نخستین بندهای یک رمان یا هر اثر ادبی دیگر، از جمله جایگاههای کلیدی متن است. آستانه قطعی ورود خواننده به دنیای تخیل و گذرگاهی بین سکوت و گفتار برای نویسنده است. منتقدان فرانسوی برای اشاره به این بخش از اثر، واژه لاتین incipit را به کار میبرند و از دیدگاههای گوناگون به مطالعه آن میپردازند. مقاله حاضر، پس از نگاهی کوتاه به تحول این کلمه و پیشنهاد معادلی فارسی برای آن، اهمیت ویژه «نخستین بخش متن» را خاطر نشان میکند. سپس چگونگی تعیین حد و مرز و نقشهای ویژه آن را یادآور میشود و مفاهیمی چون «ارکان اصلی دنیای تخیل»، «عناصر پیرامتن» و «قرار داد خوانش» را بررسی میکند. شایان ذکر است که در توضیح مقولههای فوق و بررسی مفاهیم، همواره از رمانها و داستانهای کوتاه فارسی نمونههایی ارایه میشود تا درک و دریافت مطالب مورد بحث، با سهولت بیشتری میسر گردد.
اثر ادبی ـ داستان یا رمان وقتی پدید میآید که نویسندهاش قادر باشد «جهانی» را بیافریند و بپذیراند؛ یعنی واقعیتی را تجسم ببخشد یا آشکار کند و ما را رویاروی آن قرار دهد. برای این که داستان در ما بگیرد قبل از هر چیز باید تماسی با دنیای نویسنده ـ آن چه نویسنده آفریده است ـ حاصل شود: باید که ما وارد دنیای او شویم و این دنیا را از آن خود سازیم. بدون این ارتباط یا امتزاج، که گاه شدت میگیرد و گاه از هم میگسلد، مفهوم خلاقیت معنایی نخواهد داشت. داستان یک واقعیت مستقل است، حتی اگر کاملا واقعبینامه و مستند باشد. واقعیت داستان، قطع نظر از شناخت نویسنده از آن کلیتی تمامشده نیست، زیرا که خود واقعیت به صورت کل واحدی قابل رویت نیست. ما چه در مقام نویسنده و چه در مقام خواننده نسبتی با وافیعت ـ تمامین جهان ـ داریم؛ بنابراین شناخت واقعیت یک مفهوم نسبی است، ما آن را تماماً نمیشناسیم و همواره آن را «خلاصه» میکنیم.
توجه به ارزشهای آثار والا و بررسی ویژگیهای ادبی و هنری آنها همواره مورد توجه اندیشمندان و منتقدان بوده است. شارل آگوستن سنتبوو (1804ـ 1869 م) از پیشروان منتقدان این حوزه بود که به طور خاص و با رویکردی تازه به موضوع آثار کلاسیک ـ در مفهومی نو ـ پرداخت. وی در جستاری که از آثار برجسته ادبی به دست داد، به مؤلفههایی توجه کرد که سبب میشود اثر ماندگار و به تعبیر خاص وی، کلاسیک شود. توجه به محتوای اثر و سهمی که در اعتلای روح انسانی، در سنجش اثر کلاسیک مورد توجه سنتبوو بوده است. سنتبوو اثر کلاسیک را اثری میخواند که ـ به واسطه ظرفیتهای برتر خود ـ زمان را درمینوردد. در این نوشتار، رویکرد سنتبوو درباره اثر کلاسیک و وجوه مختلف آن بررسی شده است.
این کتاب شامل دو بخش متمایز است؛ اما پیوند بین این دو از آنجا نشئت میگیرد که در هر دو بخش دیدگاه زبانشناسان درباره ادبیات و بهویژه شعر مورد نظر قرار گرفته است. بخش اول به یکی از مسائلی اشاره دارد که از دیرباز مورد توجه ادبا و حتی فلاسفه بوده است: آیا نشانه زبانشناختی انگیخته است یا کاملاً اختیاری؟ نویسنده در این بخش کوشیده تا نظریههای یکی از زبانشناسان معروف فرانسوی را در اینباره یادآور شود و اهمیت چنین بینشی را در تفسیر اشعار متذکر گردد. در بخش دوم کتاب به ارائه نظریههای مشهور دیگری درباره شعر پرداخته شده که به مکتب صورتگرایان تعلق دارد؛ مکتبی که به جنبه آوایی اشعار توجهی دقیق و موشکافانه مبذول میدارد.
کتاب حاضر دربرگیرنده انواع شعر و قواعد آن است، برای دانشجویان رشته زبان و ادبیات فرانسه در مقطع کارشناسی به عنوان منبع اصلی درس "انواع شعر فرانسه" به ارزش 4 واحد و دروس شعر قرن 19 و شعر قرن 20 هریک به ارزش 2 واحد در مقطع کارشناسی ارشد تدوین شده است