هجران بن مايه اصلي ادب غنايي است و توصيف لحظههاي فراق و وداع؛ تصويرگري اشک و آه حاصل از اين جدايي، از جلوههاي پرجاذبه ادب فارسي شمرده ميشود. به طور کلي در ادب غنايي مضمون هجران به دو بخش وداعيهها و فراق نامهها ـ اعم از کوتاه و بلند ـ قابل تقسيمبندي است که اغلب به سه شکل عمده در اشعار، نمود پيدا ميکند: گله از هجران، ستايش هجران و توصيف دوران محنت بار هجران که هر کدام مصداقهاي متفاوتي دارند: يار، ديار، خانواده، دوستان و ... . در اين پژوهش، نمودهاي گوناگون سوز هجران در دو بخش وداعيهها و فراق نامهها در سبک عراقي و در قالبهاي مختلف شعري ـ اعم از قصيده، مثنوي، غزل، قطعه و ... ـ مورد تحليل موضوعي و محتوايي قرار ميگيرند.
کتاب وداع اشعاریست شامل قصیده، غزل، دوبیتی و مثنوی به مناسبت چهلمین روز درگذشت ابوالحسن ورزی که توسط دوستان و شاگردان ایشان سروده شده است و امیر بهرامی آنها را گرد آوری کرده است.
کتاب حاضر از آثار "سلطان" شاعر غزلسرای اوائل عصر قاجار است. او با اینکه سراسر ادوار عمر خود را در تنعم و آسایش بسر برده معذلک غزلهای او پر از سوز و گداز از حسرت و حرمان است. اگر منبع الهام شاعر را محرومیت بدانیم سلطان با اینکه نازپرورده تنعم بوده ولی اثر بدیع و جاویدی از خود باقی گذارده است. شعر ایشان در کمال فصاحت و عاری از هرگونه پیرایه و تکلف است و با اینکه سرشار از تشبیهات فزون و استعارات فراوان است بسیار جذاب و بی اندازه گیراست و مایه آن همان سوز عشق و آتش شوقی است که در نهاد او نهفته است. سلطان در سخن پیرو سبک عراقی است و در غزل از شعر سعدی الهام گرفته است، البته با تصرفاتی که زمان شاعر قهرا در طرز ادای سخن او داشته است. او در مثنوی و رباعی و سایر فنون شعری هم سرآمد اقران است اما هیچکدام آنها به پایه غزل او نمی رسد. سلطان شاعر عارف مشربی است که در عین وسعت فکر کلامش در کمال شیوایی است، آثاری که از او بجای مانده منحصر به نسخه است.