در اين پژوهش كوشيده‌ايم با انطباق نظريه‌هاي سوبژكتيويته بر رمان محبوب، اثر توني موريسون، به تعريفي از سوبژكتيويته آفريقايي‌هاي ساكن آمريكا دست بيابيم. از آنجايي كه موريسن در رمان محبوب، زندگي گروهي از برده‌هاي تازه آزاد شده را كه زنداني تلخ بردگي‌اند، به تصوير مي‌كشد، سوبژكتيويته اينان را مي‌توان در قالب رابطه استعمارگر و استعمارشده توصيف كرد. رفتارهاي غير انساني سفيدپوستان نيروي خودباوري و منيت را در بردگان مي‌كشد. با اين حال ايستادگي بردگان در برابر سازوكارها و گفتمان‌هاي مطيع‌كننده نظام برده‌داري نشان از خود آگاهي و عامليت آنهاست. در اين مقاله كوشيده‌ايم با بهره‌بري از نظريه‌هاي منتقدان پسا ـ استعمار مانند هومي بابا، فرانتز فانون و ادوارد سعيد و همچنين نظرات گلوريا انزالدوا، منتقد و فمينيست معاصر كه شرايطي استعمارگونه را تجربه كرده، به اين پرسش‌ها پاسخ دهيم كه چگونه بردگان قادر به حفظ احساس هويت و خودآگاهي در نظام برده‌داري‌اند و تا چه اندازه عامليت كارهايشان به خود آنها باز مي‌گردد. در ادامه، سوبژكتيويته سياهان در دوران آزادي نيز بررسي شده است و اهميت حفظ روابط قومي و اتحاد بين سياهپوستان در رهايي از سوبژكتيويته كالا شده شكل گرفته در دوران بردگي و رشد سوبژكتيويته‌اي قدرتمند و پويا نشان داده شده است.

منابع مشابه بیشتر ...

58a044b053762.PNG

ترجمه نمی‌تواند تنها متغیّر باشد (نگاهی به کتاب با چراغ و آینه: در جستجوی ریشه‌های تحول شعر معاصر ایرانِ شفیعی کدکنی)

عیسی امن‌خانی

تعداد آثاری که به بررسی تاریخ ادبیات معاصر پرداخته‌اند (تاریخ تحلیلی شعر نو، چشم‌انداز شعر معاصر ایران، از صبا تا نیما و ...) اگر فراوان نباشند، اندک نیز نیستند اما در این میان با چراغ و آینه شفیعی کدکنی چه به دلیل نام و اعتبارِ نویسنده آن و چه به دلیل تز و فرضیه تازه آن کتابی است از لونی دیگر؛ فرضیه‌ای که تمام تحولات شعر مدرن فارسی را تابعی از متغیّر ترجمه شعر و ادبیات اروپایی می‌داند. با چراغ و آینه با معرفی جنبه‌های ادبی شخصیت‌هایی چون وثوق الدوله و معرفی بسیاری از سرچشمه‌های الهام شاعران معاصر و .... کتابی سودمند و قابل اعتناست. با این حال انتقاداتی نیز بر آن وارد است. از جمله: اختصار و جاافتادگی مطالب، لغزش در تعریف مفاهیم نظری |فلسفی، فقر تاریخیّت و تأکید بسیار بر نقش ترجمه در پیدایش ادبیات و شعر معاصر. اما انتقاد اصلی به فرضیه و تز کتاب بازمی‌گردد، زیرا پیش و بیش از ترجمه، بی‌اعتباری گفتمان سنتی بود که زمینه را برای شکل‌گیری شعر معاصر آماده ساخت و در این میان ترجمه تنها نقشی تثبیت گر (و نه بدعت‌گذار) داشت.

589cded81ca7e.PNG

بوف کور متن معطوف به قدرت (خوانش فوکویی بوف کور)

سهراب طاووسی

عموماً اینگونه تصوّر می‌شود که صادق هدایت روشنفکری بوده که در دوره خود با سیستم استبدادی حکومت پهلوی در تعارض بوده است. مطابق بیشتر زندگینامه‌هایی که درباره او نوشته شده است، این گونه به نظر می‌رسد که او، علی رغم این که به یک خانواده اشرافی تعلّق داشت، به دلیل تعّلق خاطرش به آزادی انسان با سیستم پهلوی دشمن بوده است. مقاله حاضر تلاش کرده تا خلاف این نظر عموماً پذیرفته شده را اثبات کند. این مقاله با تحلیل بوف کور از منظر تئوری قدرت میشل فوکو، به ویژه نظریه "سراسربینی" یا panopticism، به این نتیجه می‌رسد که هدایت، از این نظر که از گفتمان غالب دوره خود تاثیر پذیرفته است و مهم‌ترین گفتمان دوره ناسیونالیسم بوده است، ناخودآگاه به سیستم پهلوی خدمت کرده است. برای این منظور ابتدا به تعریف و ریشه‌یابی نظریه قدرت در آثار مختلف فوکو پرداخته و سپس نظریات پیروان فوکو که این نظریه را در رمان‌های مختلف اروپایی بررسی کرده‌اند بیان می‌کند و در بخش دوم مولفه‌های این نظریه را در بوف کور هدایت بررسی کرده و در پایان به نتیجه مذکور می‌رسد.

دیگر آثار نویسنده بیشتر ...

5828c0ad53843.PNG

تفاصيل موسيقايي و شرق‌شناسانه: نگاهي به موسيقي در آثار ادوارد سعيد

سیدمحمد مرندی

اين مقاله به بررسي موسيقي و نسبت آن با مفهوم شرق‌شناسي و ديگر مفاهيم كليدي در انديشه و نقد ادوارد سعيد مي‌پردازد. با توجه به مركزيت موضوع فرهنگ در آثار سعيد و تاكيدي كه او بر رابطه و تباني آن با امپرياليسم، استعمار و نگاه شرق‌شناسانه مي‌گذارد، موسيقي كلاسيك غرب در آراي او اهميت مي‌يابد. تحليل زمينه‌هاي فرهنگي ـ اجتماعي موسيقي كلاسيك غرب (در يكي از واپسين آثار سعيد) چونان هنري كه باز تاباننده جامعه بود و هم اثر گذار بر آن، از ديگر موضوعات مطرح شده در اين نوشتار است. اين مقاله با بررسي ماهيت تناقض آميز موسيقي از ديدگاه سعيد ـ هنري مخاطب‌مدار و عمومي و در عين حال عميقا خصوصي ـ پايان مي‌يابد.

شرح حال/تک نگاری پژوهش‌ها/نقد و نظریه ادبی
مقاله
580866fa8c7d3.PNG

بازتاب و نقد جنبش نگريتود در رقص جنگل‌ها اثر وله شويينكا

سیدمحمد مرندی

جنبش نگريتود در دهه 60 ميلادي به اوج شهرت رسيد. انديشمندان اين جنبش براي مقابله با قدرت رو به گسترش امپرياليسم، بهره‌گيري از گفتار استعمارگر را يكي از شيوه‌هاي اين رودررويي نهادند. براي مثال، نگريتودگراها از تقابل‌هاي دوتايي كه در بطن گفتار سلطه‌طلبان بود، استفاده كردند، ولي در اقدامي راهبردي سلسله مراتب اهميت، زيبايي و قدرت را به هم ريختند. رقص جنگل‌ها، نوشته به سال 1960، در لايه‌اي از خود نقدي بر جنبش نگريتود است. بنابر آنچه در اين نمايشنامه بازتاب داده شده است، شويينكا بيشتر پايه‌هاي نظري اين جنبش را زير سوال مي‌برد، هر چند در عين حال به قابليت‌هاي راهبردي سياسي آن باور دارد. آنان مدعي‌اند كه فرهنگ‌هاي آفريقايي، همچون فرهنگ ديگر مناطق، استقلال عمل ندارند، از اين‌رو شويينكا نگاه ماهيت‌گراي نگريتودگراها را به تاريخ و نژاد نكوهش مي‌كند. در مجموع، به نظر مي‌رسد كه شويينكا موافق عقايد نگريتود نيست، مگر اين كه به صورت مقطعي براي ايستايي در برابر امپرياليسم به كار گرفته شوند.

پژوهش‌ها/نقد و نظریه ادبی پژوهش‌ها/پژوهش در ادبیات داستانی
مقاله