به تازگی حضرت منوچهر آتشی بسان انسانی که خوابنما شده باشد، ناگهان پنج مجلد کتاب مسلسل شبه پژوهشی مدعی «نقد تحلیلی» پیرامون شعر و اندیشه شاملو، اخوان، فروغ و سپهری تولید کردهاند، که جا دارد در این وانفسای کم بودن نقد به ایشان خدا قوت و دست مریزاد عرض کنیم و از خداوند برای آن شاعر معاصر چنان طول و عرض عمری دراز مسألت نماییم که در آیندهای نزدیک به مدد خداوند و بینیاز از دلایل قوی و منطقی پنجاه رساله نقد تحلیلی و تحمیلی به عرصه عصر عسرت پژوهشهای ادبی و بیادبی عرضه فرمایند.
در این کتابپژوهی، دو بخش مهم به تفصیل مورد بررسی قرار گرفتهاند: «کتاب و نویسندگی» و «کتابها و نویسندگان». در بخش اول کتاب، به مسائلی متنوع در زمینه ادبیات و نویسندگی پرداخته شده است. این موارد شامل ادبیات ارتجالی و چگونگی پیشرفت از بیشترنویسی به بهترنویسی، حقوق و نقش خواننده در فرایند خلق کتاب، اهمیت یک کتاب استاندارد، ادبیات لافزنی و اثرات منفی آن بر کیفیت ادبیات، مسئله حشو قبیح و تأثیر آن در افت ارزش ادبی یک اثر، و مسائل دیگری از این دست هستند. بخش دوم کتاب به نقد و معرفی چند کتاب مهم میپردازد. این کتب شامل عناوینی همچون "دانشنامهی امام علی (ع)"، "دانشنامهی امامت به گزارش اهل سنت"، "ترجمهی الحیاه"، "دایرهالمعارف تشیّع"، "فرهنگ شاعران زبان پارسی" و "نهجالبلاغهی الثّانی" هستند. در این بخش، کتب مذکور نقد و بررسی شده و معرفی شدهاند تا خوانندگان با آثار مهمی که در زمینه مذهب و ادبیات وجود دارند، آشنا شوند. این کتابپژوهی به تأکید بر اهمیت کتاب و نویسندگی در فرهنگ و ادب فارسی ارائه شده و به دنبال افزایش آگاهی و دانش خوانندگان در این زمینه میباشد.
هویت و فرهنگ ایرانی بهویژه در طول صدسال اخیر، در معرض حملات دشمنخویانه بسیاری واقع شده است. از سال 1379 بدینسو نویسنده/ویراستاری به نام آقای ناصر پورپیرار، خواسته یا ناخواسته در چارچوب گفتمان و تبلیغات ایدئولوژی قومگرا، به سخنپراکنی و نظریهپردازی روی آورده است؛ وی با رد و انکار استوار و پرباری فرهنگ و تمدن ایران پیش و پس از اسلام، با وحشی و خونریز و بیگانه قلمدادکردن امپراتوریهای هخامنشی و اشکانی و ساسانی، جعلیانگاشتن دینها و مذاهب زرتشت و مانی و مزدک، مزدورخواندن فردوسی و .... کوشیده است ایرانیان را فاقد هر نوع فرهنگ و تمدنی جلوه دهد. این کتاب که مشتمل بر دو مقاله مجزا از یکدیگر با عناوین «هخامنشیان و افتخار ملی، آری یا نه؟» و «محکمتر از سرب!» میباشد و ترجمهاز نبشته بابلی مشهور به «چکامه نبونید» را به پیوست دارد، نخستین مجلد از مجموعه کتابهایی است که در پاسخگویی به نظرات طرحشده در نخستین کتاب از مجموعه کتابهای تأملی در بنیان تاریخ ایران که با نام «دوازده قرن سکوت: برآمدن هخامنشیان» به چاپ رسیده است.
صرفنظر از بعضی روایات مجعول مانند تأثر ژرف عطار از مرگ ارادی یکی درویش گمنام و نقل قولی مجهول دال بر شهادت شگفتناک شیخ نیشابور به دست یکی از چنگیزیان، نکته قابل تأمل اینکه باوجود جایگاه رفیع عطار در قراگرد تکاملی شعر و نثر فارسی، امروز بعد از گذشت هشت قرن از وفات سوگمندانه هنوز سیمای حقیقی تصویر شفاف ذهن و زبان و جان درخشانش در شولایی پیچیده از رمزوراز و خرافات پوشیده مانده است. در این کتاب در باب سلوک شناخت عطار بحث و بررسی صورت گرفته است.
مهمترین ویژگی غزلهای حافظ در عمق بینش هستیشناختی که بر مبنای رعایت حریم حرمت انسانها نهفته است و بر محور تبلیغ و ترویج گفتگو و مدارا به نقد قدرت و تعدیل و اصلاح ناترازمندیهای حاکمیت وقت وار میشود و در کنه خود از هرگونه رنگ و بوی ایدئولوژیک بری است و از هر چه برتریطلبیهای ملی، قومی، نژادی، فرهنگی و .... دوری میجوید و در متن اندیشهای شرف شدت انسانمدار و انساندوست است. در این کتاب نیز همین شیوه مدنظر بوده است و در سه نوشتار نقد قدرت در عرصه سیاست، ده فرمان حافظ در باب گفتگوی فرهنگها و روشمندیهای مشترک در شعر و اندیشه حافظ، گوته و پوشکین بررسی شده است.