اين مقاله، حالتهاي حضور مترجم را در متن روايي ترجمه شده بررسي ميكند. ابتدا، به پيشينه بحث اشاره ميشود. آنگاه، به نقل از هرمانز كه معتقد است متن ترجمه شده از آن صداي دومي است كه هميشه در متن ترجمه شده حضور دارد، به سه حالت حضور مترجم به همراه نمونه آثار ترجمه شده، اشاره مي شود: حالت (هايي) كه در آن جهتگيري متن به سمت خواننده مستتر است؛ حالت (هايي) كه زبان خود را بازتاب دهد يا به خود ارجاع دهد؛ حالت (هاي) بيش تعينپذيري بافت محور. سپس در بررسي اين حالتها، به مباحث پيدايي و ناپيدايي؛ مقاومت و اقليت سازي ونوتي نيز اشاره شده، شيوههاي غرابتسازي / زدايي نيز ذكر ميشود. در پايان به ديگر شيوههاي حضور مترجم در سطح مسايل زبان محور نيز اشاره ميشود.
این مقاله عجایبنامهنویسی را به منزله نوشتار وهمناک بررسی میکند. پرسش مقاله این است که چگونه میتوان (و یا نمیتوان) عجایبنامهها را به منزله نوشتار وهمناک قلمداد کرد؟ ابتدا به پیشینه بحث عجایبنامهها و ادبیات وهمناک اشاره میشود. در ادامه، واژگان عجایب و وهمناک تبارشناسی میشود و از خاستگاههای مذهبی، تاریخی و اجتماعی هر دو، ذکر به میان میآید. وهمناک زاده وهم و خیال است و در اوهام ذهنی ریشه دارد؛ عجایبنامهها برآمده از واقعیت، و حاصل نگاه دقیق مشاهدهگر است. در بخشی از مقاله، رویکرد ساختاری تودروف در عجایبنامههای داستانی، مقابله و بررسی تطبیقی میشود و نتیجهای که به دست میآید این است که برخی حکایت عجایب هند با انواع پنجگانه شگفت وهمناک در دستهبندی تودروف همخوانی دارند. در پایان نیز به چندین یافته اشاره میشود. در مجموع، عجایبنامهها از برخی جهان با ادبیات وهمناک همخوانی دارند و از برخی جهات نیر همخوانی ندارند.
سنت نظريه و دستور زبان روايت علاوه بر روسيه و فرانسه در نقد انگليسي ـ آمريكايي نيز درخشان و تاثيرگذار بوده است. سيمور چتمن از نظريهپردازان آمريكايي نظريه و دستور زبان روايت است و كتاب داستان و گفتمان: ساختار روايي در ادبيات داستاني و فيلم (1978) او از راهبردي ترين آثار در زمينه روايتشناسي و به ويژه حوزه ميان رشتهاي روايت و سينما به شمار ميآيد. در اين جستار به معرفي اين کتاب و شرح فصلهاي مختلف پرداخته ميشود. ابتدا، شرحي از نظريه و دستور زبان روايت از ارسطو و پراپ و نظريهپردازان روايت در فرانسه به ويژه برمون، گرماس و تودورف ميآيد و سپس كتاب چتمن معرفي و توصيف ميشود.