مجموعهای به نام زبانهای دنیا در مسکو به زبان روسی منتشر شده است؛ جلد اول از زبانهای ایرانی این مجموعه به گویشهای ایرانی جنوب غربی اختصاص دارد. از آنجا که گویشهای بشکردی، کردشولی و کمزاری از این گروه در ایران کمتر مورد تحقیق و بررسی واقع شده و تا حدودی ناشناختهاند، از میان دیگر گویشهای جنوب غربی برای ترجمه برگزیده شدند. نخستین بار در کتاب فلایر از گروه گویشهای بشکردی/ بشاکردی یاد شده است؛ اما بیشتر مطلب زبانشناختی این گروه از گویشها که فلایر گرآورده بود، از بین رفته است. گرشویچ در 1956 به بشکرد سفر کرد؛ مطالب او به طور کامل منتشر نشد، اما در برخی از آثارش از آنها استفاده کرد. دراین مقاله از تحقیقات گ. مورگنشتیرنه و نیز پ.اُ. شروو (لهجه هرمز و میناب) استفاده شده است.
گویش خراسانی از گویشهای اصیل و مهم زبان فارسی است که به سبب کثرت مردمانی که بدان سخن میگویند و نیز به سبب پایگاه محکمی که زبان فارسی همیشه در خطه خراسان داشته است، شناخت آن بایسته و سودبخش است. بسیاری از واژههایی که در گذشته بخشی از گنجینه زبان فارسی را ساختهاند، امروزه در زبان روزمره کاربرد خود را از دست دادهاند؛ اما در گویش خراسانی هنوز رواج دارند و زنده و کارساز ماندهاند. میان آنها واژههای رسا و زیبا و مفیدی به چشم میخورند که امروز هم میتوانند به کار آیند و بر غنای زبان بیفزایند. این کتاب به همین انگیزهها فراهم آمده است. واژگان این فرهنگ عامیانه و گفتاریاند. واژگان خارجی رایج در پارسی خراسان در این فرهنگ کمتر آمده است.
منظور از این بررسی، نخست ضبط و ثبت گویشهای رو به فراموشینهاده نراق و محلات و بعد از آن برآورد شماره گویشهای زنده و نمونهبرداری از آنها در منطقهای بوده است که از شمال به قم، از خاور به تفرش و اراک و خمین، از جنوب به اصفهان و گلپایگان و از باختر به کاشان محدود میگردد. گویشهایی که در این بخش بدانها سخن گفته میشود، در همه جا «راجی» یا «رایجی» نامیده میشود.
در این مقاله به نقد و بررسی کتاب گویش سیوندی از دید همزمانی ـ تاریخی، نوشته اِ. ک. مالچانووا، پرداخته شده است. سیوندی، گویش اهالی سوند، منطقهای تقریباً در 80 کلیومتری شمال شیراز در استان فارسی در جنوب غربی ایران است. این گویش متعلق به گروه شمال غربی زبانهای ایرانی است. درباره پیشینه و خاستگاه گویش سیوندی نظریات گوناگون مطرح شده است.
در این مقاله به بررسی دو رساله پزشکی زبان فارسی از قرن چهارم ق پرداخته میشود: یکی هدایهالمتعلمین تألیف ابو بکر ربیع بن احمد اخوینی بخاری که کهنترین رساله پزشکی به زبان فارسی دری به شمار میرود و هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا منحصر به فرد است. مؤلف که خود را شاگرد یکی از شاگردان رازی میداند و در بخارا، پایتخت سامانیان، میزیسته در این کتاب توصیفات علوم پزشکی را به فارسی دری نوشته است. این رساله مبانی کامل پزشکی به شمار نمیرود و همانگونه که از نام آن برمیآید مخاطبان آن شاگردان هستند. رساله دوم، دانشنامه حکیم میسری، رسالهای منظوم است که در تاریخ 370 ق تألیف شده و نسخه آن منحصر به فرد است. این کتاب در خراسان و به نام ابو الحسن بن ابراهیم سیمجوری نوشته شده. این رساله اثری بینقص محسوب نمیشود و اقتباسی معمولی و در پارهای موارد عاری از تنظیمات لازم است و بیشتر به سبب ساختارش جلب توجه میکند تا محتوا. این متن از نظر سبکشناسی بسیار مهم است. مؤلف به شیوه خاص خود نشان داده که در شرح مطالب به سبکی روشن و ساده تسلط دارد. همچنین منبعی ارزشمند برای مطالعه زبان فارسی در قرن چهارم هجری به شمار میرود که در آن بخش بزرگی از صورتهای دستوری واژه و عبارتهای درخور بررسی دیده میشود.