امير نظامالدين عليشير نوائى شاعر و معروفترين و دانشمندترين وزير دوره تيمورى و از بزرگزادگان خاندان جغتايى، حاكم ماوراءالنهر، كاشغر و بلخ و بدخشان بود. در 17 رمضان سال 844 ق در شهر هرات و در ناحيه دولتخانه، نزديك پل تولكى متولد شد. ايام كودكى خود را در مصاحبت حسين ميرزا بايقرا در مشهد گذرانيد و بدين علت رشته دوستى اين دو مستحكم بود تا زمانى كه حسين ميرزا بايقرا بر هرات مسلط شد و امير عليشير را در سال 876 ق به امارت ديوان منصوب كرد. نفوذى كه او اعمال مىكرد، به قدرى مؤثر و مقتدرانه بود كه پس از سلطان، شخص دوم دولت و مملكت به حساب مىآمد. روابط بين حاكم و مشاورش در طى اين دوران، محكم و عميق شد و اين حالت سالها ادامه داشت و در سال 892 ق به مدت پانزده ماه حاكم استرآباد گرديد، اما پس از يكسال، استعفا كرد. وى در ايجاد مدارس و محافل علمى در خراسان و رفع نواقص حكومت تيموريان و ايجاد رفاه عمومى براى مردم مىكوشيد و از ميزان بار مالياتها كاست و دست مأموران فاسد را كوتاه كرد. او مؤلف و نويسنده شايستهاى بود و به كارهاى هنرى علاقه داشت و «خمسة المتحيرين» را در شرح حال جامى نوشت. او را پدر ادبيات تركى معرفى مىكنند، وى زبان تركى را بر فارسى مرجح مىپنداشت و «محاكمة اللغتين» را در همين موضوع نوشت. در زبان تركى جغتايى و فارسى، نويسنده و شاعر زبردستى بود و مؤسس شعر جغتايى نيز مىباشد. در زبان جغتايى، «نوائى» و در زبان فارسى، «فانى» تخلص مىكرد. عليشير با همه مشغله امورات سياسى، از مطالعات علمى و تأليفات مختلف دست برنداشت و مجلس او، مجمع علما و فضلاى آن روزگار و كتابخانه وى نيز مورد استفاده دانشپژوهان بود. سرانجام امير عليشير از امورات دولتى كناره گرفت و منزوى گشت و تا آخر عمر، درويشى را بر همه امور ترجيح داد و با نورالدين عبدالرحمان جامى مصاحب گشت و در سال 906 ق در هرات از دنيا رفت.
دیوان اشعار "سلام" مشتمل بر غزلیات، قصاید، مثنویات، قطعات، رباعیات و دیگر منظومات اثر ابوالقاسم سالاری (حیران) است که در سال 1358 در قم منتشر شده است.
این کتاب دارای چهار فصل و مجموعا دربرگیرنده زندگی و آثار ۲۲۷ نفر از پارسی سرایان قفقاز است. هر فصل به شاعران یک منطقه قفقاز (آران، ارمنستان، داغستان، گرجستان) اختصاص یافته است. نخستین شاعری که زندگی و احوالش در این مجموعه معرفی شده، «ابوالعلای گنجه ای» متوفی به سال ۵۵۴ ه.ق و آخرین آنها، «ناظم ایروانی» متولد سال ۱۳۴۲ ه. ق است. در پایان کتاب نیز فهرست ماخذ و منابع به ترتیب الفبایی تخلص یا نام مولفان آمده است.