در سده 19 میلادی افغانستان میدان مبارزه روسیه و انگلیس شد. انگلیسیها به بهانه اینکه امیر شیرعلی هان هیئت سیاسی روسیه را در کابل به حضور پذیرفته بود، به آن کشور حمله کردند. این بار نیز قوای انگلیس با مقاومت افغانها روبرو شد. بریتانیا که از خشم مردم نسبت به حکومت مردم امرای دستنشانده خود آگاه بود، موافقت کرد یعقوب خان را از کار برکنار کند و امیر عبدالرحمان خان بارکزایی را که به خاطر خصومت یکسان نسبت به انگلیسها و روسها مشهور بود، جانشین وی سازد. او مردی کاردان، توانا و نستوه بود و سعی بسیار در تقویت وحدت ملی و سرکوبی قبایل جنگجو به عمل آورد. در زمان سلطنت او به سال 1893 م. مرز بین افغانستان و ایالت مرز شمال غرب به هندوستان در امتداد خط دیورند تعیین شد. این کتاب نگارش امیر عبدالرحمان خان پادشاه افغانستان است که اطلاعات جامع و ارزندهای را درباره سرزمین، مردم و حکومت افغانستان به خواننده ارائه میکند و از مهمترین وقایع تا جزئیترین اتفاقات مربوط به ایام نوجوانی و سلطنت خود را با دقت و در کمال صداقت منعکس میسازد.
نگارنده در این کتابچه، ضمن روایت خاطرهای، علاقه خود را نسبت به زبان اسپرانتو بیان میکند و در انتها اشعاری در توصیف این زبان به نظم در میآورد .
موضوعاتی که در این کتاب درباره انها گفتگو شده است تماما به استناد آیات قرآن و اخبار و احادیث است. قسمت اول راجع به اخلاقیات است. چون راستگویی و فروتنی و رازداری و مهمان نوازی و کمک به مومنین و توکل به خدا و غناء نفس و رضا و تسلیم و صبر و یقین و مذمت دروغگویی و غیبت و بهتان و تکبر و زنا و حسد و نظیر آن. قسمت دوم مجازات کیفری و اجرای عدالت از طرف دادگاه عادلانه مستقر در این دنیا و کیفر اعمال اشخاص متخلف و تنبیه و تنبه دیگران است. مولف سعی نموده به زبانی ساده و انشائی روان حکایات اخلاقی را بر صفحه کتاب آورد. حکایات منقول شامل یک دنیا خلوص، اخلاق، تنبه، تنبیه، عبرت، پند، نصیحت و اندرز است و خواننده را بیش از پیش به برابری و برادری و رافت و مهربانی و مبانی دینی و اخلاقی و ذات واجب الوجود و جهان هستی و مکافات عمل واقف و معتقد می نماید...