مشروطه و ادبیات آن، تحوّلی در ادبیات فارسی پدید آورد که از لحاظ مخاطب، کارکرد، تنوع و زبان، تفاوت چشمگیری با ادوار گذشته ادبیات ایران دارد. در خلال تحولی عظیم، نثر به سلطه طولانی شعر پایان بخشید، اما مهمترین تحول را میتوان در زبان و عناصر آن مشاهده کرد. زبان، نقاب فرهیختگی و ادبیات را کنار میزند و همراه با جریان زمان و مکان آزادانه نفس میکشد. یکی از مهمترین تحولات زبانی و ادبی ایـن دوره، گرایش به طنزپردازی است. در این مقاله، سعی شده است با توجه به ادبیاتِ جامعهگرای مشروطه، نخست مفهوم طنز و عناصر اصلی آن و سپس تئوری و کارکردهای طنز از دیدگاه اجتماعی بررسی گردد. حاصل این پژوهش ارایه تئوری نوینی به نام «طنز و گسل اجتماعی» است. این تئوری، طنز را حاصل شکاف اجتماعی بین گروهها و طبقات اجتماعی یک جامعه با هم و یا در سطح جهانی، شکاف فکری جوامع با یکدیگر میداند و به بررسی جوانب مختلف آن میپردازد.
ایران در روند چندین هزار سال تاریخ خویش ، به دلیل موقعیت جغرافیایی ویژه اش – پل ارتباطی میان اقوام شرق و غرب – نقش مهمی را در روابط اجتماعی ملل ایفا نموده است . همین امر باعث شده است تا در جای جای این سرزمین پهناور، اقوام مختلف همواره در تردد باشند و بعضا در موقعیت مناسب در منطقه ای از این سرزمین برای خود حکومتی ایجاد نمایند. برخورد این حکومت ها با یکدیگر و تاثیر و تاثر پذیری از همدیگر در روابط اجتماعی ، گاه باعث جذب و مستهلک شدن قومی در قومیتی دیگر و گاه در نشیب و فرازهای تاریخی باعث اضمحلال کامل آنان شده است . اما همین فرایندهای اجتماعی نیز باعث دوام و بقای چندین هزار ساله سرزمین ایران گردیده است . به طوری که دانشمندان ، این سرزمین را یکی از هفت منطقه ی تمدن ساز بشری به حساب می آورند. نگارنده سعی نموده است در جلد اول کتاب تحت عنوان تاریخ اجتماعی از آغاز تا انقلاب مشروطیت ایران ، با بهره گیری از منابع مختلف ، اعم از دست اول یا غیره ، در چهارچوب عمل انسان ها و روابطی که آنان با طبیعت و بین خود به منظور ارضای نیازهای زندگی ایجاد کرده اند را روشن سازد و در این راستا، انگیزه های انسانی و نتایج اعمال آنان که همواره مستلزم توجه به وابستگی متقابل روابط اجتماعی است و قوانینی که به دگرگونی های تاریخی نظم می بخشد و از خلال این روابط مشخص و روشن می شوند را مورد بحث قرار دهد.
میرزا علیاصغرخان امینالسلطان از وزرای مشهور عهد قاجاریه را که در زمان حیات پدرش، ملقب به «صاحب جمع» بود و سپس لقب «امینالملک» گرفت و پس از فوت پدر، مشاغل و مناصب او را عهدهدار و ملقب به «امینالسلطان» شد، باید رکن مهم رژیم استبداد ایران در دوره قاجار دانست. امینالسلطان در مدت وزارت خود در دوره ناصری افزون بر امتیاز انحصار دخانیات ایران، امتیازات متعددی به بیگانگان داد از جمله: قرارداد لاتاری، امتیاز کشتیرانی در رود کارون، تأسیس بانک شاهی و استخراج معادن را به انگلیس داد. او که در دوره مظفرالدین شاه نیز منصب وزارت را در دست داشت، بعد از پیروزی مشروطیت برای یک دوره تقریبا پنج ماه نخست وزیر محمدعلی شاه بود اما قبل از این زمان، بعد از برکناری از صدارت مظفرالدین شاه به چین، ژاپن و آمریکا رفت و در برگشت به مصر، مدیترانه و مکه رفته در مناسک حج شرکت کرد پس از آن از طریق سوریه، لبنان، تونس و مراکش به فرانسه رفت و سپس در سوئیس مقیم شد. اقامت وی در خارج کشور نزدیک به چهار سال به طول کشید و بعد از مشروطیت شاه او را به ایران فرا خواند و نخست وزیر خود کرد. میرزا علیاصغر خان اتابک با همان نیات و افکار دوره پیشین صدارت خود به ایران بازگشت و بار دیگر بر مسند صدرات نشست و تصور میکرد که به آسانی بر آزادیخواهان دست خواهد یافت ولی همین که با جریانهای روزمره انجمنها و مجلس شورای ملی، جراید و مطبوعات و شور هیجان افکار عمومی مواجه شد، طریق خدعه و نیرنگ را برگزید و خود را مشروطهخواه جلوه داد و درصدد جلب محبت ملیون بهویژه ملکالمتکلمین و مدیران جراید آزادیخواه برآمد و چون تلاش او به جایی نرسید، علنا راه مخالفت و دشمنی با رژیم جدید را پیش گرفت.... کشتن اتابک یک شاهکاری بهشمار است، این شاهکار دلهای درباریان را پر از بیم و ترس گردانید و جایگاه آزادیخواهان را در دیده بیگانگان والاتر ساخت، و پس از همه اینها کارها را به راه دیگری انداخته یک دور نوینی برای تاریخ جنبش مشروطه باز کرد. عباس آقا جانبازی بسیار مردانهای نمود.
خواجوی کرمانی جزء دستهای از شاعران است که غزلهای آنان در سلسله تحول غزل میان سعدی و حافظ قرار داشته، یعنی آنکه قسمتی از غزلهایش مضامین عرفانی و اندرزی و حکمیات را همراه با مضامین عاشقانه و آمیخته با آنها، شامل بوده است. یکی از منظومههای برجایمانده از خواجوی کرمانی، مثنوی «گل و نوروز» است. این مثنوی داستانی عاشقانه است مربوط به نوروز شاهزاده ایرانی با گل دختر پادشاه روم. خواجو این مثنوی را به پیروی از کتاب خسرو و شیرین نظامی سروده و به جز وزن و ترتیب، بسیاری از ابیات خسرو و شیرین با اندکی تفاوت در این مثنوی آمده است و خواجو نیز به شاگردی نظامی اقرار کرده است. در این کتاب این مثنوی با تلخیص و بازنویسی آورده شده است.
کلیله و دمنه به دلیل ویژگیهای منحصر به فرد داستانی و تعلیمی، نه فقط در ادبیات ایران، بلکه در تاریخ ادبیات جهان از شهرت و اعتبار خاصی برخوردار است. این کتاب برایند تبادلات فرهنگی میان تمدنهای بزرگ شرق (هند، ایران و اسلام) است. درونمایه اصلی کلیله و دمنه اغلب مفاهیم اخلاقی و سیاسی است. این مفاهیم در لایههای مختلف (روساخت و زیرساخت) به هم پیوند خورده و اثری پدید آورده است که به سختی میتوان در آن حد و مرز اخلاق و سیاست را از یکدیگر بازشناخت. با این حال، تأمل و بازنگری در محتوای کلیله و دمنه نشان میدهد برخلاف تصور اولیه، جدال تاریخی اخلاق و سیاست در بخشهای مختلف این اثر جریان دارد. با تقسیمبندی کتاب به دو لایه روساخت و زیرساخت میتوان این جدال را آشکارتر کرد. تعمد نویسنده/ نویسندگان کلیله و دمنه به لزوم تلسط اخلاق بر سیاست باعث شده است هر داستانی به نتایج اخلاقی خاصی منجر شود؛ اما در خلال داستان و به ویژه زیرساخت، شخصیتهایی مشاهده میشوند که همچون ماکیاولی به اخلاقزدایی از سیاست اعتقاد دارند. به همین دلیل، شباهتهای زیادی میان اندیشههای ماکیاولی و درونمایه برخی داستانها و شخصیتهای کلیله و دمنه دیده میشود. این مقاله میکوشد به نقد اخلاقگرایی کلیله و دمنه و همچنین چالش و تضاد میان نظریههای اخلاق ـ که اغلب در روساخت جای دارند ـ با رفتارها و کنشهای فردی و سیاسی ـ زیرساخت ـ بپردازد و در حد امکان علل و نتایج چالشهای اخلاقی متن را بررسی کند.