در این مقاله به اختصار درباره مجموعهای که به نام «سفینه تبریز» شناخته شده و ابوالمجد محمد تبریزی،کاتب و گردآورنده آن، براساس آنچه از خلال این مجموعه برمیآید، پرداخته میشود. ابوالمجد تبریزی در دهه سوم عمرش هم مؤلف بوده است، هم کاتب، گزیدهساز و گردآورنده، ذهنیت مجموعهسازی او بهویژه در پیذهنیت مجموعهسازی در مرکز علمی فرهنگی سیاسی ربع رشیدی شکل گرفته است. او دو سال پس از مختل شدن مجموعهسازی در ربع رشیدی به کتابت و نسخهنویسی از آثار پیشینیان و اقران معاصران خود برطبق ضرورتهای فرهنگی خویش اهتمام میکند. او به کتابت و استنساخ «انتخاب» و گزیدههای متون علاقه داشته است و مشخص نیست که برخی از این انتخابها از خود اوست یا کسانی پیش از او به گزینش آنها اهتمام کرده بودند. او در سال 720 ق بیشتر براساس دیدگاه انتخاب از متون منظوم و منثور ادبی نسخهنویسی را آغاز کرده و به انتخاب، جمعآوری و تدوین پانصد رباعی در پنجاه باب پرداخته و گزیدهای مستقل، به نام خلاصه الاشعار فی الرباعیات، تألیف کرده که نشان میدهد وی در اوان جوانی به شناختی عمیق از موضوعات رباعی رسیده است. اما با وجود درک و شناختی که وی از شعر و انواع ساختاری آن داشته، اشعاری که از او در این مجموعه باقیمانده پختگی ندارد. یکی از ارزشمندیهای مجموعه ابوالمجد وجود انتخابهای معاصران او از نگارشهای پیشین است که نسخه برخی ازآنها منحصر به همین مجموعه است. آشنایی ابوالمجد به خط و نگارشهای منشیانه و مترسلانه هم به روشنی از مجموعهاش آشکار است. او در کتابت خط تعلیق، نسخ و نسخ تعلیق کاملا مسلط بوده و تحت تأثیر خط تعلیق، خط نسخ را به سوی تعلیق سوق داده است. ازاینرو نسخه مجموعه او به اعتبار سیر تاریخی خط نسخ و مقدمات پیدایش خط نستعلیق نیز درخور توجه است.
رشیدالدین فضل الله (629-696 شمسی) سیاستمدار، تاریخ نگار و پزشک نامدار سده هفتم هجری است. رشیدالدین فضلالله همدانی تألیفات بسیاری از جمله جامعالتواریخ، الاحیاء و الاثار، مفتاح التفاسیر، لطائف الحقایق و ... برجای گذاشته است. از مهمترین اقدامات وی ساخت شهرک علمی آموزشی ربع رشیدی در تبریز است که با بسیاری از مراکز علمی زمان خود چون نظامیه بغداد قابل مقایسه بود. کتاب پیش رو جلد اول مجموعه مقالات درباره رشیدالدین فضل الله و ربع رشیدی می باشد که به اهتمام رضا رحمانی گردآوری شده اند. المجموعه الرشیدیه، تصوف در دوره ایلخانان، تبریز در روزگار خواجه رشیدالدین، مکاتیب تاریخی، تنکسوق نامه رشیدالدین فضل الله، ترجمه علوم چینی به فارسی، مقام رشیدالدین فضل الله در تاریخ فلسفه و علوم اسلامی، انعکاس اوضاع اجتماعی در آثار رشیدالدین فضل الله و ... عناوین برخی از این مقالات هستند که در پایان با تصاویر و اسناد مکتوب تکمیل شده اند. این کتاب در سال 1388 در دسترس پژوهشگران قرار گرفت.
رشیدالدین فضل الله (629-696 شمسی) سیاستمدار، تاریخ نگار و پزشک نامدار سده هفتم هجری است. رشیدالدین فضلالله همدانی تألیفات بسیاری از جمله جامعالتواریخ، الاحیاء و الاثار، مفتاح التفاسیر، لطائف الحقایق و ... برجای گذاشته است. از مهمترین اقدامات وی ساخت شهرک علمی آموزشی ربع رشیدی در تبریز است که با بسیاری از مراکز علمی زمان خود چون نظامیه بغداد قابل مقایسه بود. کتاب پیش رو جلد اول مجموعه مقالات درباره رشیدالدین فضل الله و ربع رشیدی می باشد که به اهتمام رضا رحمانی گردآوری شده اند. خواجه رشید، پژوهش در ربع رشیدی، خدمات خواجه رشیدالدین در گسترش چینی شناسی، اهمیت جامع التواریخ، روزگار، آثار و شخصیت رشیدالدین وزیر، سوانح رشیدی، ربع رشیدی و وقفنامه آن، مهر کتابخانه رشیدالین فضل الله همدانی، کتاب اسئله و اجوبه رشیدی، تعلیم و تربیت در ربع رشیدی و ... عناوین برخی از این مقالات هستند که در سال 1388 در دسترس پژوهشگران قرار گرفت.
مذکر احباب، کتابی است به زبان فارسی نوشته سید حسن خواجه نقیب الاشراف بخاری که به شرح حال ۲۹۲ تن از شاعران ، سلاطین ، صوفیان و عالمان و خویشاوندان مؤلف که در ماوراءالنهر میزیستهاند میپردازد. آقای احمد گلچین معانی سال اتمام این تذکره ۹۷۴ ق را دانسته است. به گفته مصحح سال ۹۷۴ ق. به لحاظ سال اتمام نخستین تحریر تذکره قابل قبول است؛ اما این سال را نباید به عنوان سال اتمام صورت نهایی کتاب تلقی کرد، چرا که مولف از ۹۷۴ تا ۱۰۰۵ ق. پیوسته به تذکره اش نظر میانداخته و مطالبی را میپیراسته و نکاتی را به تذکره اش میافزوده است. مصصح سپس دلایل خود را بر این که سال ۹۷۴ ق. سال اتمام صورت نهایی کتاب نیست، ارائه میکند. انگیزه مولف از نگارش این اثر، اجابت خواسته برخی از دوستان و برادران بوده که از وی خواستهاند، اسامی برخی از فضلا را در تذکرهای گردآورد تا یادشان ماندگار شود. کتاب مشتمل بر یادداشت و نیز مقدمهای مبسوط به قلم مصصح آقای نجیب مایل هروی، دیباچهای به قلم مولف، یک مقاله و چهار باب و یک خاتمه است. مقاله خود مشتمل بر دو رکن و هر یک از دو رکن مشتمل بر دو فصل میباشد. باب اول تا چهار م کتاب نیز هر یک مشتمل بر چهار فصل است. این کتاب یکی از مهمترین منابع ادبی، تاریخی مربوط به ماوراءالنهر در قرن دهم هجری است. اطلاعات تاریخی- فرهنگی جالبی درباره دربار ازبکان ، شیبانیان و خانان خیوه و خوارزم در آن مندرج است. در دیباچه کتاب، مولف به تعریف شعر و بیان شرافت آن و نیز انگیزه خود از نگارش این کتاب پرداخته و ترتیب مطالب کتاب را بیان میدارد. رکن اول از مقاله کتاب به بیان احوال سلاطین چنگیزخانی (شیبانی) ضمن دو فصل اختصاص یافته است: در فصل اول از سلاطین چنگیزخانی که وفات کردهاند، یاد میشود. نظیر: ابوالفتح محمد شیبانی ، عبیدالله شیبانی ، رستم بهادرخان و... و در فصل دوم از سلاطینی که در زمان مولف در قید حیات بودهاند، یاد میشود. نظیر: ابوالفتح سلطان سعیدخان ، دوست محمد سلطان و...در فصل اول از رکن دوم که به شرح حال سلاطین جغتایی اختصاص یافته، سلاطینی که رحلت کردهاند، معرفی میشوند. نظیر: ظهیرالدین محمد بابرپادشاه، محمد همایون پادشاه، ابراهیم میرزا و... و در فصل دوم دو تن از سلاطینی که در زمان مولف در قید حیات بودهاند، معرفی میگردند که عبارتند از: سلیمان شاه میرزا، میرزا ابوالقاسم. باب اول از چهار باب کتاب به معرفی گروهی که مولف ایشان را درک نکرده و از دنیا رفتهاند، باب دوم به معرفی گروهی که وی ایشان را درک کرده و از دنیا رفتهاند، باب سوم به معرفی کسانی که مولف آنان را درک نموده و تا زمان وی نیز در قید حیات بودهاند و باب چهارم به شرح حال کسانی که مولف ایشان را درک ننموده و لکن در زمان مولف هنوز در قید حیات بودهاند، اختصاص یافته است. مولف ذیل نام هر یک از افراد، به معرفی اجمالی پرداخته و نمونهای از نظم ایشان را ذکر میکند. در خاتمه نیز مولف از نیاکان و پدران و عموها و داییهای خویش یاد میکند و نمونهای از شعر ایشان را یادآور میشود.
این کتاب مشتمل بر بیست نگاشته فارسی دری که پیشینیان منطقه با ذهن و زبان عارفانه/ صوفیانه در گوشه و کنار دویرهها و خانگاهها مکتوب کردهاند. از این مجموعه نهتنها میتوان در زمینه گونهشناسی گونههای تاریخی زبان فارسی دری بهرهمند شد. بلکه میتواند توانِ بلند زبان فارسی را در تصویرکردن نکتههای اخلاقی و اجتماعی آموخت و هم دریافت که چگونه این توان بلند که از 500 هجری به سوی 1000 هجری و بعد از آن نیز میآید. به واقع این مجموعه نشان میدهد چگونه مفیدترین ذهنیت فکر و فرهنگ فارسیزبانان، با درکی نادرست، مضرترین ذهنیت آنان هم تلقی میتواند شد.