بختيارنامه يادگار ادبی است كه از زمان ساسانيان برای ما ماندگار شده است. كتاب بختيارنامه اصلا به زبان پهلوي بود. اصل آن ظاهرا مفقود شده است و نسخه موجود رونوشت از نسخهای است كه در شوروی طبع گشته و آن نيز برگرفته از نسخهای در تبريز است. نسخه تبريز ظاهرا بايد از نسخه اصيل و اكنون مفقود پهلوی برگردان شده است. مترجم بختيارنامه از پهلوی به پارسی، "شمسالدين محمد دقائقی مروزی" (حيات در سده هفتم هجری) است. بختيارنامه يكی از افسانههای ايرانی با اصل و منشا منطقه سيستان است. شاهزاده بختيار شخصيت اصلی ماجراهاست و موضوع روايات اين كتاب، اندرز و اخلاقيات است. در ضمیمه نیز فهرست دوازدهساله مجله ارمغان آورده شده است.
بختیارنامه تالیف محمد روشن برگرفته از لَمعَةُ السِراج لِحضرةِ التّاج و راحةُ االارواح فی سُرور المِفراح (تألیف سدههای ششم و هفتم هجری) است. بختیارنامه، تألیف مؤلفی ناشناخته به زبان پهلوی است که ریشۀ آن به روزگاران اشکانیان و ساسانیان بازمیگردد. نشانههای موجود گواه آن است که داستان آزادبخت و بختیار در دورههای اسلامی بازنگری شده است. چنانچه از مقدمۀ کتاب لَمعَةُ السراج لحضرة التاج برمیآید، این قصه، بختیارنامه نام داشته با نثری ساده و روان. این کتاب که مشتمل بر مواعظ و حکمت و عجایب و عبرت است، در ده باب پیراسته و به تاج الدین تقدیم شده است. در سدههای ششم و هفتم هجری، چون اهل قلم، نگاشتههای ساده را نمیپسندیدند، نوشتهها و داستانهای روان و ساده را به نثر مصنوع آمیخته با کلمات و تعابیر عربی مینوشتند و نام کتاب را تغییر میدادند، آن چنان که نگارندۀ لمعة السراج با بازنویسی کتاب بختیار نامه به صنایع ادبی و نثر مصنوع آن را لمعة السراج لحضرة التاج (درخشش چراغ برای جناب تاجالدین) نامید. از بختیارنامه چندین روایت در دست است که ظاهراً قدیمیترین روایت آن از شمس الدین محمد دقایقی مَروَزی در اواخر قرن ششم و اوایل قرن هفتم است. بختیارنامه، از مؤلفی ناشناخته به زبان پهلوی است. به احتمال بسیار دقایقی مروزی در قرن هفتم آن را به نثر مسجَّع در آورده و لمعة السراج لحضرة التاج نام نهاده. این کتاب مشتمل بر پند و اندرز است و به داستان زندگی آزادبخت شاه و پسرش بختیار میپردازد.
این کتاب حاوی اطلاعات جالبی درباره برخی آثار باستانی لرستان از جمله پل «شاپوری پل کشکان»، «پل دختر»، پل «گاومیشان»، قلعه خرم آباد، عمارت صخره ای «کبکان»، دژ تاریخی «مُنگره» و ... است و اشاره مؤلف به فروش اشیای عتیقه نیز جالب است؛ زیرا متوجه می شویم متجاوز از ۱۰۰ سال پیش غارت آثار باستانی لرستان شروع شده که متأسفانه هنوز هم ادامه دارد هر چند در مقیاس کمتری. لرستان یکی از مناطق باستانی ایران است که در چند هزار سال گذشته، همواره شاهد تمدن های درخشانی بوده است، آثار دهات، شهرها، جاده ها، پل ها و دژهای باستانی، همه گواه بر این مدعاست، اما با این حال، لرستان هنوز ناشناخته مانده و مسلم است شناخت آن و یا هر منطقه دیگر از این سرزمین پهناور، نیاز به مطالعه همه جانبه و همکاری متخصصین رشته های مختلفی چون باستان شناسی، تاریخ، مردم شناسی، جامعه شناسی، جغرافیا و ... دارد. چنان که باستان شناسان و مورخین می توانند از طریق حفاری و بررسی اسناد و مدارک به چگونگی روند تغییر و تحولات اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و دینی کشورمان پی ببرند، در این رابطه، مطالعات مردم شناسی و جامعه شناسی برای شناخت اوضاع کنونی لرستان و برنامه ریزی های آینده ضروری است، چرا که هم اکنون شاهد تغییر و تحولات بزرگی در زمینه های اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و دینی و ... هستیم و در مجموع می توان گفت که لرستان وارد عصر جدیدی شده که در مقایسه با یک قرن پیش کاملاً متفاوت است. تاکنون مطالعات باستان شناسی به طور بسیار محدود، فقط در چند محل صورت گرفته است، که در این میان، اطلاعات قابل ملاحظه ای درباره دوره پیش از تاریخ کسب کرده ایم، با این حال، هنوز مطالعات عمیق و گسترده ای در زمینه دوره تاریخی صورت نگرفته و آثار باستانی مربوط به عیلامیان، کاسیت ها، مادها، هخامنشیان، سلوکیان، اشکانیان، ساسانیان و دوره اسلامی که پیشینه تاریخی ما را تشکیل می دهند در انتظار کاوش و بررسی مانده اند، از طرفی مطالعات تاریخی به ویژه از آغاز دوره اسلامی به نسبت شواهد و مدارک موجود از قبیل کتاب ها، احکام، قباله ها، وقف نامه ها و سنگ نبشته های گورستان ها دقیقاً بررسی نشده اند. این رساله به وسیله یکی از مأموران قاجار تحت عنوان جغرافیای لرستان در سال ۱۳۰۰ ق. و گویا به فرمان ناصرالدین شاه نگاشته شده است. اصل رساله در کتابخانه ملی نگهداری می شود و چاپ فعلی از روی همین نسخه است.
اهمیت فرهنگهای لغت و اصطلاحات در تقویت مبانی زبان ملی و غنای آن بر کسی پوشیده نیست. این فرهنگ در دو نسخه خطی متعلق به مصحح چهار اصطلاح دارد که در نسخ خطی و چاپی این کتاب دیده نمیشود و همچنین در این چاپ 124 اصطلاح آمده که نسبت به تصحیح محمود کتیرایی، 16 اصطلاح اضافی را داراست. این کتاب افزون بر فرهنگ اصطلاحات، بیانکننده بسیاری از رفتار و کردار و روابط افراد مختلف اجتماع است و یکی از منابع شناخت فرهنگ ملی محسوب میشود. این کتاب کوچک تاکنون به نُه اسم و به نفر نسبت داده شده است: میرزا آقا، میرزا حبیبالله لشکرنویس، شریعتمدار تبریزی.