این تفسیر قطعهای از تفسیری بینام به فارسی است که ظاهراً در اواخر قرن چهارم یا اوایل قرن پنجم نوشته شده است. چاپ عکسی از روی نسخه ای محفوظ در دانشگاه لاهور از انتشارات بنیاد فرهنگ ایران است. مجتبی مینوی در مقدّمه ای که بر این چاپ نوشته اند تألیف کتاب را هم عصر با کتب اواخر قرن چهارم و اوایل قرن پنجم هجری دانسته اند و احتمال داده اند که محلّ تألیف آن شاید مشرق فلات ایران از خراسان تا غزنین بوده باشد. همچنانکه از اشارات خفیفی که درباره یکی دو تن از قبیل قاضی بوعاصم یا خواجه ابوجعفر مفسّر در این تفسیر آمده است، متأسّفانه نمی توان به حّل مسأله مؤلّف تفسیر و زمان واقعی او پی برد. درباره تاریخ کتابت آقای مینوی حدس زده اند که به احتمال قوی باید قبل از 450 هجری باشد و سبک خط که متن آیات به کوفی و تفسیر به نسخ قدیم است بزرگترین مؤیّد این حدس است؛ ولی آنچه جالب توجّه است تمییز میان ج و چ و ب و پ و ز و ژ به سه نقطه است و نیز نوشتن ذالهای فارسی به دال است که رسم الخط عمومی نسخه های خطی از قرن هشتم و نهم به بعد است.
از موضوعات مهم قرآن که نسبتا بخش عمده اى از آن را در بر مى گیرد موضوع «قصص» در آیات شریف الهى است که پیرامون زندگى رسولان و پیامبران و امت هاى آنان سخن مى گوید و بعضا زندگى فرد و یا افراد محدودى را نیز مطرح مى کند. اگر بخواهیم قرآن را به سه بخش تقسیم کنیم دو بخش نخست آن را «عقاید و معارف» و «قوانین و احکام» و بخش سوم آن را داستان هاى قرآن تشکیل مى دهد، و مى بینیم قصص قرآن در هر دو بخش سابق حضور دارد زیرا درگیرى و کشمکش هاى پیامبران با امت ها و اقوام خویش درباره معارف و احکام بوده است در این صورت از قصص به عنوان ابزار هدایت بهره گیرى شده و در خدمت عقاید و قوانین اخلاقى قرار گرفته است. یکى از ویژگى هاى قصص قرآن بیان اهداف آنهاست. انبیاى الهى، پاکترین، آگاه ترین و امین ترینِ افراد براى هدایت انسان بودهاند، از همینرو خداوند متعال آنان را برانگیخت و با عنایت هاى خویش همراه نمود تا با دلیل و برهان، مردم را از شرک به یگانه پرستى و از نادانى به معرفت و آگاهى سوق دهد و حیات طیبه را براى آنان به ارمغان آورد. زندگانىِ برگزیدگانِ حق، از تولد تا وفات، به ویژه در دورانِ ابلاغِ رسالت، با حوادث گوناگون و شگفت انگیز و نیز ناملایمات فراوانى همراه بوده است، ولى سرانجام کامیاب گشتند و پیام هاى خداوند متعال را به مردم رساندند. مطالعه این داستانهاى واقعى و اعجاب آور براى هر خوانندهاى درس آموز و عبرت انگیز است.در این کتاب، تاریخ انبیا با استفاده از منابع معتبر و به دور از خیال پردازى و افسانه سازى با قلمى شیوا نوشته شده است. قرآن کریم سرشار از قصص و گزارشهای تاریخی مربوط به امّتهای پیشین و پیامبران آنان با هدف انتقال معارف وحیانی و هدایت انسان است. با این حال، در قرآن مستقیماً اشارهای به تاریخ و تاریخنگاری نشده است و خود این کتاب مبتنی بر تاریخنگاری نیست. داستان حضرت سلیمان به دلیل گستردگی و تنوّع ماجراها، تأثیرات گوناگون و متفاوتی در متون ادب فارسی گذاشته است که آن را از داستان دیگر پیامبران ممتاز میکند. با وجود قدمت روایت این داستان در منابع آیین یهود، قرآن کریم، بهترین و نخستین منبع شاعران و عارفان برای استفاده بوده است. موضوعاتی مانند عدالت سلیمان، منطق الطّیر دانستن او، تسلّط بر دیوان و...از جمله روایات قرآنی داستان سلیمان است؛ ولی با این وجود ادیبان فارسی از روایت تفاسیر و کتب قصص انبیاء در مورد سلیمان (ع) که پُر از اسرائیلیات است، بـه دلیل شهرت و جذّابیّت این داستان ها تاثیر پذیرفته اند، برای نمونه؛ موضوع انگشتری سلیمان که مضمون های زیبایی از آن در ادبیّات فارسی، خصوصاَ متون عرفانی، خلق شده است.
پارسیان اهل کتابند، نوشته محمدطاهر رضوی و ترجمه م. ع. مازندی، در دفاع از آیین زرتشت و در پاسخ به ایرادهای وارد آمده بر آن نوشته شده، و از طرفی، عنوان پارسیان، ناظر به زرتشتیان ساکن هند است. مؤلف معتقد است که پارسیان نه تنها قومی خداپرستاند، بلکه دین ایشان، تفاوتی با ادیان یهودی، مسیحیت و اسلام ندارد. ازاینرو، سنجشی تطبیقی میان باورهای زرتشتیان با دینهای یاد شده انجام داده است. روش نویسنده، همانطور که آمد، دفاعی بوده و نویسنده برای نگارش کتاب، از برخی منابع زرتشتی و بیشتر منابع اسلامی که به دین زرتشت اشاره کردهاند، بهره جسته است. کتاب فاقد فصلبندی مشخص است. مؤلف در دیباچه ابتدا از انگیزه نگارش کتاب سخن گفته است. بحث بر سر پرستش خدای واحد در دین زرتشت، مطالب آغازین کتاب را تشکیل میدهد. در ادامه به نظریات مختلف درباره زندگی زرتشت اشاره شده است. سپس نویسنده به بحث درباره نگارش اوستا و معرفی بخشهای اصلی آن (اوستای اصلی و جدید) و دفاع از باورهای زرتشتی پرداخته است. نویسنده با جستاری در اندیشههای دینی زرتشتی و سنجش آنها با آموزههای دینهای اسلام و یهود و مسیحیت، زرتشت را همانند سایر پیامبران از جانب خداوند دانسته است. بررسی ارتباط مسلمانان با زرتشتیان در دورههای مختلف و جایگاه زرتشتیان در منابع اسلامی و دیدگاه این منابع نسبت به این دیانت و پیروان آن، مطالب انجامین کتاب را تشکیل میدهد
این کتاب حاوی اطلاعات جالبی درباره برخی آثار باستانی لرستان از جمله پل «شاپوری پل کشکان»، «پل دختر»، پل «گاومیشان»، قلعه خرم آباد، عمارت صخره ای «کبکان»، دژ تاریخی «مُنگره» و ... است و اشاره مؤلف به فروش اشیای عتیقه نیز جالب است؛ زیرا متوجه می شویم متجاوز از ۱۰۰ سال پیش غارت آثار باستانی لرستان شروع شده که متأسفانه هنوز هم ادامه دارد هر چند در مقیاس کمتری. لرستان یکی از مناطق باستانی ایران است که در چند هزار سال گذشته، همواره شاهد تمدن های درخشانی بوده است، آثار دهات، شهرها، جاده ها، پل ها و دژهای باستانی، همه گواه بر این مدعاست، اما با این حال، لرستان هنوز ناشناخته مانده و مسلم است شناخت آن و یا هر منطقه دیگر از این سرزمین پهناور، نیاز به مطالعه همه جانبه و همکاری متخصصین رشته های مختلفی چون باستان شناسی، تاریخ، مردم شناسی، جامعه شناسی، جغرافیا و ... دارد. چنان که باستان شناسان و مورخین می توانند از طریق حفاری و بررسی اسناد و مدارک به چگونگی روند تغییر و تحولات اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و دینی کشورمان پی ببرند، در این رابطه، مطالعات مردم شناسی و جامعه شناسی برای شناخت اوضاع کنونی لرستان و برنامه ریزی های آینده ضروری است، چرا که هم اکنون شاهد تغییر و تحولات بزرگی در زمینه های اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و دینی و ... هستیم و در مجموع می توان گفت که لرستان وارد عصر جدیدی شده که در مقایسه با یک قرن پیش کاملاً متفاوت است. تاکنون مطالعات باستان شناسی به طور بسیار محدود، فقط در چند محل صورت گرفته است، که در این میان، اطلاعات قابل ملاحظه ای درباره دوره پیش از تاریخ کسب کرده ایم، با این حال، هنوز مطالعات عمیق و گسترده ای در زمینه دوره تاریخی صورت نگرفته و آثار باستانی مربوط به عیلامیان، کاسیت ها، مادها، هخامنشیان، سلوکیان، اشکانیان، ساسانیان و دوره اسلامی که پیشینه تاریخی ما را تشکیل می دهند در انتظار کاوش و بررسی مانده اند، از طرفی مطالعات تاریخی به ویژه از آغاز دوره اسلامی به نسبت شواهد و مدارک موجود از قبیل کتاب ها، احکام، قباله ها، وقف نامه ها و سنگ نبشته های گورستان ها دقیقاً بررسی نشده اند. این رساله به وسیله یکی از مأموران قاجار تحت عنوان جغرافیای لرستان در سال ۱۳۰۰ ق. و گویا به فرمان ناصرالدین شاه نگاشته شده است. اصل رساله در کتابخانه ملی نگهداری می شود و چاپ فعلی از روی همین نسخه است.
اهمیت فرهنگهای لغت و اصطلاحات در تقویت مبانی زبان ملی و غنای آن بر کسی پوشیده نیست. این فرهنگ در دو نسخه خطی متعلق به مصحح چهار اصطلاح دارد که در نسخ خطی و چاپی این کتاب دیده نمیشود و همچنین در این چاپ 124 اصطلاح آمده که نسبت به تصحیح محمود کتیرایی، 16 اصطلاح اضافی را داراست. این کتاب افزون بر فرهنگ اصطلاحات، بیانکننده بسیاری از رفتار و کردار و روابط افراد مختلف اجتماع است و یکی از منابع شناخت فرهنگ ملی محسوب میشود. این کتاب کوچک تاکنون به نُه اسم و به نفر نسبت داده شده است: میرزا آقا، میرزا حبیبالله لشکرنویس، شریعتمدار تبریزی.