال مولانا از بيان نتيجه عرفاني از احوال عيسي در نقل داستانها غافل نيست.