واژهسازی نیاز همیشگی زبانهاست و این نیاز با پیشرفت روزافزون علوم و فنون، بیشتر احساس میشود؛ زیرا به ازای یافتهها و مفاهیم نو باید لغات جدیدی خلق کرد و یا بار معنایی جدیدی به لغات افزود. یکی از امکانات زبان فارسی برای واژهسازی استفاده از ترکیب و اشتقاق بر اساس الگوهای مشخص صرفی است. از منابع مورد اعتماد برای استخراج الگوهای لغتسازی، متون زبان فارسی است؛ متونی که زاده اندیشه و ذوق بزرگانی چون فردوسی، نظامی، مولانا، سعدی و دیگران است. جایگاه فردوسی و سعدی در زبان و ادب فارسی بر کسی پوشیده نیست. دو شاعر زباندان بزرگ که فاصله ایشان با هم سه قرن است و در این مقاله، ساختارهای ترکیبی مشترک شاهنامه و بوستان را با چند مثال ذکر کردهایم و سپس از معدودی از تفاوتها نیز سخن گفتهایم. در مورد اشتقاق به دلیل محدودیت، تنها به بیان نکات حاصل از مقایسه این مقوله در دو متن پرداختهایم. سپس از تفاوتهای معنایی و جایگزینی کلمات سخن گفتهایم و در پایان، فراوانی بخشی از ساختارها را با نمودار نشان دادهایم.
ویژگی اصلی این پژوهش، کنکاش باستانشناسانه و روانشناسانه دربارهی شخصیتها و فضای اجتماعی و سیاسی داستانهای "شاهنامه" است. به باور نگارنده: "شاهنامه دارای دو بخش است که به طور کامل با هم تفاوت دارند. ویژگیهای ساختی، زبان شناسی، جهانبینی و مانند اینها در هر دو بخش چنان ناهماهنگ و ناهمخوانند که میتوان گفت دارای دو اندیشه، دو استعداد، و دو پسند جداگانه و نایکدستاند. برای نمونه در یک بخش سستی و ناپایداری جهان، بنیان جهانبینی است و در بخش دیگر آزپرستی و زیادهخواهی اساس جهانبینی است و در بخش دیگر آزپرستی و زیادهخواهی اساس جهانبینی نویسنده را میسازد؛ ..... بر این اساس میتوان شاهنامه را بر دو بخش جداگانه بخشبندی کرد بخش نخست از آغاز شاهنامه تا پایان شاهنشاهی (= امپراتوری) کیخسرو به همراه داستان رستم و اسفندیار است که شاهنامهی اصلی نامیده میشود و بخش دوم از آغاز پادشاهی لهراسب تا پایان شاهنامه (بدون داستان رستم و اسفندیار) است که آن را شاهنامه افزوده نام نهادهایم. شاهنامهی افزوده نوشتهی فردوسی است؛ اما شاهنامهی اصلی نویسندهی دیگری دارد که باید برای یافتن نامش در تاریخ و تاریخ ادبیات کاوش کرد. کتابی که پیش رو دارید کوشیده تا این نظر را که کل شاهنامه نوشتهی یک تن نیست به اثبات برساند".
جمعی به حق عقیده دارند که زبان فارسی دارایی مشترک همه نسل های دیروز و امروز و فردای کشور است و به هیچ عنوان نباید در شکل الفاظ و کیفیت اشتقاق آن مداخله کرد و نسل کنونی باید زبانرا به همان صورتی که از نسل های پیشین تحویل گرفته به نسل های آینده تحویل بدهد. گروهی دیگر معتقدند که زبان فارسی مانند همه زبانهای دنیا بر اثر مرور زمان و تاثیر تحولات قهری که در جهان پیش می آید خواه ناخواه دستخوش دگرگونی شده و خواهد شد زبانی که در قرن چهارم هجری زبانی رسا و شیوا و برای رفع همه نیازمندیها کافی بوده برای رفع نیازمندیهای امروزی کافی نیست؟ و وضع لغات نو برای مفاهیم جدید از ضروریات زندگی انسانی است و به هیچ عنوانی نمی شود از ان صرف نظر یا احتراز کرد....
این مقاله به بررسی و مقایسه داستاننویسی نادر ابراهیمی و لینا کیلانی نویسنده بنام سوری، در حوزه ادبیات کودک میپردازد. خلاصه دو داستان «آدم وقتی حرف میزند، چه شکلی میشود؟» از نادر ابراهیمی و «ثوب الدمیهًْ سلمی»(لباس عروسکی به نام سلمی) از لینا کیلانی شرح شده و بر اساس معیارهای طرحشده مورد نقد و بررسی قرار گرفته است. مقاله حاضر از رساله کارشناسی ارشد استخراج شده که طی آن تمام داستانهای دو نویسنده بررسی شدهاند و نتایج مقاله برگرفته از تمام آثار داستانی آنها میباشد؛ اما به ضرورت حجم محدود مقاله، فقط یکی از داستانهای هر کدام از نویسندگان در این نوشته بررسی شده تا بیانگر روش پژوهش باشند.
ابوالحسين احمد بن محمد معروف به نوري (متوفي 295 هـ.ق) يکي از عرفاي بنام قرن سوم هجري در بغداد است که از شخصيتهاي نسبتا تاثيرگذار در مکتب تصوف است؛ چنانکه نقل قولهاي کوتاه و رواياتي که از او در کتابهاي مختلف آمده تنها از چند عارف نامي ديگر چون جنيد بغدادي کمتر، و اين نشاندهنده اهميت سخن نوري است. از سوي ديگر مکتب ايثار و ايجاد زبان تمثيلي در زبان عرفاني را منسوب به او ميدانند. در اين مقاله تمام روايات منقول از ابوالحسين نوري گردآوري شده و با بررسي کتاب مقامات القلوب او، ورود زبان تمثيلي به ادب عرفاني براي نخستين بار نشان داده ميشود. هم چنين جايگاه مکتب ايثار نسبت به ديگر مکاتب تصوف باز نموده ميگردد.