الکساندر سرگییویچ گریبایدوف نویسنده، شاعر و نیز سیاستمداری روسی است که در روسیه بیشتر او را به عنوان نمایشنامهنویسی مشهور و خالق کمدی منظوم امان از عقل (Tope oT yMA) میشناسند، در حالی که شناخت از او در کشور ما کاملاً متفاوت است، زیرا او به عنوان سفیر کبیر روسیه در ایران دوره قاجاریه ملقب به «وزیر مختار روسیه» مشهور بوده و شناخت ادبی او کمتر است. در واقع میتوان الکساندر سرگییویچ گریبایدوف را در زمره نویسندگان و شاعران قرار داد تا یک سیاستمدار. چرا که در روسیه آن دوران، شاعران و نویسندگان بیشماری که از اوضاع سیاسی ـ اجتماعی روسیه آن دوره ناخشنود و نسبت به آن معترض بودند، به تبعید از محل اقامت و یا تبعید از کشور خود محکوم میشدند. کمااینکه در مورد گریبایدوف نیز سرنوشت چنین است و او که با قیام شورشیان دکابریست همراه و همصدا بود به ایران تبعید شد و پس از آن اثر جاودانه خود، کمدی منظوم امان از عقل را خلق کرد. گریبایدوف که به عنوان یکی از نمایشنامهنویسان پیشروی تئاتر کمدی آن دوران اروپا و روسیه اشتهار داشت، در ایران عنصری سیاسی محسوب میشد. کشتهشدن وی در ایران زمینهای شد تا ایرانیان شناخت بیشتری نسبت به تئاتر اروپایی پیدا کنند، زیرا در سفر هیأت ایرانی به روسیه که در ارتباط با مرگ او بود، نخستین زمینههای همکنشی ایرانیان با تئاتر روسیه و اروپا فراهم شد که در سال 1829 میلادی در پترزبورگ رخ داد.
در بخش نخست کتاب، "ادبیات داستانی" در گستره تاریخ، اسطوره، افسانه، رمانس و رمان به اختصار شرح و تبیین میگردد، سپس مقوله ورود رمان و داستان کوتاه به ادبیات فارسی، با ترجمهها سفرنامههای خیالی، مقالات شبه داستان و رمانهای تاریخی بازگو میگردد .بخش بعدی کتاب مربوط به "پیشگامان انواع جدید داستانی" است که با معرفی کوتاه جمالزاده و مشفق کاظمی پی گرفته میشود . نویسنده در مبحث "نسل اول داستان نویسان" از هدایت، علوی و چوبک و از مختصات آثارشان یاد میکند و در بخش "گروه دوم از نسل اول داستان نویسان" و ویژگیهای داستان نویسی حجازی، دشتی، نفیسی و جواد فاضل را به اختصار برمیشمارد .مباحث بعدی کتاب که شامل ارزیابی کوتاه آثار نویسندگان فارسی است به این موضوعات و شخصیتها اختصاص مییابد : "نسل دوم داستان نویسان :دانشور، آل احمد و گلستان"، "ادامه داستان نویسان نسل دوم :بهآذین و پرویزی"، "رمان تاریخیی مستعان، مسرور، مدرس، سردادور، میمندی نژاد، مطیعی، امیر عشیری، آرین نژاد و آشتیانی"، "نسل سوم داستان نویسان :صادقی، ساعدی، افغانی و مدرسی"، "نسل چهارم داستان نویسان :گلشیری، میرصادقی، فصیح، شهدادی، و ایرانی"، "ادبیات اقلیمی یا داستان نویسی روستا"، "ادامه نویسندگان ادبیات روستا :فقیری، بهرنگی و درویشیان"، "نثر علمی ادبی"، "نمایشنامه نویسی"، "نمایشنامه نویسی در دورههای بعد"، و "ترجمه از زبانهای اروپایی" .
اسنادی که اینک از نظر خوانندگان محترم می گذرد نامه هایی است که نظرآقا وزیرمختار ایران در فرانسه برای میرزا حسینخان مشیرالدوله وزیر امور خارجه وقت ایران ارسال داشته است. فرستادن این نامه ها از سال 1292 هجری آغاز گردیده و تا اواخر سال 1304 ادامه می یابد. اگر این اسناد را ژرف بینانه بررسی نمائیم هر برگی از آن می تواند به تنهایی موضوع تحقیق و تدوین رساله ای جداگانه قرار گیرد زیرا قسمتی از رویدادهای واقعی آن زمان را بخوبی به ما نشان می دهد و به اوضاع اجتماعی و اداری کشور ما در طی دوازده سال از سلطنت ناصرالدین شاه روشنی ها افکند.
نظامهای ترجمه ماشینی برتر دنیا قادرند کتابی هزار صفحهای را در کمتر از 2 دقیقه ترجمه کنند، کاری که مترجم زبده و حرفهای حداقل یک سال وقت روی آن صرف میکند. منتقدان، به کیفیت ترجمه این نظامها ایراداتی دارند، با این حال روند ترجمه ماشینی به سرعت رو به رشد است و باید به یاد داشت، ترجمه در نوع سنتی (انسانی) نیز رشد خود را در طی قرنها به دست آورده است و اکنون نیز اینگونه ترجمهها بدون نقص نیستند. ترجمههای قدیمی اکثراً بسیار بد ترجمه شدهاند و نقد و نظارت و کنترل نیز در کار نبود. فردی مثل ابوعلی سینا 40 بار کتاب مابعدالطبیعه ارسطو را خوانده و نفهمیده بود و این علتش بدی ترجمه بوده است. در این مقاله، عملکرد نظامهای ترجمه ماشینی برتر روسی و غربی با هم مقایسه شدهاند، تا علل برتری و نقاط ضعف آنها نسبت به یکدیگر مشخص شوند. در مواردی این ترجمهها با ترجمههای انسانی مقایسه شده است. همچنین تلاش شده پس از شناسایی علل اساسی غیر کارآمد بودن نظامهای ترجمه ماشینی، راهکارهای ارتقاء بهبود کیفیت ترجمه به طور مسند ارائه شود.
نظام ترجمه ماشيني فعاليتي چند بعدي است، كه در چند حيطه مبتني بر ابتكار عمل و قدرت حل مساله است. در اين مهارت از برخي دانشهاي بين رشتهاي نيز استفاده فراواني ميشود. ترفندهاي هوش مصنوعي با بكارگيري اصول رياضي، آمار و منطق، قالب مناسبي از زبان را كه مناسب برنامهنويسي و انتقال به ماشين است، فراهم ميآورد. در كشور ما اين فعاليت دير شروع شد و اكنون نيز داراي حركت منسجمي نيست، براي پيشرفت در حيطه ترجمه ماشيني نيازمند احاطه در سه زمينه مختلف است: 1- دادهپردازي، توصيف و ساختن مدلهاي مناسب زبان براي كاربرد هوشمند 2- ساخت و استفاده از نرم افزارهاي مربوط به اين كار 3- به كارگرفتن فناوري مرتبط. در اين مقاله با لحاظ قراردادن تفكيك اين سه زمينه، برخي ابعاد زبانشناختي نظام ترجمه ماشيني، براساس محور قراردادن روشهاي تجربه شده در روسيه تبيين ميگردد. همچنين به واسطه ارتباط تنگاتنگ ترجمه ماشيني با هوش مصنوعي و برنامهنويسي، برخي اطلاعات كلي اين علوم، در موارد مرتبط ارايه ميشود.