نظریههای جنجالی فیزیک مدرن دگرگونیهای شگرفی را در ادبیات سده بیستم پی افکندند. رماننویسان نوآور این دوره، با الهام از مفاهیم مکانیک کوانتومی، دغدغههای برامده از زیستن در دنیای مدرن را در قالب نوشتاری غیرخطی، ناهمگون و مبتنی بر تردید بیان میکنند. ژرژ پرک، با نگارش شرح حال زندگی خود، با عنوان W یا خاطرة کودکی، نمونة خوبی از الگوبرداری از نظریههای کوانتومی را ارائه میدهد. این نویسنده در جستجوی هویت خویش، خاطرات کودکیش را میکاود و ماهیت آشفته و بیانسجام آنها را نمایان میسازد. وی برای نشاندادن تأثیر ویرانگر جنگ بر هویت خویش، با در هم آمیختن خاطرات کودکیش و داستانی تخیلی، مکملهایی متناقض را پدید میآورد. نیز با تردید در خاطراتش و توسل به اسناد قدیمی و گفتههای دیگران، عدم قطعیت و احتمالگرایی را بر شرح حال زندگی خود حاکم کرده و شرح صادقانه وقایع را ناممکن مینمایاند. این عملکرد، نگاه نویسنده به ادبیات و دریافت او از ژانر حسب حال نویسی را روشن میکند.
تقریبا در همۀ اموری که بدانها دست می زنیم ترکیبی از عاطفه و هوش است که وارد عمل می شود و این ترکیب همان است که تخیلش می نامیم . اسطوره ها زمانمند هستند و بر اساس خواست و میل انسان رفتار می کنند. حتی در عصر مدرنیته ای که در آن زندگی می کنیم اسطوره ها بی خبر از ما زایش دارند. ممکن است حتی یک آگهی تبلیغاتی «روغیلا سرخیلا فامیلا... تا مصرف یک نوع آدامس و تماشای یک سریال نیز ما را در احاطۀ اسطوره ها قرار دهد. آنچه در این بین زیباست غنا و آسودگی ناشی از ملاقات و بهره مندی از اسطوره است که انسان را انسان تر می کنداين كتاب متضمن كوششي است براي فرهم آوردن نمونه و مبنايي منطقي براي نظرگاه هاي گوناگون معاصر درباره نقد ادبي، و داراي تاثيرقابل توجهي نيز بوده است..... پس ادبیات دنیایی رویایی نیست،بلکه متضمن دو رویاست: یکی حاوی تحقق بخشیدن به امیال ما و دیگری رویای دلهره ها.این دو چون دو عدسی یک دوربین با یکدیگر میزان شده اند و بینشی کاملا خودآگاه از آن ها به بار می آید.به گفته افلاطون، هنر رویایی است برای ذهن های بیدار شده.فقط و فقط ادبیات است که کل حیطه و فراخنای تخیل بشری را در حال نظاره کردن بر خویش در اختیار ما می گذارد و از این رو ادبیات مصداق دقیق (تخیل فرهیخته) است. نورتروپ فرای، فیلسوف، اسطورهشناس، نظریه پرداز و منتقد ادبی در ۱۴ ژوئیه ۱۹۱۲ متولد شد. فرای در «شربروک» از توابع «کبک» متولد شد و در «نیوبرونسویک» رشد پیدا کرد. نوروتروپ فرای در سال ۱۹۳۳ در رشته فلسفه از دانشگاه تورنتو مدرک کارشناسی دریافت کرد. ابتدا کشیش شد، اما این شغل را رها کرد و در سال ۱۹۳۹ مدرس زبان انگلیسی شد. در آن دوران او مجذوب اشعار ویلیام بلیک شد و به مطالعه اسطوره روی آورد. یکی از مهمترین منابع نورتروپ فرای در تحلیلهای اسطوره شناختی کتاب مقدس بود. او در نقدهای خود دائما به متن کتاب مقدس نقب میزد و مناسبات جدیدی در بینامتنیتهای متون ادبی با این کتاب مییافت. فرای کتاب مقدس را به نوعی چارچوب اسطوره غربی میدانست و به این باور داشت که مسیحیت تمام سنت کلاسیک را در خود جذب کرده است. به گمان او، این یک واقعیت تاریخی است که ادبیات ما به مستقیمترین شکلی از اسطورۀ کتاب مقدس سرچشمه گرفته است. فرای با بررسی «اسطورههای خصوصی» بلیک، فهمید که کتاب مقدس دارای ساختاری اسطورهای است که زمانش از آفرینش تا مکاشفه و مکانش از بهشت تا دوزخ است و این گیتی چارچوبی از تصویرسازی را برای تمام شاعران اروپایی تا زمان خود فرای شکل داده است.
بزرگ علوی از دوستان نزدیک هدایت و یکی از اعضای گروه معروف به « ربعه » بود . او در یک خانواده تجارت پیشه به دنیا آمد . بعد برای ادامه ی تحصیل به آلمان رفت و دوره دبیرستان و بخشی از تحصیلات دانشگاهی خود را در آنجا به پایان برد. علوی پس از مراجعت به ایران با صادق هدایت ، نویسنده برجسته مکتب جدید داستان نویسی ایران در سال 1309 آشنا شد . این دو به اتفاق نویسنده دیگری به نام ش.پرتو ، « انیران » را در سال 1310 نوشتند که شامل سه داستان بود . هدایت « سایه مغول » و علوی « دیو » را که درباره هجوم اعراب به ایـران بود نوشت . بزرگ علوی در همان ایام ، داستان بادسام را نوشت و با کمک صادق هدایت آن را توسط محمد رمضانی مدیر کتابخانه شرق ، در تهران به چاپ رساند. بزرگ علوی نخستین چهره ی انتخابی دکتر ارانی برای انتشار مجله دنیا بود . در این مقطع حدود سه سال از دیدار و آشنایی جدیدشان در ایران می گذشت . پس از پیوستن ایرج اسکندری به آنان ، نخستین شماره مجله ی دنیا را در یکم بهمن 1312 در تهران منتشر کردند. علوی یکی از سه عنصر تحریریه این مجله بود . هدف اساسی و عمده مجله دنیا که به صورت قانونی و علنی منتشر می گردید ، روشنگری و آشنا کردن دانشجویان و جوانان ایرانی با آخرین دستاوردهای دانش ، صنعت ، فن و هنر جهان آن روز بود . این مجله نه تنها فاقد هرگونه سمت گیری حزبی بلکه هیچگونه موضع گیری صریح سیاسی علیه حکومت وقت ایران نداشت. بعد از انتشار چندین شماره مجله دنیا در اردیبهشت 1316 اداره شهربانی و امنیتی وقت ایران ، این جریان را به عنوان یک جریان کمونیستی وابسته به کمینترن تلقی کرد و با پرونده سازی که توسط رئیس شهربانی وقت سازماندهی شده بود ، ( بعد از سقوط حکومت رضاشاه این موضوع روشن گردید ) همه فعالان این گروه که بعدها به نادرست « گروه 53 نفر » یاد شدند ، تخت عنوان فعالیت کمونیستی و براندازی حکومت وقت متهم و به حبس های طولانی مدت از 3 تا 10 سال محکوم شدند . در این جریان بزرگ علوی به 7 سال زندان محکوم شد ، ولی در مهرماه سال 1320 با برکناری رضاشاه بعد از چهار سال و نیم از زندان آزاد گردید . بعد از سقوط دولت مصدق در سال 1331 علوی به اروپا رفت و مجدداً در آلمان به حالت تبعید فعالیت های علمی و ادبی خود را ادامه داد . از این سال تا انقلاب اسلامی آثار او در ایران اجازه ی انتشار نداشت . در سال 1357 پس از پیروزی انقلاب اسلامی یک چند در ایران زیست و بار دیگر به آلمان بازگشت تا اینکه در سن 92 سالگی در تاریخ 17 فوریه 1997 برابر با 28 بهمن ماه 1375 بعد از دو هفته بیماری در شهر برلین آلمان درگذشت و بنابر وصیت در قبرستان مسلمانان در کنار پدرش در شهر برلین دفن گردید .
اسطوره یکی از مباحث مطرح در ادبیات تطبیقی است. پیوند اسطوره و ادبیات، با توجه به اینکه اولی شفاهی و در گستره باورهای انسانی و دومی نوشتاری و در قلمرو زیباشناسی است، اندکی گنگ مینماید. اما با بررسی بیشتر آشکار میشود که همانندیهای بسیاری میان آن دو وجود دارد و هر دو این مقولات از منطق یکسانی پیروی میکنند که همان منطق داستان است. از سوی دیگر، منطق داستان خود دارای ساختاری است که ریشه در قواعد خیال دارد. گذار از اسطوره شفاهی به متن ادبی روندی کند و بلندمدت داشته است که طی آن سراینده، شنونده، بیننده و مضمون جای خود را به شاعر (یا نویسنده)، خواننده منفرد و داستان ادبی دادهاند. جهان اسطوره و جهان ادبیات در دنیای بزرگتری به نام دنیای داستان جای میگیرند.
جهان اسطورهاي، جهاني است كه نمادهاي سازنده آن از بسياري جهات مشتركند و همواره چهرهاي متفاوت از جهان رئاليستي را به تصوير ميكشند. البته همين نگرش شگفتانگيز به جهان پيرامون، موجب غناي ادبيات ميگردد و اشتراكات جهان استعاري نمادها، سبب سهولت پژوهش در آثار نويسندگان و شاعران نامدار با رويكردي تطبيقي ميشود. آنچه در اين مقاله مورد توجه نگارنده قرار گرفته، پژوهش در اشعار برجسته نويسندگان شهير فرانسوي در عصر طلايي رمانتيسم، يعني در سده نوزدهم ميلادي است، كه در آن به بازسازي نماد پرنده پرداختهاند. در اين زمينه، توجه نگارنده به اشعار ارزشمند ادب پارسي، در جهت غنابخشي به مفاهيم عميق استعاري نماد پرنده، گامي براي شناخت اشتراكات و تفاوتهاي موجود در عرصه ادب فرانسه و فارسي است.