شاهنامه فردوسی، چنان که کذشت، از شاهکارهای شعری ایران و جهان است و در آن سه بخش اساطیری و پهلوانی و تاریخی دیده میشود. بخش اساطیری آن از آغاز تا پایان روزگار فریدون و یا به پنداشتی دیگر فرجام کار کیخسرو است؛ که شامل دوره پیشدادیان و کیانیان است. پارهای از نامها و چهرههای اسطورهای شاهنامه در «اوستا» . کتابهای آیینی چون «دینکرت» و «بندهشن» و ... نیز دیده میشود که با اسطورههای هندوان مشترک است و در «ریگ ودا» از آنان یاد شده است.
این مجموعه شامل تمام شاهنامه است که برای راحتی خوانندگان جوان که به تاریخ و تمدن کشور خود علاقه دارند و می خواهند با شاهنامه آشنا شوند، به نثر ساده برگردانده شده و در سه بخش شامل: 1. بخش اساطیر 2. بخش پهلوانی 3. بخش تاریخی تنظیم شده است. بخش اساطیر از پادشاهی کیومرث شروع شده و تا مرگ فریدون ادامه دارد. بخش پهلوانی از پادشاهی منوچهر و ظهور خاندان سام شروع می شود و تا مرگ رستم و فرزندش فرامرز ادامه دارد و بخش تاریخی که با پادشاهی بهمن فرزند اسفندیار شروع شده تا مرگ یزدگرد و تسلط عربها بر ایران ادامه می یابد.
این کتاب دارای چهار فصل و مجموعا دربرگیرنده زندگی و آثار ۲۲۷ نفر از پارسی سرایان قفقاز است. هر فصل به شاعران یک منطقه قفقاز (آران، ارمنستان، داغستان، گرجستان) اختصاص یافته است. نخستین شاعری که زندگی و احوالش در این مجموعه معرفی شده، «ابوالعلای گنجه ای» متوفی به سال ۵۵۴ ه.ق و آخرین آنها، «ناظم ایروانی» متولد سال ۱۳۴۲ ه. ق است. در پایان کتاب نیز فهرست ماخذ و منابع به ترتیب الفبایی تخلص یا نام مولفان آمده است.
بختیارنامه تالیف محمد روشن برگرفته از لَمعَةُ السِراج لِحضرةِ التّاج و راحةُ االارواح فی سُرور المِفراح (تألیف سدههای ششم و هفتم هجری) است. بختیارنامه، تألیف مؤلفی ناشناخته به زبان پهلوی است که ریشۀ آن به روزگاران اشکانیان و ساسانیان بازمیگردد. نشانههای موجود گواه آن است که داستان آزادبخت و بختیار در دورههای اسلامی بازنگری شده است. چنانچه از مقدمۀ کتاب لَمعَةُ السراج لحضرة التاج برمیآید، این قصه، بختیارنامه نام داشته با نثری ساده و روان. این کتاب که مشتمل بر مواعظ و حکمت و عجایب و عبرت است، در ده باب پیراسته و به تاج الدین تقدیم شده است. در سدههای ششم و هفتم هجری، چون اهل قلم، نگاشتههای ساده را نمیپسندیدند، نوشتهها و داستانهای روان و ساده را به نثر مصنوع آمیخته با کلمات و تعابیر عربی مینوشتند و نام کتاب را تغییر میدادند، آن چنان که نگارندۀ لمعة السراج با بازنویسی کتاب بختیار نامه به صنایع ادبی و نثر مصنوع آن را لمعة السراج لحضرة التاج (درخشش چراغ برای جناب تاجالدین) نامید. از بختیارنامه چندین روایت در دست است که ظاهراً قدیمیترین روایت آن از شمس الدین محمد دقایقی مَروَزی در اواخر قرن ششم و اوایل قرن هفتم است. بختیارنامه، از مؤلفی ناشناخته به زبان پهلوی است. به احتمال بسیار دقایقی مروزی در قرن هفتم آن را به نثر مسجَّع در آورده و لمعة السراج لحضرة التاج نام نهاده. این کتاب مشتمل بر پند و اندرز است و به داستان زندگی آزادبخت شاه و پسرش بختیار میپردازد.
فرود فرزند سیاوش از همسر تورانی او جریره دختر پیران ویسه است. سیاوش در شهر سیاوش گرد با همسر دوم خود فرنگیس دخت افراسیاب میزیست و گرسیوز مهمان او بود. در این کتاب گزیدهای از داستان فرود سیاوش به همراه توضیحات لازم در اینباره آورده شده است.