گروتسک (Grotesque) مفهوم، فن يا سبکي در هنر و ادبيات است که در آن اديب يا هنرمند تلاش ميکند دو حس ناسازگار ترس (دلهره يا انزجار) و خنده (طنز و مطايبه) را هم زمان به مخاطب خويش القا کند. اين مفهوم امروزه توصيفکننده دنياي پريشان و ازخودبيگانه است؛ يعني ديدن دنياي آشنا از چشماندازي بس عجيب که آن را ترسناک و مضحک جلوه ميدهد. بارزترين ويژگيهايي که يک اثر را گروتسک ميسازد، عبارت است از: ناهماهنگي، افراط و اغراق، نابهنجاري و خندهآوري و ترسناکي. گروتسک از اين نظر که نوعي تمسخر فيلسوفانه ناهنجاريهاست کارکردي شبيه به طنز دارد؛ اما يکي از مهمترين شاخههاي هنر و ادبيات که گروتسک به آن راه يافته است، طنز و مطايبه است که يکي ازگونههاي آن را «کاريکلماتور» تشکيل ميدهد. کاريکلماتور گونهاي نثر کوتاه، موجز، ساده و طنزآميز است که با نگرشي متفاوت به دنيا و پديدههاي پيرامون به قصد برجستهسازي توجه ميکند. گروتسک در کاريکلماتورها؛ بخصوص کاريکلماتورهاي پيشرو اين سبک، يعني پرويز شاپور، نمود ويژهاي دارد. گروتسک در کاريکلماتورها بيشتر زاده دو عنصر تناقض (ناهماهنگي) و اغراق و افراط است و کيفيت تصويري عجيب، ترسناک و مضحکي به آن ميبخشد. از مهمترين شگردهاي گروتسک در کاريکلماتورها ميتوان به درهم ريختگي، ادغام سطوح، اغراق، دگرديسي و بهرهگيري از همزاد و متضاد اشاره کرد. اين پژوهش با روشي توصيفي ـ تحليلي به شناخت و بررسي مفاهيم گروتسک، چگونگي بروز و مضامين آن در کاريکلماتورها با ارايه شواهدي، پرداخته است.
تاکنون طنز و شیوه طنزنویسی در ایران ناشناخته مانده است و مردم صرفنظر از نوشته های جدی، همه مطالب دیگری را که نوشته می شود و می خوانند از شوخی، هزل، کنایه و لطیفه گرفته تا طنز به یک گونه می پندارند. برای شناخت طنز و شیوه طنزنویسی نخست باید دیگر نوشته ها و گفته های غیرجدی را شناخت و پس از بررسی کامل آنها، در مورد طنز و شکل و هدف آن تحقیق کرد. در فرهنگ های ایرانی داستان ها، افسانه ها، لطیفه ها، ضرب المثل ها و گفته ها و اشعار طنزآمیزی که در میان مردم یک کشور رایج است به ادبیات عامیانه و یا به اصطلاح فولکلور معروف است و به گونه ای مجرد تعاریفی از کنایه، لطیفه، طعنه، هزل و ایهام آمده است. اما بطور متدیک، طرز نگارش به آن شیوه ها و استنتاج از آن ها تاکنون روشن نشده است. از اینرو اغلب کسانی که با کتاب و مطالعه سروکار دارند چنین می پندارند که بعد از مباحث جدی، همه نوشته ها و گفته ها در یک زمینه نگارشی و مفهومی، می باشد در حالیکه طنز با همه آن ها مباینت دارد و خود شیوه نگارشی خاصی است که جا دارد مورد مطالعه دقیق قرار بگیرد. این کتاب نخست به بررسی روشهایی که تشابهی با طنز دارد می پردازد و آنگاه طنز و طنزنویسی را مورد مطالعه قرار می دهد
این کتاب دربرگیرنده کاریکاتورهای بیژن اسدی پور و پرویز شاپور است. در ابتدای کتاب نیز گفتگویی با آنها درباره کاریکاتور در آن زمان صورت گرفته است.
استان کرمان از دیرباز مهد پرورش عالمان و عارفان و شعرای بزرگی بوده که همچون ستارگان فروزانی بر تارک آسمان کویر درخشیدهاند. از جمله این فرهیختگان عرصه شعر و ادب میتوان ملابمانعلی راجی کرمانی را نام برد که یکی از بزرگترین شاعران قرن سیزدهم و از عاشقان مولا علی (ع) است که این عشق و علاقه او در اثر ماندگارش «حمله حیدری» متجلی است. در مهرماه 1376 انجمن آثار و مفاخر فرهنگی استان کرمان ضمن بازشناسی و بزرگداشت این شاعر گرانمایه، جهت باقی ماندن آثار مکتوب این همایش اقدام به جمعآوری و چاپ مجموعه مقالات همایش نموده است که در این کتاب آورده شده است. سبکشناسی حمله حیدری ملابمانعلی راجی کرمانی/ محمود فضیلت؛ بررسی عناصر سازنده شعر در حمله حیدری/ محمدرضا صرفی؛ شیوه سخنسرایی راجی کرمانی/ اسماعیل حاکمی؛ راجی کرمانی، حمله حیدری و ویژگیهای آن/ ابوالقاسم رادفر؛ تأثیر شاهنامه فردوسی بر حمله حیدری/ اسماعیل شفق و .... برخی از مقالات این کتاب را شکل میدهند.
هدف اين نوشته، نوعشناسي روايت «سندبادنامه» با استناد به ديدگاه «تودورف» درباره «روايتهاي اسطورهاي» است. بر اساس نظريه «تودورف» مهمترين ويژگيهاي اين نوع روايتها عبارتند از: اصل عليت بيواسطه، تاكيد بر كنش شخصيتهاي داستان و فقدان روانشناسي. در اين نوشته با ذكر شواهدي از «سندبادنامه» و تطبيق آنها با ويژگيهاي، «روايتهاي اسطورهاي» بر آن بودهايم تا اين داستان را در رده روايتهاي اسطورهاي چون: «هزار و يك شب» و قصههاي «دكامرون»، جاي دهيم. نوعشناسي سندبادنامه و قرار دادن آن در رده نوع خاص ميتواند مقدمهاي براي بررسيهاي بعدي اين اثر، و از جمله بررسي ساختاري آن، باشد.