منظومه خداوندنامه از فتحعلی خان صبای کاشانی (1179-1238 ق). شاعر پارسیگوی اواخر قرن دوازدهم و اوایل قرن سیزدهم از شاعران مکتب بازگشت ادبی است. این حماسه دینی که حاوی دوازده هزار بیت در بحر متقارب مثمّن محذوف است، به تقلید از شاهنامه فردوسی سروده شده و در شرح حال پیامبر اکرم (ص)، معجزات وی و غزوات امیرالمؤمنین علی(ع) است؛ از جمله بیت زیر: فردوسی: سپهبد به اسب اندرآورد پای تو گفتی که گردون برآمد ز جای صبا: پیمبر به ارغون درآورد پــای تو گفتی دو گیتی بـرآمد زجــای صبای کاشانی در سرودن این منظومه وامدار اصطلاحات و ترکیبات و لغات شاهنامه فردوسی است. گاه نیز با اندکی تصرّف در تعبیرات شاهنامه دست به تعبیرآفرینی میزند. او از زبان فخیم و پرطنطنه و باشکوه فردوسی (سبک خراسانی) استفاده کرده است که طبیعتاً هدف شاعران بازگشت نیز همین بوده تا زبان کهن را احیا و از انحطاط زبان جلوگیری کنند. سراینده خداوندنامه در خلق صور خیال از جمله «استعاره و تشبیه» ابتکاری نداشته و از تصویرسازی شاعر طوس بهرهمند شده است. نگارندگان در این مقاله سعی دارند تا شیوههای تقلید صبا از فردوسی را با ذکر شواهد از دیدگاه واژگان و نحو، قالب بندی، صور خیال (تشبیه و استعاره)، ترکیبات و تعبیرات و... تبیین کنند.
ویژگی اصلی این پژوهش، کنکاش باستانشناسانه و روانشناسانه دربارهی شخصیتها و فضای اجتماعی و سیاسی داستانهای "شاهنامه" است. به باور نگارنده: "شاهنامه دارای دو بخش است که به طور کامل با هم تفاوت دارند. ویژگیهای ساختی، زبان شناسی، جهانبینی و مانند اینها در هر دو بخش چنان ناهماهنگ و ناهمخوانند که میتوان گفت دارای دو اندیشه، دو استعداد، و دو پسند جداگانه و نایکدستاند. برای نمونه در یک بخش سستی و ناپایداری جهان، بنیان جهانبینی است و در بخش دیگر آزپرستی و زیادهخواهی اساس جهانبینی است و در بخش دیگر آزپرستی و زیادهخواهی اساس جهانبینی نویسنده را میسازد؛ ..... بر این اساس میتوان شاهنامه را بر دو بخش جداگانه بخشبندی کرد بخش نخست از آغاز شاهنامه تا پایان شاهنشاهی (= امپراتوری) کیخسرو به همراه داستان رستم و اسفندیار است که شاهنامهی اصلی نامیده میشود و بخش دوم از آغاز پادشاهی لهراسب تا پایان شاهنامه (بدون داستان رستم و اسفندیار) است که آن را شاهنامه افزوده نام نهادهایم. شاهنامهی افزوده نوشتهی فردوسی است؛ اما شاهنامهی اصلی نویسندهی دیگری دارد که باید برای یافتن نامش در تاریخ و تاریخ ادبیات کاوش کرد. کتابی که پیش رو دارید کوشیده تا این نظر را که کل شاهنامه نوشتهی یک تن نیست به اثبات برساند".
امير الشعرا، عمعق بخارايي ـ از شاعران پارسيگوي اوايل قرن ششم هجري است. مضامين اشعار او به مقتضاي زمان، مدح و گاه هجو، تغزل و وصف طبيعت و توصيفات گوناگون است. ديوان او مشتمل بر قصايد، رباعيات و بعضي قطعات است. قسمت اعظم قصايدش در مدح شمس الملک ـ است؛ اما در عين مداحي، استغناي طبع و علوم روح و فکر را در زير پاي شهوت و حرص لگد کوب نميکند. او در تشبيه مهارت دارد و حدود نيمي از ابياتش حاوي تشبيه است و بنابراين، در بررسي سبکشناسانه ميتوان او را شاعر تشبيهگرا ناميد. غالب تشبيهات او از نوع مفرد و محسوس است و پس از آن تشبيه مجمل. اما بسامد زياد تبيهات مشروط، وهمي، خيالي مرکب جمع، تفضيل و محسوس به معقول در ديوان شاعر گواه اين اسک که او با کمل استادي، کلام خود را ظاهرا و باطنا زينت داده است و همين دلايل است که انوري ـ او را استاد سخن ناميده است. از آنجا که عمعق به لحاظ آوردن وجوه شباهتهاي تازه در زمره شاعراني است که در تغيير سبک خراساني به عراقي سهيم بودهاند، در اين مقاله بر آنيم تا به کمک جدول آماري تشبيهات شاعر، به بررسي ارکان تشبيه، انواع و اغراض آن، اقتران بتشبيه با زيورهاي بلاغي و منابع الهام گرفته در ديوان و روش و سبک بپردازيم.
ترجمه تفسير طبري، فراهم آمده در زمان سامانيان، قديميترين ترجمه فارسي قرآن و از قديميترين کتب نثر فارسي است. بررسي ويژگيهاي نثر اين کتاب که مطابق با نثر معيار آن روز و دور از حالت روايي و شاعرانه است، ميتواند به خوبي بيانگر زبان نثر اوايل دوره فارسي دري باشد. در اين مقاله ما به بررسي شش ويژگي افعال متعدي، پيشوند در فعل، مجهول و انواع آن، صيغه دعايي، لازم يک شخصه و استعمال افعال متروک و مستعمل در اين نثر پرداختهايم. تمايل خاص مترجمين به کاربرد فعل متعدي سببي، وجود انواع فعل مجهول، کاربرد دو پيشوند نادر «فا» و «ور»، شکلهاي مختلف فعل دعايي و انواع فعل لازم يک شخصه با توجه به جايگاه و کاربرد ضمير مفعولي، ويژگيهاي خاص و منحصر به فرد اين ترجمه کهن از قرآن است.