کافکا از ماه اوت تا دسامبر 1914 بخش اعظم رمان محاکمه را نوشت. یکی از عوامل مؤثر در نوشتن این رمان نامزدیاش با فلیسه باور بود که در جهان ذهنیاش آشوبی به پا کرد. در مراسم نامزدی، کافکا احساس گناه و خجالت میکرد به طوری که در ششم ژوئن 1914 در دفتر یادداشتهای روزانهاش نوشت: «مثل مجرمی دست و پایم را بسته بودند. بهتر بود مرا در گوشهای به حالت نشسته واقعاً» غل و زنجیر میکردند و محافظی هم برایم میگذاشتند ... «کافکا شش هفته بعد در هتلی در برلین نامزدیاش را با فلیسه به هم زد و در نتیجه آن چنان به احساس گناه دچار شد که در تاریخ بیست و سوم ژوئیه 1914 این جریان را «محاکمه در هتل» نامید. هنگام نوشتن رمان محاکمه احساس گناهش از به هم زدن این نامزدی سخت خاطرش را مشوش کرده بود. در این مورد الیاس کانتی مینویسد: نامزدی (کافکا) به صورت بازداشت در فصل اول (محاکمه) در میآید. محاکمه در هتل به صورت اعدام در فصل آخر.
فرانتس کافکا (1883 – 1924 میلادی) یکی از بزرگترین نویسندگان آلمانی زبان قرن بیستم به شمار می آید. پرآوازه ترین آثار کافکا با فضاهای داستانی نامعقول و فرا واقع گرایانه، رمان های مسخ، محاکمه و رمان ناتمام قصر هستند که ناامیدی و پوچی حاکم بر فضای این داستانها نمادی ازاگزیستانسیالیسم شمرده می شود. گوستاو یانوش (1903 – 1968 میلادی) در هنگام آشنائی با کافکا جوانی شیفته ادبیات و داستان بود که داستان و شعر نیز می سرود. یانوش در طی چهار سال طی گفتگوهای روزانه با کافکا به جمع آوری گفته ها وعقاید این نویسنده نامی در خصوص موضوعات و مسائل گوناگون همت گماشت اما متن این یادداشتها به دلایلی چندین دهه بعد منتشر گردیدند. ترجمه حاضر که توسط فرامرز بهزاد مترجم و فرهنگ نویس پیشکسوت ایرانی از روی چاپ سوم و نهائی متن اصلی " گفتگو با کافکا " صورت گرفته است، در سال 1352به وسیله شرکت سهامی انتشارات خوارزمی منتشر شده است.
کافکا داستان «داوری» را، مطابق دفتر خاطراتش، در شب 22ـ23 سپتامبر سال 1912 «در یک نشست ... از ده شب تا شش صبح» نوشته است. او در آن سال بیست و نه سال داشته؛ اما تنها چند طرح در روزنامهها به چاپ رسانده که همه آنها را بیارزش شمرده است. «داوری» اولین اثری است که مورد تأیید او قرار گرفته و نخستین اثر از تعدادی داستان و رمان است که همه ویژگیهای آثار او را دارند، همچون «مسخ»، امریکا، «در سرزمین مجازات»، و محاکمه. کافکا همیشه شیفته این داستان بوده، آن را برای خواهران و دوستانش میخوانده و، در اواخر عمر در برشمردن آثارش که درخور اهمیت باشند، ابتدا از «داوری» نام برده است. داستان «داوری» ابتدا در آرکاویا، مجله ماکس برود[دوست صمیمی و زندگینامهنویس کافکا] به چاپ رسید.
کیمیای سخن کتابی است درباره ادبیات و نقد ادبی که نویسنده اش، دکتر بهرام مقدادی طی سی سال تدریس ادبیات انگلیسی در دانشگاه تهران از سخنرانی هایش در کلاسهای ادبی و نقد ادبی در دوره کارشناسی ارشد ادبیات انگلیسی گردآوری کرده و در این کتاب تقدیم دانش پژوهان می کند. در این کتاب با استفاده از نظریه های جدید ادبی منتقدانی چون ژاک لاکان، تزوتان تودروف، ژاک دریرا، میخاییل باختین، میشل فوکو، رومان یاکبسون، رولان بارث و دیگران، شعر، نمایشنامه و داستان های ایرانی و خارجی، یا به عبارت دیگر، ادبیات جهان مورد بررسی و نقد و تحلیل قرار گرفته اند.
هدایت و سپهری هیچکدام در جستجوی پیگیر برای یافتن «حقیقت» به آن دست نیازیدند؛ هر دو در ذن ـ بودیسم مطالعاتی داشتند و هیچیک از این دو با پاره زن در روان خود، در آشتی نبودند. در این کتاب نویسنده کوشیده تا نظریههای جدید نقد ادبی بر «بوف کور» صادق هدایت و شعرهای سهراب سپهری اطلاق شود.