يكي از مهمترين شاخههاي نقد ادبي، تصحيح يا نقد متن است كه به بررسي اصالت متن ميپردازد. نگارنده با كشف غزلي واحد در “ديوان خاقاني“ و“كليات شمس تبريزي“، در اين مقاله از منظر نقد متنشناختي به اين غزل نگريسته است. تتبع مولانا در اثار و اقوال پيشينيان و از ان جمله خاقاني، سابقه حضور غزلي از سلطان ولد در ديوان كبير، تقدم خاقاني نسبت به مولوي، بررسي شكل غزل، تخلص شعر، بررسي نسخه ها و... از جمله دلايلي است كه در ردّ انتساب اين غزل به مولوي، مورد استناد و استشهاد قرار گرفته است. از نتايج اين مقاله ميتوان به تاثر مولانا از خاقاني، خطاي درج غزلي از خاقاني دركليات شمس و استفاده از اين خطا در ارائه پيشنهاد تصحيح واژهاي از غزل خاقاني اشاره كرد.
در این مجموعه، دو رساله کوتاه از حکیم "عمر خیام"، متن عربی و ترجمه فارسی به طبع رسیده است .در رساله اول، سه مسئله مطرح و پاسخ داده شده است .این مسائل درباره نفوس ناطقه، حوادث امکانی باطل، و اثبات وجود زمان به حرکت و حد حرکت، و سپس قائم نبودن حرکت به ذات خود، است .رساله دوم نیز "پرتوی عقلانی بر موضوع علم کلی "نام دارد .
کتاب حاضر نظریات تمام مکاتب مختلف جهان و فلاسفه ای را که در زمینه ارائه مدل انسان کامل سخن گفته اند، بررسی نموده و بالاخره در درس پنجم انسان کامل از دیدگاه: فارابی - عرفا - مولوی (متفکران اسلامی) ارائه شده است.
نوشتار زنانه از نیمه دوم قرن بیستم، به عنوان یکی از شاخههای نقد فمنیستی مطرح شد. طرفداران این نظریه در آغاز، با تأسّی از اندیشههای متعصبانه این جنبش، نوشتار زنان را در مقایسه با کلام مردان، از منظر تضاد بررسی کردند و در پی آن بودند که زبانی ویژه زنان خلق کنند؛ پساز آن، با کمرنگ شدن تعصبها و رد نظریه نخست، این ویژگیها از منظر تفاوت بررسی شد. از این نظر، زنان به دلیل روحیات و احساسات خاص خود، دارای زبانی با ویژگیهایی هستند که در کلام جنس مخالف دیده نمیشود و یا کمتر مجال ظهور مییابد. نظریهپردازان این حوزه، با بررسی انواع مختلف آثار زنان، بهویژه در ادبیات و از منظر واژگان، جملهها و موضوعات، این تفاوتها را بیان کردند. کتاب دا که در سالهای اخیر، در نوع ادبی خاطره ـ داستان و درحوزه ادبیات دفاع مقدس نگاشته شده، از جمله آثاری است که به سبب دارابودن راوی و نگارنده زن، از این ویژگیها بهرهمند است. در این مقاله، برآنیم که با بیان مهمترین این مؤلفهها، کارکرد آنها را در کتاب دا نشان دهیم و اثبات کنیم که اگرچه نقل خاطرههای حول محور جنگ سبب شده است از حضور این ویژگیها در اثر کاسته شود، همواره با اثری سروکار داریم که نوشتار زنانه را در ذهن تداعی میکند.
يکي از مباحث مهم دانش معاني، بررسي اغراض ثانوي جملات است. جملات پرسشي از انواع جملات انشايي به شمار ميروند که صدق و کذب پذير نيستند. پرسشهاي ادبي (استفهام بلاغي) در جمله غالبا بيپاسخاند و براي رسيدن به کارکردهايي بلاغي مانند بيان شگفتي، انکار مطلب، حسرت، آرزو و ... به کار ميروند. در اين پژوهش، ابتدا به بررسي انواع ساخت و بسامد جملات پرسشي در دفترهاي شعر «تنفس صبح»، «آينههاي ناگهان»، «گلها همه آفتابگردانند» و «دستور زبان عشق» قيصر امينپور پرداختهايم و سپس ضمن دستهبندي اغراض اين دسته از جملات، نمونههايي براي هر کدام ذکر کرده و کارکرد بلاغي آنها را به کمک جدولهاي آماري و نمودارهاي بسامدي نشان دادهايم. اين بررسي افزون بر روند رو به رشد بسامد جملات پرسشي در دو دفتر شعر «گلها همه آفتابگردانند» و «دستور زبان عشق»، از افزوني بسامد غرض «گلايه و سرزنش» نسبت به ديگر اغراض ثانوي استفهام در شعر قيصر خبر ميدهد. افزوني جملات پرسشي شاعر ميتواند نشان افزوني پرسشهاي او در مسير تکامل شخصيت و شکلگيري جهانبيني وي و يا يافتن قدرت تاثير بيشتري در جملات پرسشي باشد. همچنين افزوني بسامد غرض «گلايه و سرزنش» نيز ميتواند بيانگر نارضايتي روحي او از اوضاع جهان و ميل او به تحول و کوشش براي رسيدن به جهاني آرماني به شمار رود.