در این مقاله به معرفی کتاب تعریفات نوشته میرسید شریف جرجانی و با ترجمه حسن سیدعرب و سیما نوربخش پرداخته شده است. که شامل اصطلاحات معارف اسلامی است، و یکی از فرهنگهای مصطلحاتی است که در اواسط قرن هشتم به رشته تحریر درآمده است و یکی از آثار معتبر مؤلف دانشمند بزرگ میرسید شریف جرجانی است. این اثر را به عبارت اینکه اصطلاحات متداول در فرهنگ اسلامی به طور بسیار ساده با عبارتی موجز شرح کرده است، اهل فن راحهالحلقومش نامیدهاند. میدانیم که فرق اصطلاح با واژه و لغت این است که اصطلاح نیاز به شرح و توضیح دارد و احیاناً تعبیر و لغت چنین نیازی را ندارد.
التعريفات، رسالهاى است به زبان عربى، نوشته مير سيد شريف جرجانى. اين اثر، در واقع، فرهنگ اصطلاحات معارف اسلامى در علوم عقلى و نقلى است و شامل اصطلاحات صرف و نحو و بلاغت، فقه و اصول فقه، حديث، تفسير، هيئت، رياضيات، كلام، منطق، فلسفه، عرفان و فِرَق است. جرجانى، به گفته خود، اين كتاب را برای تسهيل استفاده از آن، بر اساس حروف هجا، از الف تا ياء، مرتب كرده و تعريف هر اصطلاح را به طرزى كه معمول قدما بوده، ذكر كرده است. اين كتاب، حدود 1700 اصطلاح را در بر دارد. نخستين اصطلاح كتاب، اصطلاح فقهى الآبِق و آخرين آن، معرفى فرقه يونسيه است. التعريفات، مرجعى است كه بسيارى از كتابها، برای شرح و تعريف اصطلاحات علوم مختلف، به آن استناد كردهاند. جرجانى، در تأليف التعريفات، علاوه بر قرآن و احاديث نبوى، از منابع گوناگونى بهره جسته و گاه برخى از آنها را نام برده است؛ برای نمونه، در تعريف «الاستقامة» و «الاخلاص»، سخنان ابوعلى دقّاق و فضيل بن عياض را از رساله قشيريه نقل كرده و «ذو العقل و العين» و «الحروف العاليات» را به ترتيب، از «اصطلاحات الصوفية» عبدالرزاق كاشى و «كشف الغايات» از مؤلفى ناشناخته در شرح«التجليات الالهية» ابن عربى و نيز اصطلاح«مريد» را از «فتوحات المكية» ابن عربى و اصطلاح«صنعة التسميط» را بااستفاده از يكى از ابيات مقصوره ابن دريد نقل كرده است...
فرهنگ اصطلاحات فلسفى ملاصدرا، از آثار استاد دكتر سيد جعفر سجادى (اصفهان 1303 - 1392ش) است كه در آن واژگان و اصطلاحات فلسفى صدرالمتألهين شيرازى را بهصورت الفبايى ذكر كرده و در مورد هركدام با استفاده از متون اصيل فلسفى توضيح داده است. البته در اين اثر، هزارها واژه بيان شده كه بسيارى از آنها، به معناى دقيق كلمه، اصطلاحات فلسفى نيست و كلماتى است كه در متون فلسفى نيز آمده است و در نوشتههاى ملاصدرا نيز معانى خاصى غير از معانى لغوىاشان ندارند و گاه از قبيل اصطلاحات فلسفىاند، ولى اختصاصى به ملاصدرا ندارند و از اصطلاحات ويژه حكمت متعاليه شمرده نمىشوند. درباره روش و محتواى اين اثر چند نكته گفتنى است: 1. نویسنده با بيان اينكه: الف) پارهاى از متكلمان، مسئله اعاده معدوم را مطرح كردهاند و گفتهاند اعاده معدوم طبق براهين عقلى محال است و بنابراین، مىگويند از راه عقل و برهان نتوان معاد جسمانى را ثابت كرد؛ ب) پارهاى قايل به معاد روحانى شدهاند و پارهاى منكر معاد شدهاند و پارهاى گفتهاند اجزايى از انسان با نفس او باقى مىماند و حشر اجساد بدان معنى است كه نفوس با اجزاى باقىمانده، حشر مىيابند، افزوده است: محققان فلاسفه در اصل معاد و وجود نشأت ديگر ترديدى ندارند، لكن در چگونگى آن اختلاف دارند. 2. بر طبق توضيح نویسنده: از جمله ايراداتى كه بر فلاسفه بنا بر فرض وجود اعيان ثابته در علم حق قبل از وجود عينى پيش آمده است، اين ايراد است كه آيا شرور و معاصى قبل از تقرر در عالم عين بهوسيله افراد، در عالم علم و اعيان ثابته وجود داشته است يا نه و بالاخره با اين فرض لازم آيد كه تمام اعمال خوب يا بد بندگان قبل از ظهور در عين، بهتدريج و در طول از زمان در علم حق وجود داشته باشد. ملاصدرا در مقام دفع اين ايراد گويد:... وجود با وحدت حقه و ذاتيهاى كه دارد در هر چيزى بهحسب همان ظهور مىكند، مانند آب واحد در مواضع مختلف در يك جا گواراست در يك جا گنداب است و مانند شعاع آفتاب كه بر شيشههاى گوناگون به الوان گوناگون ظهور مىيابد، بااينكه آفتاب را ذاتا رنگى نيست... خلاصه كلام ملاصدرا و عرفا در اين باب اين است كه نقصها و مذمومها در وجودات ممكنات، بازگشت به خصوصيات محلها و قوابل مىكند و نه به اصل وجود. 3. نویسنده، «وجود بحت» را اينچنين توضيح داده است: منظور وجود محض غير مشوب به ماهيت است در تعبيرات ملاصدرا اطلاق بر ذات خداوند شده است. وى گويد: «حقيقت واجب تعالى، وجود بحت قائمبهذات است كه از آن تعبير به وجود متأكد شده است. 4. بر طبق تحقيق نویسنده: از جمله مباحث مربوط به امور عامه فلسفه، بررسى وحدت و كثرت است و لواحق آنها و در مقابل وحدت، كثرت است و باز در مقابل وحدت غيريت است و هوهويت نوعى از وحدت است. ملاصدرا گويد: وحدت، رفيق وجود است؛ هر كجا وحدت هست، وجود هست و هر كجا وجود هست، وحدت هست و اين هر دو در صدق بر اشياء، متساوقند و به هرچه موجود گفته مىشود واحد گفته مىشود و در قوّت و ضعف نيز مانند همند. 5. بر طبق توضيح نویسنده: مراد از فلسفه عاميه و فلسفه مشهوره، همان فلسفه معموله است. صدرا، فلسفه مشهوره و عاميه را در مقابل فلسفه خاصیه متعاليه خود قرار داده است؛ چنانكه در بعضى از موارد و مسائل گويد: مطلب در فلسفه مشهوره و يا عاميه چنين توضيح داده شده است و در فلسفه ما از اين قرار است.
«فرهنگ اصطلاحات فلسفی ملاصدرا»، از آثار استاد دکتر سید جعفر سجادی (اصفهان ۱۳۰۳- ۱۳۹۲ ش) است که در آن واژگان و اصطلاحات فلسفی صدرالمتالهین شیرازی را به صورت الفبایی ذکر کرده و در مورد هرکدام با استفاده از متون اصیل فلسفی توضیح داده است. در این اثر، هزارها واژه بیان شده که بسیاری از آنها، به معنای دقیق کلمه، اصطلاحات فلسفی نیست و کلماتی است که در متون فلسفی نیز آمده است و در نوشتههای ملاصدرا نیز معانی خاصی غیر از معانی لغوی اشان ندارند و گاه از قبیل اصطلاحات فلسفیاند، ولی اختصاصی به ملاصدرا ندارند و از اصطلاحات ویژه حکمت متعالیه شمرده نمیشوند. در این کتاب، اصطلاحات فلسفی بر طبق حروف الفبا تنظیم شده و توضیحات مفصلی در مورد هریک بیان گردیده است.