خیام تنها شاعر و متفکر ایرانی است که در دنیا مشهور و مقبول است. وی این شهرت را بیشتر مدیون کسی است که اولین بار رباعیاتش را به انگلیسی ترجمه کرد یعنی ادوارد فیتز جرالد ( 1883 - 1809م) که کاری فراتر از ترجمه اشعار کرد. وی مضامین و فلسفه خیام را در قالب منظومه ای 414 مصرعی درآورد و اینگونه فلسفه خیام را به جهان معرفی کرد. نوروزنامه نیز یکی از آثار این منجم و ریاضیدان است. خیام در این رساله، سبب وضع جشن نوروز و کشف حقیقت آن و نام پادشاهانی که آن را بزرگ شمرده اند را بیان کرده است. خیام دیباچه کتاب را به شیوه جاری مولفین به حمد و درود شروع می کند و همه پیامبران را در یک ردیف قرار می دهد. در سراسر کتاب یک نصیحت اخلاقی جز تشویق شاه به بی آزاری و دادگری نیست. بزرگترین فضیلت انسانی را شجاعت می داند و بعد از آن ملکه خواندن و نوشتن را می ستاید. گرچه در تذکره های قدیم به وجود چنین کتابی از خیام اشاره نشده ولی از سبک و فلسفه نویسنده می توان مطمئن بود که از تألیفات خیام است و از نقصها و غلطهای تاریخی و ادبی آن می توان نتیجه گرفت که بسیار سریع و بدون صرف وقت و تحقیق برای منظوری خاص نوشته شده و به شاه وقت تقدیم شده است. این نسخه در سال 1307 هجری در کتابخانه عمومی برلین کشف شد. مصحح نسخه حاضر نیز، مجتبی مینوی است که در سال 1312 شمسی صورت پذیرفت.
مجتبی مینوی در ۱۹ بهمن ماه ۱۲۸۲ برابر با ۹ فوریه ۱۹۰۳ در تهران متولد شد و دوران کودکی او در سامره گذشت. پدرش شیخ عیسی شریعتمداری طلبه فاضلی بود که در سامره نزد میرزا محمدتقی شیرازی تدریس میکرد و مجتبی نیز تحصیلات مقدماتی خود را در این شهر انجام داد. در سال ۱۲۹۰ به همراه خانواده به ایران بازگشت و به ادامه تحصیل در مدارس امانت و افتخاریه پرداخت. تحصیلات متوسطه را در دارالفنون گذراند و با برخی شخصیتهای ادبی آینده نظیر صادق هدایت همدرس بود. در سال ۱۲۹۸ درپی انتصاب پدر به ریاست عدلیه رشت به همراه خانواده به رشت عزیمت کرد. از سال ۱۲۹۹ ش به تحصیل در دارالمعلمین پرداخت. در سال ۱۳۰۲ درپی اشتغال پدر در مجلس شورای ملی به تهران بازگشت. از همان سال در مجلس شورای ملی به عنوان تندنویس به مدت ۲ سال مشغول کار بود. در همین دوره آموزش زبان پهلوی را نزد پروفسور هرتسفلد آلمانی آغاز کرد. مجتبی مینوی طی سالهای بعد با محمدعلی فروغی و سید حسن تقیزاده آشنایی یافت. در سال ۱۳۰۷ بهعنوان معاون دفتر سرپرستی محصلین در سفارت ایران در فرانسه به آن کشور اعزام شد، ولی پس از چند ماه درپی بروز اختلاف با رئیس دفتر مذکور به ایران بازگشت. در همان سال به ریاست کتابخانه معارف منصوب شد که بعداً به کتابخانه ملی تغییر نام یافت. در همین دوره با محمد قزوینی آشنایی یافت و روش نقد تحقیقی متون را نزد وی فراگرفت. در سال ۱۳۰۸ برای اشتغال در دفتر سرپرستی محصلین در سفارت ایران در لندن به انگلستان رفت. طی سالهای بعد به تکمیل آموزش زبانهای انگلیسی و فرانسوی پرداخت، و طی دوره اقامت چندساله در اروپا با تعدادی از خاورشناسان بهنام اروپایی آشنایی یافت. در سال ۱۳۱۲ به ایران بازگشت و در تهیه و چاپ دورهٔ شاهنامه توسط کتابفروشی بروخیم شرکت کرد و همچنین با محمدعلی فروغی در تهیه خلاصهٔ شاهنامه همکاری داشت. در سال ۱۳۱۳ در کنگره بینالمللی هزاره فردوسی در تهران حضور داشت و با بسیاری از خاورشناسان اروپایی که به ایران آمده بودند آشنایی یافت. در همان سال مجدداً به انگلستان عزیمت کرد و طی پانزده سال بعدی بیشتر در انگلستان اقامت داشت. اقامت طولانی او در این کشور موجب شد که با تعدادی از خاورشناسان سرشناس چون ولادیمیر مینورسکی، دنیسن راس، هارولد بیلی و والتر هنینگ مراوده داشته باشد. در سال ۱۳۲۸ درپی دعوت به کار از سوی دانشگاه تهران به ایران بازگشت و به تدریس در دانشکده ادبیات پرداخت. از سال ۱۳۳۱ مدتی ریاست تعلیمات عالیه وزارت فرهنگ را داشت. از سال ۱۳۲۹ از طرف دانشگاه تهران مأموریت یافت که طی سفرهایی به کشور ترکیه، ضمن جستوجو در کتابخانههای آن کشور و بررسی کتب خطی فارسی و عربی و ترکی به عکسبرداری و تهیه میکروفیلم از تعدادی از کتب خطی بپردازد. گزارشی از نتایج علمی این سفرها را در مقالاتی با عنوان «از خزائن ترکیه» در مجله دانشکده ادبیات تهران در سه شماره متوالی در سال ۱۳۳۵ منتشر کرد. طی همین دوران موفق به تهیه میکروفیلم از بیش از هزار نسخهٔ خطی شد که در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران نگهداری میشود. از سال ۱۳۳۶ به مدت ۴ سال به سمت رایزن فرهنگی ایران در ترکیه منصوب شد. در همین سال در کنگره بینالمللی خاورشناسان در استانبول حضور یافت. در همین دوره عضویت در شورای عالی دانشگاهها و شورای عالی سازمان اسناد ملی و عضویت پیوستهٔ فرهنگستان ادب و هنر ایران (از سال ۱۳۵۲) و مشاوره در بنیاد فرهنگ ایران را داشت. در سال ۱۳۴۸ از دانشگاه تهران بازنشسته شد[۴] و در همان سال سرپرستی علمی بنیاد شاهنامه فردوسی را بهعهده گرفت و تا پایان عمر به این کار ادامه داد. مجتبی مینوی در طول مدت زندگانی خود در دهها کنگره و انجمن علمی و ادبی جهان شرکت کرد و مقالههایی ارائه داد. معروفترین این کنگرهها عبارتاند از: کنگرهٔ بینالمللی هزاره فردوسی، تهران ۳۱۳ ش، سمینار بررسی فرهنگ اسلامی، پرینستون (۱۳۳۲ ش)، سمینار تمدن غرب از نظر مشرقزمین، ونیز (۱۳۳۵ ش)، سمینار مورخان خاورمیانه، لندن (۱۳۳۸ ش)، کنگره بینالمللی هنر و معماری ایران، نیویورک (۱۳۳۹ ش)، کنگره بینالمللی خاورشناسان، استانبول (۱۳۳۰ ش)، کنگره بینالمللی خاورشناسان، مونیخ (۱۳۳۶)، کنگره بینالمللی خاورشناسان، مسکو (۱۳۳۹)، کنگره بینالمللی ایرانشناسان در آن آربر (۱۳۴۶)، کنگره بینالمللی خاورشناسان پاریس (۱۳۵۲). مجتبی مینوی در روز چهارشنبه ۷ بهمن ۱۳۵۵ برابر با ۲۶ ژانویه ۱۹۷۷ در سن ۷۳ سالگی در تهران درگذشت.
رباعيات خيام مجموعه شعرهاي عمر خيام در قالب رباعي است كه در سدههاي پنجم و ششم هجري به زبان فارسي سروده شدهاند و عمدتاً بيانگر ديدگاههاي فلسفي او ميباشند. به دليل آنكه اين اشعار از منابع گوناگوني گردآوري شدهاند، در صحت بعضي از آنها نظر يكساني وجود ندارد. با اين حال مضمون رباعيات خيام را به طور كلي ميتوان به پنج بخش تقسيم كرد: ۱. رازهاي جهان هستي؛ ۲. ناگزيريهاي زندگاني (سرنوشت، بيوفايي دنيا، مرگ و خاك و گِل ما)؛ ۳. پرسشها؛ ۴. چگونگي زندگاني اجتماعي؛ ۵. دَمهاي خوش زندگاني؛ ...مرحوم كيوان قزويني شرح عرفاني مبسوطي بر رباعيات خيام نگاشته و ساحت او ر از آلودگي دنياپرستان پاك گردانيده است. در اين كتاب چهارصد رباعي خيام با شواهد و امثله فارسي و عربي, به گونهاي مفصل شرح داده شده است
برگزاری جشن و عید از ویژگیهای فرهنگ همه جامعهها از کهنترین زمانها تا به امروز است. همه ملتها، اقوام، ایلات و در همه سرزمینها، روزهایی از سال را جشن میگیرند. بررسی و شناخت جشنها و آیینها که در شمار فرهنگ عامه است، یکی از زمینههای پژوهش مردمشناختی است. این کتاب در سه بخش به آیینها و جشنهای کهن در ایران امروز بر اساس پژوهش مردمشناختی پرداخته است. در بخش اول از جشنها و آیینهای کهنی سخن رفته که گذشت روزگاران و دگرگونیهای سیاسی و اجتماعی سدهها آنها را به فراموشی نسپرده و در همه قشرها و گروهها و با سازگاری با دگرگونیهای فنی و صنعتی امروز برگزار میشود که عبارتند از: نوروز، مهرگان و یلدا. در بخش دوم به جشنهایی پرداخته شده که در برخی از شهرهای ایران هنوز هم برگزار میشود که عبارتند از: جشن تیرگان و جشن سده. گفتارهای بخش سوم شرح و گزارش سه آیین از سه کیش و مذهب زردشتی، ارمنی و شیعه است. آیینهایی کهن که در پیوند با ویژگیهای جغرافیایی، تاریخی و مذهبی در سه جای کوهستانی شهرهای یزد، ماکو و کاشان برگزار میگردد.
اين كتاب از سه بخش تشكيل شده است: آرا و افكار صوفيه؛ اعلام و مشايخ صوفيه؛ آثار و رسايل صوفيه. دومين جلد از مجموعه يادداشتهای مجتبي مينوي به يادداشتهاي مربوط به تصوف و متصوفه كه جزو يادگارهاي فرهنگي مينوي ذيل شمارههاي 27 تا 30 معرفي شده، اختصاص دارد. نخستين جلد يادداشتهاي محتوي يادداشتهاي مربوط به «روش تحقيق» و «رجال» در سال 1375 چاپ و منتشر شد. در ابتداي كتاب در توضيح صوفي آمده است: «صوفيان را از بهر آن صوفي خوانند كه سرهاي ايشان روشن (صافي) بود و اثرهاي ايشان پاكيزه (نقي) بود و اسرار بواطن راست و آثار ظواهر را، و بشربنالحارث گفته صوفي آن باشد كه دل خويش را به خداي صافي كرده باشد، و بعضي گفتند صوفي آن باشد كه معاملت او با خداي صافي باشد و كرامت خداي نيز او را صافي باشد و قومي گفتند صوفيان را از بهر آن صوفي خوانند كه در صف اولاند پيش خدا يعني به بلند همتهاي ايشان و به اقبال كردن دلها به وي ايستادن سرها پيش او.»
کتاب حاضر که مشتمل بر یادداشت های مربوط به "رجال" و یک مقاله مفصل و بالنسبه منسجم زیرعنوان "فایده تاریخ" یا "روش تحقیق" است به عنوان مجلد اول "یادداشت های مینوی" به پیشگاه اهل علم و تحقیق عرضه می گردد. در اجرای طرح کلی تنظیم، تدوین و چاپ مجموعه دستنوشته های استاد، ما پایه کار خود را آغاز بر بخش عمده یادداشت ها که تفکیک و عنوان بندی شده است، قرار دادیم. البته حق این بود که قبل از اقدام به چاپ یادداشت ها، نوشته های پراکنده و مغشوش هم مورد بررسی و موضوع یابی قرار گرفته باشد و مطالب ذیربط در میان یادداشت های بخش اصلی توزیع شده باشد، لیکن چون این کار اولا نیاز به زمان بیشتر داشت و در نتیجه چاپ مجموعه یادداشت ها به خاطر آن تا مدتی نامعلوم به تعویق می افتاد و ثانیا کمیت این برگه های مغشوش چنانکه گفته شد آنچنان قابل توجه نیست که کمبود آن فعلا بر طرح کلی کار به لحاظ کیفی اثر منفی بگذارد و ثالثا چنانکه آمد چون هنوز هم کتب بسیاری در کتابخانه مینوی وجود دارد که استاد بر آن ها حاشیه نویسی کرده و این حواشی نیز الزاما باید در آینده بر مجموعه یادداشت ها اضافه شود؛ بنابراین بهتر دیدیم عجالتا عمده یادداشت ها به تدریج چاپ و نشر گردد و همزمان با آن برگه های پراکنده و مطالب حواشی کتابها هم استخراج تفکیک و تدوین شود تا در چاپ بعدی "یادداشت های مینوی" به عناوین ذیربط الحاق گردد. اهم عناوین موضوعی یادداشت های بخش اول- اصل دستنوشته ها اینهاست: رجال؛ روش تحقیق؛ تصوف؛ فردوسی و شاهنامه؛ دستور زبان فارسی؛ اشتقاق سازی عامیانه؛ عروض؛ بدیع و قافیه؛ سفرنامه ها؛ درباره مولوی و کسان او؛ مولویان، سلطان ولد و مابعد او؛ نوروزنامه و خیام؛ ویس و رامین، ناصرخسرو و اسمعیلیه؛ درباره مویسقی، جامی؛ عبیدذاکانی و موش و گربه، نسخه های خطی ترکیه و انگلیس؛ یوسف و زلیخا، نظام الملک و سیاست نامه و ...