اخلاق‌الاشراف عبید زاکانی با سایر آثار او هم در روش طنزپردازی و هم در زمینه‌ها و مضامین طنز متفاوت است. در این رساله، عبید با استفاده از نقیضه‌‌‌سازی از سخن شاعران و نویسندگان پیشین، به توصیف وضعیت طبقات مختلف اجتماع خصوصاً طبقات فرادست جامعه می‌پردازد و با توجه به انحطاط اخلاق و مرگ فضیلت‌ها، به طریق کنایه و تهکّم، اخلاق را مایه تباهی و بی‌اخلاقی را مایه سعادت می‌داند. باژگونگی مفاهیم و مسلّمات دینی و اخلاقی و نیز اصرار عبید بر فضاسازی‌های هزل‌آمیز از اجتماع عصر خود، نشان از موقعیت سیاسی ـ اجتماعی ایران در عصر او دارد. انحطاط اخلاق در قرن هفتم و هشتم، علی‌رغم نگارش کتاب‌های اخلاقی، از زمینه‌های فساد اجتماع و سیاست ایلخانان بوده‌است. نگاه هجوآمیز عبید به آثار بزرگانی چون فردوسی، نظامی و سعدی، طنز تلخ اخلاق‌الاشراف را به مجموعه‌ای از ارجاعات به متون گذشته تبدیل کرده‌است. این ارجاعات نه تنها در اثبات پیام‌ها و حکمت‌های مندرج در شعر و نثر پیشینیان، بلکه با کنایه‌های تلخ به اهل روزگار، بی‌اعتنایی آنان را به حکمت و دین و اخلاق باز می‌نمایاند. در این تحقیق برای نشان‌دادن شگردهای طنز عبید در اخلاق‌الاشراف به تحلیل سبکی و بررسی این متن با رویکردی توصیفی و ساختاری می‌پردازیم.

منابع مشابه بیشتر ...

6586e95d46399.jpg

دعبل خزاعی در شوش

میرعبدالامیر مقدم نیا (زند)

موضوع کتاب شرح حالی است مختصر از زندگانی دعبل خزاعی شاعر هجوسرا که با سلاح برنده و آتشین لسان خویش پایه های حکومت ابن عباس را به لرزه در آورد و موجبات بیداری مردم آن دوران را سبب گردید. در رثای اهل بیت و اعلام مظلومیت و ظلم و جور وارد بر آنها از هیچ کوششی دریغ ننمود و چکامه های آتشین خود را می سرود. نمونه واضح آن سرودن تائیه در حضور اما جواد (ع) و سمبل ستم "مامون عباسی" است. شعر او با دیگر شاعران فرقی اساسی داشت و برای خلفا و پادشاهان و امرا می سرائید اما همینکه از آنها حرکتی زشت و ناپسند بر علیه اهل بیت می دید با تمام جرات آنها را هجو می کرد. ویژگی خاص دعبل بکار بردن کلماتی است که اعراب بادیه نشین در تکلم روزمره خویش در آن زمان بکار می برده اند و اشعار دعبل موجبات حفظ و نگهداری بسیاری از لغات عرب آن دوران را سبب شد.

64887b236c24a.jpg

چگونه فکاهی نویس شدم

لئونید لنچ

کتاب چگونه فکاهی نویس شدم تالیف لئونید لنچ در مورد سرگذشت او و مسیر نویسندگی اوست از زبان خودش. کتاب در سال 1352 توسط حبیبیان ترجمه و در انتشارات توپ منتشر شده است

دیگر آثار نویسنده بیشتر ...

5773ecc7db64f.PNG

ساختار تشبيه مرکب در شعر منوچهري دامغاني و فرخي سيستاني

محمد حکیم‌آذر

تشبيه مرکب گونه‌اي از تشبيه است که در آن دو هيات به يکديگر مانند مي‌شوند. مشبه به در اين تشبيه، بيش از يک جزء و تصوير حاصل از تشبيه، مرکب است. در تشبيه مرکب، عناصر متعددي از مشبه به مورد نظر شاعر هستند که ضمن ترکيب با يکديگر به صورت يک «کل واحد» به مشبه پيوند مي‌خورند. در خصوص تشبيه مرکب گفته‌اند: تشبيهي است که مي‌توان تصوير حاصل از آن را به صورت يک تابلو نقاشي درآورد. اين تشبيه در روند تطور هنري خود از سبک خراساني عبور کرده و سرانجام به شکلي بسيار فشرده، در شعر سبک عراقي و هندي جلوه کرده است. فرخي سيستاني و منوچهري دامغاني از شاعران طراز اول سبک خراساني هستند که در ديوانشان تشبيه و مخصوصا تشبيه مرکب جايگاه خاصي در زمينه تصويرگري و تخييل دارد. در ديوان فرخي سيستاني تشبيه، بيشتر زمينه‌هاي اشرافي و سپاهي دارد و نيز متضمن مدح ممدوح و وصف عناصر درباري است، اما در شعر منوچهري که شاعري طبيعت‌گرا و اهل توصيفات پيچيده از طبيعت است، تشبيه مرکب در خدمت توصيف و خلق تصاوير طبيعي قرار گرفته و از اين نظر وي هنرمندانه‌تر با اين ابزار صورخيال برخورد کرده است. ساختارهاي خاصي از نظر تعدد ابياتي که در آنها تشبيه مرکب آمده در ديوان هر دو شاعر به چشم مي‌خورد که اولين نمونه‌هاي اسلوب معادله و تشبيه تمثيل از آن دست هستند. در اين تحقيق به بررسي و تحليل ساختارهاي سه بيتي، دو بيتي و تک بيتي متضمن تشبيه مرکب در ديوان اين دو شاعر پرداخته‌ايم.

فنون ادبی/بلاغت (بیان، بدیع، معانی) پژوهش‌ها/پژوهش‌ در شعر و شاعران
مقاله
5719cafbe8976.PNG

سايه عرفي بر طرز تازه (اثرپذيري شاعران سبک عصر صفوي از عرفي شيرازي)

محمد حکیم‌آذر

عرفي شيرازي (متوفاي 999) از شاعران دوره آغازين شکل‌گيري سبک عصر صفوي (سبک هندي) است. عرفي در شيراز به دنيا آمد و در جواني به هندوستان سفر کرد. تذکره نويسان عصر صفوي براي مهاجرت او به هند، دلايل گوناگوني ذکر کرده‌اند. عرفي از نظر زماني در دوره‌اي مي‌زيست که شعر فارسي در حال دگرگوني سبکي بود. ميراث شاعران ممتاز فارسي نظير فردوسي، نظامي، خاقاني، سعدي و حافظ با ظهور شاعراني مثل وحشي بافقي و بابافغاني شيرازي، دستخوش تحولات فراواني شد. عرفي شيرازي از يک سو در دوره افول قصيده‌گويي سنتي و از سوي ديگر در آغاز پيدايي غزل موسوم به سبک هندي قرار داشت. بر اساس نظريه سبک هندي غزل از لحاظ درون‌مايه، حاصل ضرب آگاهي در منطق شعري است و غايت کارکرد يک غزل ممتاز در اين سبک، اعجاب آفريني در شنونده است. مباني سنتي غزل که با سعدي و حافظ انسجام تاريخي يافته بود، در دوره عرفي و کمي قبل از او (در زمان بابافغاني شيرازي) در هم شکست و پايه‌هاي غزلي نو بر اساس نظريه فوق، ريخته شد. عرفي در سرآغاز اين انقلاب ادبي قرار داشت. او آگاهي شاعرانه را با منطق هنري خود درآميخت و طرحي ديگر از سخن درافکند. شاعران برجسته سبک عصر صفوي از عرفي به عنوان استاد شعر و پيشکسوت در فن غزل ياد کرده اند. بس است عرفي هم داستان من صائب به نغمه سنجي مرغ سحر چه کار مرا (صائب) کيفيت عرفي طلب از طينت غالب جام دگران باده شيراز ندارد (غالب دهلوي) از لحاظ مضمون و فرم، شاعران سبک عصر صفوي از شعر عرفي تاثير فراوان گرفته‌اند. در اين مقاله به چگونگي و ميزان اين تاثيرگذاري توجه شده و مقايسه‌اي ضمني بين شعر عرفي و شاعران ادوار بعدي صورت گرفته است.

پژوهش‌ها/پژوهش‌ در شعر و شاعران پژوهش‌ها/سبک شناسی و مکتب‌های ادبی
مقاله