استفاده از پست و خدمات پستی ارسال مراسلات و امانات، یا جابجائی اجناس و محصولات و کالاهای بازرگانی در قالب محمولههای پستی، از دیرباز و از آغاز پیدایش زندگی شهری که نیاز به ارتباط با هم و با دیگران دور و نزدیک احساس میشد، به سرعت جای خود را در جوامع نخستین باز کرد. با این حال مشاهدات باستانشناسی و اسناد و مدارک مکتوب تاریخی که نشان دهنده وجود یک نظام پستی عمومی و قانونمند باشد در اختیار نداریم. در کشفیات باستانشناسی کانونهای تمدن در نقاط مختلف فلات ایران مثل شوش، تپه ازبکی، سلیک، تپه حصار، شهداد، تپه یحیی، شهر سوخته و .... تعدا فراوانی مهر مربوط به هزارههای پنجم و چهارم قبل از میلاد به اشکال، اندازهها و طرحهای مختلف کشف و به دست آمده که بررسی آنها نشان دهنده وجود ارتباطات بازرگانی و پستی در آن هزارهها میباشد.
رساله حاضر مقدمه ای کوتاه در باب آشنایی ایران و ایرانیان با مظاهر تمدن غربی است. نویسنده که پایان نامه دکترایش را در زمینه تاسیسات تمدنی جدید گذرانده است در این واپس نگری و ردیابی حقایق و واقعیات تاریخی، از اولین تماسها و آشنایی های ایرانیان عهد صفوی با مظاهر تمدنی غرب آغاز می کند. نیازها و شرایط تاریخی را بررسی میکند و دفتر را تا پایان عهد قاجاریه فرو می بندد.
کتاب حاضر مجموعه مقالاتی است از عباس مهرین با این عناوین: 1. از علی آموز اخلاص عمل 2. عضد الدوله دیلمی 3. ژان پل سارتر و فلسفه او 4. پرتوهایی از تمدن ایران 5. مقاصد تمدن غرب
دورهای که در این کتاب مدنظر است، شامل سالهایی است که در طی آن پست ایران بهتدریج از شکل سنتی خود، یعنی تشکیلات چاپاری دولتی با وظیفه ارسال اخبار و احکام از مرکز به ایالات و بالعکس خارج شه و به صورت پست همگانی و مردمی که علاوه بر وظایف قبلی حامل مراسلات و مکاتبات مردم عادی نیز میشد، تغییر شکل پیدا کرد و با گسترش تدریجی، تدوین ضوابط و قوانین، ایجاد تمبر و تکمیل تشکلات اداری به ایجاد وزارت پست انجامید. این دوره که شامل زمانی سیساله از 1267 قمری یعنی از سال عمومیشدن پست تا سال 1297 هجری قمری یعنی تشکیل وزارت پست است در زمان سلطنت ناصرالدین شاه و از صدارت امیرکبیر شروع و به وزارت میرزا علی خان امینالدوله ختم میشود.
از 24 ذیقعده 1338/18 مرداد 1249/10 اوت 1920 تا 16 شوال 1339/ اول تیر 1300/23 ژوئن 1921 دو دستگی موجود در تشکیلات نهضت جنگل که از روز اول باعث دوگانگی برنامهها و تشدید اختلافها، میان میرزا کوچکخان و یارانش از یکسو و کمونیستهای اعزانی از قفقاز و کارشناسان شوروی از سوی دیگر، شده بود، روز به روز شدت پیدا میکرد و عمدهترین این اختلافها بر سر مخالفت میرزا با تبلیغ مرام اشتراکی میان مردم و آماده کردن افکار عامه برای اجرای مرام بولشیویکی در ایران بود.