حکیم، حسن بن اسحاق معروف به ابوالقاسم فردوسی، شاعر، حماسه سرای بزرگ، در حدود سالهای 329 یا 330 هجری قمری، در روستای فاز، یا پاز از روستاهای بخش تابران طوس از خانواده کشاورزی، چشم به این جهان گشود و به سال 411 هجری قمری در 80 یا 80 سالگی رخت از جهان بربست. مرقد او در طوس، یکی از شهرهای خراسان قرار دارد. در وصف او، شعرها و سخنهای بسیار گفتهاند. در اینجا فقط به ذکر سخنی از دولتشاه سمرقندی که در تذکرهاش آمده اکتفا میکنیم. او میگوید: «اکابر و افاضل متفقند بر آنکه شاعری در مدت روزگار اسلام، مثل فردوسی از کتم عدم، پای به معموره وجود ننهاده، والحق دادسخنوری و فصاحت داده و شاهد عدل بر صدق دعوی، کتاب شاهنامه است که در این پانصد سال گذشته، از شاعران و فصیحان روزگار، هیچ آفریده را یاری جواب شاهنامه نبوده و این حالت از شاعران و فصیحان روزگار هیچ آفریده نیست و این عنایت خدای بود در حق فردوسی».
ویژگی اصلی این پژوهش، کنکاش باستانشناسانه و روانشناسانه دربارهی شخصیتها و فضای اجتماعی و سیاسی داستانهای "شاهنامه" است. به باور نگارنده: "شاهنامه دارای دو بخش است که به طور کامل با هم تفاوت دارند. ویژگیهای ساختی، زبان شناسی، جهانبینی و مانند اینها در هر دو بخش چنان ناهماهنگ و ناهمخوانند که میتوان گفت دارای دو اندیشه، دو استعداد، و دو پسند جداگانه و نایکدستاند. برای نمونه در یک بخش سستی و ناپایداری جهان، بنیان جهانبینی است و در بخش دیگر آزپرستی و زیادهخواهی اساس جهانبینی است و در بخش دیگر آزپرستی و زیادهخواهی اساس جهانبینی نویسنده را میسازد؛ ..... بر این اساس میتوان شاهنامه را بر دو بخش جداگانه بخشبندی کرد بخش نخست از آغاز شاهنامه تا پایان شاهنشاهی (= امپراتوری) کیخسرو به همراه داستان رستم و اسفندیار است که شاهنامهی اصلی نامیده میشود و بخش دوم از آغاز پادشاهی لهراسب تا پایان شاهنامه (بدون داستان رستم و اسفندیار) است که آن را شاهنامه افزوده نام نهادهایم. شاهنامهی افزوده نوشتهی فردوسی است؛ اما شاهنامهی اصلی نویسندهی دیگری دارد که باید برای یافتن نامش در تاریخ و تاریخ ادبیات کاوش کرد. کتابی که پیش رو دارید کوشیده تا این نظر را که کل شاهنامه نوشتهی یک تن نیست به اثبات برساند".
این کتاب حاوی اطلاعات جالبی درباره برخی آثار باستانی لرستان از جمله پل «شاپوری پل کشکان»، «پل دختر»، پل «گاومیشان»، قلعه خرم آباد، عمارت صخره ای «کبکان»، دژ تاریخی «مُنگره» و ... است و اشاره مؤلف به فروش اشیای عتیقه نیز جالب است؛ زیرا متوجه می شویم متجاوز از ۱۰۰ سال پیش غارت آثار باستانی لرستان شروع شده که متأسفانه هنوز هم ادامه دارد هر چند در مقیاس کمتری. لرستان یکی از مناطق باستانی ایران است که در چند هزار سال گذشته، همواره شاهد تمدن های درخشانی بوده است، آثار دهات، شهرها، جاده ها، پل ها و دژهای باستانی، همه گواه بر این مدعاست، اما با این حال، لرستان هنوز ناشناخته مانده و مسلم است شناخت آن و یا هر منطقه دیگر از این سرزمین پهناور، نیاز به مطالعه همه جانبه و همکاری متخصصین رشته های مختلفی چون باستان شناسی، تاریخ، مردم شناسی، جامعه شناسی، جغرافیا و ... دارد. چنان که باستان شناسان و مورخین می توانند از طریق حفاری و بررسی اسناد و مدارک به چگونگی روند تغییر و تحولات اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و دینی کشورمان پی ببرند، در این رابطه، مطالعات مردم شناسی و جامعه شناسی برای شناخت اوضاع کنونی لرستان و برنامه ریزی های آینده ضروری است، چرا که هم اکنون شاهد تغییر و تحولات بزرگی در زمینه های اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و دینی و ... هستیم و در مجموع می توان گفت که لرستان وارد عصر جدیدی شده که در مقایسه با یک قرن پیش کاملاً متفاوت است. تاکنون مطالعات باستان شناسی به طور بسیار محدود، فقط در چند محل صورت گرفته است، که در این میان، اطلاعات قابل ملاحظه ای درباره دوره پیش از تاریخ کسب کرده ایم، با این حال، هنوز مطالعات عمیق و گسترده ای در زمینه دوره تاریخی صورت نگرفته و آثار باستانی مربوط به عیلامیان، کاسیت ها، مادها، هخامنشیان، سلوکیان، اشکانیان، ساسانیان و دوره اسلامی که پیشینه تاریخی ما را تشکیل می دهند در انتظار کاوش و بررسی مانده اند، از طرفی مطالعات تاریخی به ویژه از آغاز دوره اسلامی به نسبت شواهد و مدارک موجود از قبیل کتاب ها، احکام، قباله ها، وقف نامه ها و سنگ نبشته های گورستان ها دقیقاً بررسی نشده اند. این رساله به وسیله یکی از مأموران قاجار تحت عنوان جغرافیای لرستان در سال ۱۳۰۰ ق. و گویا به فرمان ناصرالدین شاه نگاشته شده است. اصل رساله در کتابخانه ملی نگهداری می شود و چاپ فعلی از روی همین نسخه است.
اهمیت فرهنگهای لغت و اصطلاحات در تقویت مبانی زبان ملی و غنای آن بر کسی پوشیده نیست. این فرهنگ در دو نسخه خطی متعلق به مصحح چهار اصطلاح دارد که در نسخ خطی و چاپی این کتاب دیده نمیشود و همچنین در این چاپ 124 اصطلاح آمده که نسبت به تصحیح محمود کتیرایی، 16 اصطلاح اضافی را داراست. این کتاب افزون بر فرهنگ اصطلاحات، بیانکننده بسیاری از رفتار و کردار و روابط افراد مختلف اجتماع است و یکی از منابع شناخت فرهنگ ملی محسوب میشود. این کتاب کوچک تاکنون به نُه اسم و به نفر نسبت داده شده است: میرزا آقا، میرزا حبیبالله لشکرنویس، شریعتمدار تبریزی.