ایران و یونان دو کشور کهنسال بوده که تمدنی دیرینه دارند. از اینرو محققان در آثار خود این دو فرهنگ را از زوایای مختلفی چون مباحث سیاسی تقابل جامعه دموکرات یونان و جامعه پادشاهی ایران و... مورد بررسی قرار دادهاند. اما نکته قابل ذکر، کمتوجهی محققان به مقایسه تطبیقی اساطیر این دو تمدن دیرینه میباشد. در این مقاله سعی گردیده است تا با استفاده از نظریه باختین به مقایسه اساطیر این دو کشور پرداخته شود. به نظر نویسندگان، اسطورههای ایران و یونان براساس رویکرد باختینی تفاوتهای عمدهای دارند که مهمترین آنها عبارتند از: الف) حذف دیگری در اسطورههای ایرانی و عدم آن در اسطورههای یونانی؛ ب) وجود گفتگو و دیالوگ در اساطیر یونان و تکصداییبودن اسطورههای ایرانی؛ ج) تفکیک کارکرد خدایان در اساطیر یونان و عدم آن در اسطورههای ایرانی که نویسندگان در این مقاله سعی در تبیین آن داشتهاند.
براساس منطق گفتگویی و توجه به دیگربودگی در نظریه باختین، میتوان اصالت رمان را در ویژگی چندزبانگی آن دانست؛ از همین رو، زبان رمان در تعامل گفتگومند با سایر زبانهای برآمده از خاستگاههای متنوع اجتماعی ایدئولوژیک و نیز در تعامل بینامتنی با زبان سایر متون قرار دارد و به بازنمایی آنها میپردازد. بدین ترتیب، رماننویسان زن نیز در نوشتار زنانه خود، یا تکیه بر چندزبانگی، گفتمانی دوصدایی ایجاد کرده، امکان بروز صدای زنانه را فراهم میکنند. مقاله اضر با روش توصیفی ـ تحلیل و با بهرهگیری از نقد باختینی، در مقایسهای تطبیقی ـ بر پایه مکتب امریکایی ـ جلوههای گفتگومندی زبان در دو رمان زنانه فارسی و عربی را بررسی میکند: رمان چراغها را من خاموش میکنم، اثر زویا پیرزاد و ذاکره الجسد (خاطرات تن)، اثر أحلام مستغانمی. این دو نویسنده، علیرغم تفاوت در راهبردهای روایتی، در نوشتار زنانه خود به مسئله زبان و جایگاه آن در رمان توجه کرده، براساس ویژگیهای سبک خویش اشکال متنوعی از حضور زبانهای دیگر را در رمان بازنمایی کردهاند. در نتیجه گفتمان دوصدایی، در سه سطح مختلف، دیدگاه زنانه نویسندگان را به شکلی منکسر بروز میدهد؛ با این تفاوت که پیرزاد به ایجاد دنیای ناهمگون زبانی و شکست هژمونی زبان مسلط بر ادبیات توجه کرده است، در حالی که مستغانمی نگاهی انتقادی به مقوله جنسیت میافکند.
در چند دهه اخير «نقد روانکاوانه» از پوياترين و پرکاربردترين رويکردهاي نظريه ادبي معاصر بوده است. فرويد، يونگ و لکان مهمترين چهرههاي روان کاوي در قرن بيستم بودند که با استفاده از مفاهيم رايج در نظريه روانکاوي خود، در خوانش متون ادبي تحولي بزرگ پديد آوردند؛ اما در عرصه نقد ادبي، پژوهشگران ما از يک سو، کمتر به نقد روانکاوانه پرداختهاند، و از سوي ديگر، تحقيقات محدود آنها بيشتر به آثار ادبي درونگرايانه و پرراز و رمزي چون بوف کور و مکاتب خاصي مانند سوررئاليسم منحصر بوده است. در اين مقاله با بهرهگيري از دو مفهوم بنيادين «ديگري» و «نگاه خيره» در نظريه لکان به تفکيک و تبيين سطوح روايتگري شعر هملت شاملو پرداختهايم تا چگونگي آميختگي صداي دو روايتگر اصلي شعر (هملت و بازيگر) و چرايي لحظه افتراق اين دو صدا معلوم گردد؛ در ادامه کهن الگوي «برادرکشي» به عنوان محور اصلي که باعث ارتباط عمودي بندهاي شعر ميشود بررسي و تحليل شده است.
کتاب حاضر شامل متن و شرح "گلشن راز "است که براساس قدیمیترین و مهمترین شروح گلشن راز (شرح صاینالدین علی ترکه اصفهانی و شرح شاه داعی الی الله شیرازی) تدوین شده است .
کتاب حاضر شامل سه بخش است: بخش نخست: زندگینامه شعرای منتخب؛ بخش دوم: نمونه های اشعار آنان؛ بخش سوم: شرح و توضیح لغات و برخی از ابیات. کتاب شامل برگزیده اشعار رودکی سمرقندی، فرخی سیستانی، منوچهری دامغانی و کسایی مروزی است.