اين مقاله به بررسي استعارههايي ميپردازد که با محوريت بنمايه عشق در غزليات سنائي آمده اند. مبناي نظري مقاله، نظريه استعارههاي مفهومي است که استعاره را از حد شگردي بلاغي به سطح ابزاري براي تفکر و شناخت ارتقا داده است. در ابتدا گزارش دقيقي از استعارههاي عشق در غزليات سنائي ارائه دادهايم. آن گاه استعارهها را بر اساس نوع مضمون به سه گروه تقسيم کردهايم: استعارههايي که تصوير روشني از عشق ارائه ميدهند، آنها که صفات و ويژگيهاي منفي براي عشق اعتبار کردهاند و استعارههاي دوپهلو. سپس به تحليل شناختي هر گروه پرداختهايم. پايان بخش مقاله بررسي شگردهاي بلاغي سنائي در ساختن استعارهها عموما و استعارههايشناختي خصوصا است که کمک ميکند از زاويهاي ديگر، استعارههاي مفهومي عشق در شعر سنائي را بررسي کنيم. بخش پاياني مقاله در عين حال نشان ميدهد که چطور با تغيير زاويه ديد، ميتوان به تحليلهاي گوناگون و گاه ناهمگون رسيد.
مثنوی حدیقةالحقیقه و شریعةالطریقه یا فخری نامه یا الهینامه منظومهای است به فارسی، سرودهٔ سنایی غزنوی با مضمون عارفانه. سنایی سرایش آن را در سال ۵۲۴ ه.ق آغاز کرد و در سال ۵۲۵ ه.ق به پایان رساند.این مثنوی دارای ده هزار بیت در ده باب است؛ و در بحر خفیف مسدس محذوف (فعلاتن مفاعلن فعلن) سروده شدهاست.موضوعات این کتاب، علاوه بر ستایش خدا و پیامبر و خاندان و اصحاب او، دربارهٔ عقل و علم و حکمت و عشق است. در مقایسه با دیگر آثار پر ارزش سنایی هم چون غزلها و قصائدش، حدیقةالحقیقه از همه بلندنامتر و مورد قبول طبایع مردمان بیشتری در طول سدههای متوالی بودهاست. حدیقه الحقیقه از منظومههایی است که بر بسیاری از شاعران تأثیر گذاردهاست. سنایی با سرودن این منظومه، باب تازهای را در سرایش منظومههای عرفانی در تاریخ ادب و عرفان گشود. شاعران بزرگی همچون خاقانی و نظامی به ترتیب تحفةالعراقین و مخزنالاسرار را تحت تأثیر مستقیم این منظومه سرودند و سالها بعد، عطار و مولوی سرایش مثنویهای عرفانی را به اوج تکامل رساندند. این کتاب خلاصه مفیدی از این اثر بزرگ سنایی ارائه داده است.
مجموعه گفت و شنودهایی که با نام "در مکتب استاد" تقدیم خواننده می شود، در دو بخش مستقلی که مستخرج از تقریرات حضوری سید محمد حسین شهریار می باشد. تنظیم یافته است. در بخش نخست علاوه بر آخرین نظرات استاد در زمینه های مختلف شعری ابهامات و تشبیهات و لغات دشوار "حیدر بابایه سلام" و "سهندیه" و دیگر اشعار ترکی مورد بررسی قرار گرفته و دو غزل فارسی از غزلیات عرفانی با افاضت ایشان تفسیر شده است. بخش دوم اختصاص به شرح برخی از ابیات حافظ دارد که قبلا به شکل جداگانه ای چاپ و منتشر شده بود.
با وجود برخی کتابها و مقالاتی که درباره شعر و اندیشه سنایی به رشته تحریر درآمده، همچنان جای خالی کتاب که کلیات اندیشه سنایی را به گونهای دقیق و مبتنی بر یک تحقیق علمی برای ادبدوستان تبیین نماید، بهروشنی مشاهده میشود. این در حالیا ست که سنایی نهتنها اولین شاعری است که مضامین مربوط به عرفان عابدان را به طور گسترده وارد شعر فارسی کرد، بلکه افزون بر آن در واردکردن عرفان عاشقانه به ساحت شعر فارسی نیز فضل تقدم از آن اوست. نگارنده در این کتاب ابتدا فهرست موضوعی آثار سنایی را تهیه کرده و سپس بر اساس آن به شرح و بسط اندیشههای او بر اساس یک استقرای تام پرداخته است. در پایان کتاب نیز گزیدهای از حدیقة الحقیقة سنایی آورده شده است.
محتشم کاشانی (935 ـ 996 ق) را به سبب قصایدش که در استواری به قصاید انوری و خاقانی میماند، «خاقانی ثانی» و به واسطه ترکیببند پر شوری که در مرثیه امام حسین (ع) سروده، «حسانالعجم» نامیدهاند. اما وجه خلاقه سبک محتشم ـ که چندان مورد توجه سبکشناسان و مورخان ادبی قرار نگرفته ـ نه در غزلها و قصاید، بلکه در دو رساله «جلالیه» و «نقل عشاق» اوست. به لحاظ ساخت روایی ـ تغزلی و بیان تجربههای وقوعی و واسوختی، این دو رساله منحصر به فردند و در تبیین مکتب وقوع و واسوخت نیز، آنگونه که باید، مورد توجه محققان قرار نگرفتهاند. محتشم روایت منثورعشق واقعگرا را با غزلهای بالبداهه (و گاه نیز برای تکمیل مطلب با قالبهای شعری دیگر) درآمیخته و گونه ادبی متفاوتی ابداع کرده است. موضوع این مقاله، معرفی این گونه ناشناخته و تبیین ویژگیهای ساختاری و سبکی این نوع روایت تغزلی در این دو رساله محتشم است.