تعریف حروف اضافه مرکب، تعداد و حدومرز آنها یکی از موضوعهایی است که در زبان فارسی و بین دستورنویسان و زبانشناسان سنتی و معاصر، برسر آن اختلافنظر وجود دارد. این موضوع به ساختار زبان فارسی و نیز ساختار ویژه خود حروف اضافه مرکب برمیگردد. از ترکیب برخی حروف اضافه مرکب فارسی میتوان حروف اضافه ساده را بدون تغییر در معنای آن حذف کرد و برخی دیگر را میتوان بهکل، با یک حرف اضافه ساده و دارای همان معنا، در متن جایگزین کرد. پایه اصلی حروف اضافه مرکب فارسی، اسم است و این حروف، بهندرت از حرف و صفت تشکیل میشوند؛ گاه نیز دو حرف اضافه ساده، یک حرف اضافه مرکب را تشکیل میدهند. در زبان روسی، حروف اضافه ترکیبی از اسم، قید و فعل مشتق میشوند و ویژگی تصریفی این زبان، باعث میشود از یک سو، متمم درپی حالتهای دستوری، از حروف اضافه تأثیر پذیرد و از سوی دیگر، گاه حروف اضافه سهکلمهای در این زبان پدید آید. در این مقاله کوشیدهایم تا ضمن بیان نظرها و تعریفهای دستورنویسان درباره حروف اضافه مرکب، ویژگیهای ساختاری، معناشناختی و نحوی آنها را بررسی کنیم و در زبانهای روسی و فارسی، برای مقاصد آموزشی، این حروف را با یکدیگر مقایسه کنیم. بدین منظور، از راههای تشخیص حروف اضافۀ مرکب از ترکیبات مشابه آنها هم سخن گفتهایم.
کتاب حاضر به مناسبت ششمین سال تاسیس صدای آمریکا به زبان فارسی این مجموعه خواندنی را که متضمن گفتارهایی از برنامه های متنوع صدای آمریکاست به عنوان ارمغان نوروزی به شنوندگان صدای آمریکا تقدیم کرده است
یکی از وجوه اهمیت زبان و ادب فارسی در شبه قاره پیوستگی عمیق زبان های ملی و محلی این منطقه با زبان فارسی است. تاثیرات عمیقی که زبان فارسی هم در زمینه واژه ها و اصطلاحات و هم در زمینه قواعد و دستور زبان بر زبان های رایج این منطقه داشته است، مورد تاکید و اذعان اهل فضل و ادب پاکستانی و سایر محققان بوده که در کتاب ها، سخنرانی ها و .... بدان پرداخته اند. این پیوستگی بویژه در ادبیات منظوم بیش از ادبیات منثور به چشم می خورد و به عنوان نمونه بافت و ترکیب شعر اردو و اصطلاحات و قواعد آن به روشنی میزان این تاثیرپذیری را نشان می دهد. بنابراین منابع و مآخذی که بتواند این رابطه و پیوند عمیق را نه فقط برای فارسی گویان و فارسی سرایان این خطه، بلکه برای اردو سرایان نیز روشن تر و معنی دارتر سازد، ضروری می نماید. چه بسا شاعر و نویسنده ای که اصطلاحی را شنیده است ولی معنی دقیق و کاربرد صحیح آن را در شعر و نثر نمی داند و به متون اصلی و مفصل هم یا دسترسی ندارد و یا از چنان تبحر و تسلطی در زبان فارسی برخوردار نیست که به راحتی بتواند از آنها معنی و کاربرد اصطلاح مورد نظر را دریابد...
وجه، يكي از مقولههاي گرامري فعل است كه عموما، در سه معناي اخباري، امري و التزامي، توجه زبانشناسان روسي و فارسي را برانگيخته است. ابزارهاي زباني براي بيان اين مفاهيم، در زبان روسي و فارسي متفاوتاند. براي بيان وجه التزامي، در هر دو زبان، كه بر قضيهاي غير واقعي دلالت دارد، و تنها احتمال وقوع آن در گذشته و يا آينده ميرفته و يا ميرود، نه تنها فعل، بلكه عوامل زباني متعدد ديگر تاثير گذارند. هدف از اين پژوهش، مطالعه و مقايسه ابزار زباني بيان وجه التزامي و بررسي ساختارهاي نحوي است، كه در بيان اين مفهوم، در زبانهاي روسي و فارسي كاربري دارند، و نيز يافتن وجوه تفاوت و تشابه زباني آن است. از آنجا كه، براي بيان وجه التزامي، در زبان فارسي، ابزارهاي گرامري بيشتري دخالت دارند، بنا براين، معاني گرامري زمان و شخص در فعل جمله مورد نظر فارسي، دقيقا مشخص است، در صورتي كه، معاني مذكور، در وجه التزامي افعال زبان روسي، به دليل نبود ابزار گرامري لازم، وجود ندارد.
فعل زبان روسي، گونهاي از كلام است، كه ويژگيهاي دستوري متعددي را بيان ميكند، و به لحاظ اين ويژگيهاي دستوري ـ نحوي و چگونگي بيان شخص، آن را به گروه افعال شخص دار و افعال بدون شخص دستهبندي ميكنند. تفاوت اين دو گروه فعلي، در بيان يا عدم بيان ويژگيهاي دستوري شخص است. هدف از اين پژوهش، بررسي ابزار بيان مقوله شخص در گزارههاي فعلي جملات روسي است. معني دستوري شخص را گاهي وندهاي فعلي بيان ميكنند، كه در اين صورت، ابزار بيان معني شخص دستوري است، و زماني عناصر ديگر جمله، يعني ضماير شخصي، يا اسامي، اين معني را به فعل ميدهند، كه آن را ابزار لغوي ميناميم. در زبان روسي ابزار لغوي در بيان اين معني نقش بسيار مهمي دارند، زيرا در برخي شرايط، مثلا نبودن فاعل ظاهري در جمله وندهاي (شناسههاي) فعلي، معني واقعي شخص را نشان نميدهند و در معناي مجازي به كار ميروند.