کنایه یکی از زیباترین و دقیقترین اسلوبهای هنری گفتار و رساتر از حقیقت است، زیرا در کنایه ذهن انسان از ملزوم به لازم منتقل میشود و با نوعی دلیل همراه میشود. کنایه از مهمترین شگردهای زیباآفرینی در شعر و از طبیعیترین راههای بیان است که در آیات قرآنی، اعتقادات پیشینیان، آداب و رسوم اجتماعی، گفتار عامه، امثال و حکم، تقاضا، انتقاد و در شعر، بخصوص در انواع هجو، نمونههای بسیاری از استعمال کنایه را میتوان یافت. در این مقاله با توجه به تاریک و مبهم بودن مرز بیان کنایه، استعاره، و مجاز در کتب بلاغی، تمامی مباحث علم بیان را میتوان از نگاهی دیگر در دو حوزه حقیقت و مجاز جای داد؛ اگر تشبیه در گستره حقیقت و استعاره در پهنه مجاز قرار داشته باشد، کنایه در هر دو میدان میتواند جای گیرد. کنایه مانند استعاره از حوزه حقیقت به مجاز راه مییابد با این تفاوت که معنی حقیقی خود را نیز حفظ میکند، به گونهای که بزرگان بلاغت نیز بر این باورند که اراده معنای حقیقی در کنایه جایز است. بنابراین میتوان گفت کنایه نه حقیقت صرف است نه مجاز صرف بلکه برزخی است ما بین حقیقت و مجاز و یکی از عوامل مهم زیبا آفرینی در کلام ادبی. اصولا در کنایه، کلام یکی است اما دو معنی از آن بر میآید. کنایه چون کیمیایی است که مس زبان عادی را به زر شعر مبدل میسازد.
سخن و سخنوران، کتابی است نوشتهٔ بدیعالزمان فروزانفر در شرح احوال و نقد و سنجش آثار ۵۵ تن نامورترین شاعران پارسیگوی قرنهای سوم تا ششم هجری. سخن و سخنوران اولین بار در سالهای ۱۳۰۸ و ۱۳۱۲ در تهران به چاپ رسیدهاست.
کتاب حاضر حاوی مطالب بسیاری در باب تاریخ ایران قبل از اسلام است که مولف از ماخذ موجود در عصر خود نقل کرده است و بعید نیست بعضی از این ماخذ را فردوسی نیز برای نظم شاهنامه خود بکار برده باشد و امروز هیچ یک از آنها در دست نیست. مرحوم ملک الشعراء بهار "غرر اخبار ملوک الفرس" بیهیچ گونه تردید از ثعالبی نیشابوری میدانست ثعالبی را از شعوبیه و اثر او را در زمینه آثار شعوبیه معرفی کرده است. ثعالبی در بیشتر آثار خود سعی دارد تا حکمت و خرد ایرانیان و سایر اقوام را بنمایاند و روشن نماید که ایرانیان و بعضی اقوام دیگر به سبب سوابق تاریخی دارای حکم و اندیشههایی عمیقتر و برترند.
استان کرمان از دیرباز مهد پرورش عالمان و عارفان و شعرای بزرگی بوده که همچون ستارگان فروزانی بر تارک آسمان کویر درخشیدهاند. از جمله این فرهیختگان عرصه شعر و ادب میتوان ملابمانعلی راجی کرمانی را نام برد که یکی از بزرگترین شاعران قرن سیزدهم و از عاشقان مولا علی (ع) است که این عشق و علاقه او در اثر ماندگارش «حمله حیدری» متجلی است. در مهرماه 1376 انجمن آثار و مفاخر فرهنگی استان کرمان ضمن بازشناسی و بزرگداشت این شاعر گرانمایه، جهت باقی ماندن آثار مکتوب این همایش اقدام به جمعآوری و چاپ مجموعه مقالات همایش نموده است که در این کتاب آورده شده است. سبکشناسی حمله حیدری ملابمانعلی راجی کرمانی/ محمود فضیلت؛ بررسی عناصر سازنده شعر در حمله حیدری/ محمدرضا صرفی؛ شیوه سخنسرایی راجی کرمانی/ اسماعیل حاکمی؛ راجی کرمانی، حمله حیدری و ویژگیهای آن/ ابوالقاسم رادفر؛ تأثیر شاهنامه فردوسی بر حمله حیدری/ اسماعیل شفق و .... برخی از مقالات این کتاب را شکل میدهند.
هدف اين نوشته، نوعشناسي روايت «سندبادنامه» با استناد به ديدگاه «تودورف» درباره «روايتهاي اسطورهاي» است. بر اساس نظريه «تودورف» مهمترين ويژگيهاي اين نوع روايتها عبارتند از: اصل عليت بيواسطه، تاكيد بر كنش شخصيتهاي داستان و فقدان روانشناسي. در اين نوشته با ذكر شواهدي از «سندبادنامه» و تطبيق آنها با ويژگيهاي، «روايتهاي اسطورهاي» بر آن بودهايم تا اين داستان را در رده روايتهاي اسطورهاي چون: «هزار و يك شب» و قصههاي «دكامرون»، جاي دهيم. نوعشناسي سندبادنامه و قرار دادن آن در رده نوع خاص ميتواند مقدمهاي براي بررسيهاي بعدي اين اثر، و از جمله بررسي ساختاري آن، باشد.