کریستیان بارتلمه (1855 ـ 1925)، از چهرههای درخشان زبانشناسی ایرانی در نیمه دوم قرن نوزدهم و نیمه اول قرن بیستم، آثار گرانقدری درباره فرهنگ و زبانهای ایرانی نوشته است. این دانشمند آلمانی مؤلف فرهنگ زبان ایرانی باستان ـ مهمترین و کاملترین واژهنامه زبان اوستایی که تا به حال نوشته شده ـ و نویسنده چندین اثر مهم دیگر است. او، از راه مقایسه زبانهای ایرانی با زبانهای دیگر هند و اروپایی به ویژه هندی باستان، قانونی در تحول آوائی زبان های ایرانی کشف کرد که به نام او ثبت شد و در کتاب مرجع اساس فقهاللغه ایرانی به ویراستاری گیگر و کوهن انتشار یافت. این قانون که فرایند همگونی آوایی را در زبان های هند و ایرانی بیان میکند، مورد توجه زبانشناسان آن زمان قرار گرفت.
کتاب حاضر به مناسبت ششمین سال تاسیس صدای آمریکا به زبان فارسی این مجموعه خواندنی را که متضمن گفتارهایی از برنامه های متنوع صدای آمریکاست به عنوان ارمغان نوروزی به شنوندگان صدای آمریکا تقدیم کرده است
یکی از وجوه اهمیت زبان و ادب فارسی در شبه قاره پیوستگی عمیق زبان های ملی و محلی این منطقه با زبان فارسی است. تاثیرات عمیقی که زبان فارسی هم در زمینه واژه ها و اصطلاحات و هم در زمینه قواعد و دستور زبان بر زبان های رایج این منطقه داشته است، مورد تاکید و اذعان اهل فضل و ادب پاکستانی و سایر محققان بوده که در کتاب ها، سخنرانی ها و .... بدان پرداخته اند. این پیوستگی بویژه در ادبیات منظوم بیش از ادبیات منثور به چشم می خورد و به عنوان نمونه بافت و ترکیب شعر اردو و اصطلاحات و قواعد آن به روشنی میزان این تاثیرپذیری را نشان می دهد. بنابراین منابع و مآخذی که بتواند این رابطه و پیوند عمیق را نه فقط برای فارسی گویان و فارسی سرایان این خطه، بلکه برای اردو سرایان نیز روشن تر و معنی دارتر سازد، ضروری می نماید. چه بسا شاعر و نویسنده ای که اصطلاحی را شنیده است ولی معنی دقیق و کاربرد صحیح آن را در شعر و نثر نمی داند و به متون اصلی و مفصل هم یا دسترسی ندارد و یا از چنان تبحر و تسلطی در زبان فارسی برخوردار نیست که به راحتی بتواند از آنها معنی و کاربرد اصطلاح مورد نظر را دریابد...
زبان فارسی باستان یکی از دو زبان ایرانی باستان است که از آنها متن مکتوب باقی مانده است. این متون در یادمانهای شاهان هخامنشی که از اواسط سده ششم تا اواسط سده چهارم پیش از میلاد در ایران امروز و گستره جغرافیایی بزرگی از جهان متمدن آن روز فرمانروایی میکردند، کشف شدهاند. بیشتر این متون که به گونهای از خط میخی نوشته شدهاند، بر صخره کوه، دیوان پلکان و ستون کاخها، لوحهای سنگی و فلزی از طلا و نقره، سنگنگارهها و پوشش سنگی مجسمهها دیده میشود. در این کتاب درباره این خطوط و نویسهها و همخوانهای آنها مطالبی ارائه شده است. همچنین رابطه سه روایت سنگنوشتهها در یادمان بوستان بررسی شده است.
گذشته نقلی و بعید در سغدی با ستاک گذشته یا صفت مفعولی فعل اصلی و فعل کمکی –dar «داشتن» ساخته میشود (8ar- در سغدی به دلیل تغییر انسدادیهای واکدار به سایشی است). برای بیان گذشته نقلی متعدی، صورتهای صرفی حال ساده 8ar- به صفت مفعولی، که در واقع ستاک گذشته است، اضافه میشود و برای گذشته بعید متعدی، صورت صرف شده ماضی غیر تام فعل کمکی 8ar- به کار میرود. قانون هموزنی مصوتها در زبان سغدی به گونهای است که پایانه صفت مفعولی ستاکهای سبک در حالت «رایی» حفظ میشود، اما در ستاکهای سنگین میافتد. این پایانه u- است که از پایانه ایرانی باستان –am به جا مانده است.