هر جا که سخن از ترجمه و مسائل آن میرود معمولا واژگان، ساختار دستوری و، به مقدار محدود، فرهنگ زبانهای مبداء و هدف مورد بررسی و تحلیلهای گوناگون قرار میگیرد، اما از نظام نوشتاری این دو زبان کمتر حرفی به میان میآید. شاید یک علت این کمتوجهی تاکید زیادی باشد که، مخصوصاً از اواخر سده نوزدهم در اروپا، و در دو سه دهه اخیر در ایران، برگفتاری بودن زبان واقعی شده است. چنین به نظر میرسد که عموماً برای خط، یک نقش «وسیلهای» قائل شدهاند و بس، حال آنکه، در واقع امر، خط چیزی بیش از یک وسیله صرف و فی نفسه منشاء اثرات و مسائل ظریفی است که آن را مستحق بررسی و تعمق بیشتری میکند. مسائل مربوط به پیوند خط و ترجمه موضوع اصلی گفتار حاضر را تشکیل میدهد. با وجود این، برای آنکه کل بحث کاملتر و نکات و اشارات بخش دوم این گفتار روشن تر باشد، مساله خط را در چارچوبی گسترده تر بررسی میکنیم.
بخش نخستین کار نویسنده این سطور بررسی سبک سخن سورآبادی از خلال قصه ها و ترجمه ها بود، و ازین حیث زبان قصه ها بیشتر درخور توجه می نمود، چرا که زبان ترجمه عموما به لحاظ تقیّد بسیار گزارشگران کلام خدا در روزگاران گذشته بر این که سخنی به خطا گفته نیاید و کلمه ای به نادرست ترجمه نشود بسا که از شیوه زبان قرآن متاثر می شد و از هنجار زبان پارسی دور می گشت. اما زبان قصه از این تقیّد و تعهّد به دور است و روح زبان گوینده در آن بیشتر نمودار. با این حال، نویسنده ترجمه های قرآن را نیز درین بررسی از نظر دور نداشت و هر نکته ای را که قابل بحث و بررسی می یافت و نتیجه ای به گمان او از آن به دست می آمد یادداشت می نمود. حاصل این همه، خصوصیات زبانی ابوبکر عتیق را در دو بخش جداگانه زبان قصه ها و زبان ترجمه ها زیرعنوان یگانه "شیوه گفتار" مصنف درین کتاب فراهم آورد. بخش بعدی، بررسی مسائل لغوی قصه های کتاب بود. این کتاب ازین نظرگاه بس سودمند و قابل اعتنا است. گنجینه ای است که بسیاری از مفردات و ترکیبات سره و زیبای فارسی را در آن می توان دید. از این رو نگارنده تلاش کرد که تا می تواند همه آن مروارید های نفیس و گرانبها را از ژرفای کتاب برآورد و در مواردی که گاه ذکر مثال هایی از دیگر کتاب های استوار نظم و نثر کهن پارسی دربایست می نمود به ایراد نمونه ای از آن ها بپردازد، تا هم معانی آن کلمات را با آن شواهد روشن تر نماید و هم برای مقایسه کاربرد آن واژگان در کتاب سورآبادی و آثار دیگر استادان زبان فارسی زمینه ای فراهم آورده باشد. آخرین بخش کتاب شامل دو فصل است: فصل اول این بخش راجع به برابرهای قرآنی واژه های فارسی است و بخش دوم آن، معادل های فارسی واژه های قرآن است.
در بخش نخست کتاب، "ادبیات داستانی" در گستره تاریخ، اسطوره، افسانه، رمانس و رمان به اختصار شرح و تبیین میگردد، سپس مقوله ورود رمان و داستان کوتاه به ادبیات فارسی، با ترجمهها سفرنامههای خیالی، مقالات شبه داستان و رمانهای تاریخی بازگو میگردد .بخش بعدی کتاب مربوط به "پیشگامان انواع جدید داستانی" است که با معرفی کوتاه جمالزاده و مشفق کاظمی پی گرفته میشود . نویسنده در مبحث "نسل اول داستان نویسان" از هدایت، علوی و چوبک و از مختصات آثارشان یاد میکند و در بخش "گروه دوم از نسل اول داستان نویسان" و ویژگیهای داستان نویسی حجازی، دشتی، نفیسی و جواد فاضل را به اختصار برمیشمارد .مباحث بعدی کتاب که شامل ارزیابی کوتاه آثار نویسندگان فارسی است به این موضوعات و شخصیتها اختصاص مییابد : "نسل دوم داستان نویسان :دانشور، آل احمد و گلستان"، "ادامه داستان نویسان نسل دوم :بهآذین و پرویزی"، "رمان تاریخیی مستعان، مسرور، مدرس، سردادور، میمندی نژاد، مطیعی، امیر عشیری، آرین نژاد و آشتیانی"، "نسل سوم داستان نویسان :صادقی، ساعدی، افغانی و مدرسی"، "نسل چهارم داستان نویسان :گلشیری، میرصادقی، فصیح، شهدادی، و ایرانی"، "ادبیات اقلیمی یا داستان نویسی روستا"، "ادامه نویسندگان ادبیات روستا :فقیری، بهرنگی و درویشیان"، "نثر علمی ادبی"، "نمایشنامه نویسی"، "نمایشنامه نویسی در دورههای بعد"، و "ترجمه از زبانهای اروپایی" .
درونمایه اصلی این کتاب فرازونشیبهایی است که تصوف طی 250 سال از نیمه سده هجدهم تا نیمه سده بیستم میلادی در جهان اسلام پیموده است و مواضعی که متصفوه در رویارویی با تحولات اجتماعی و سیاسی و پدیدههای جدید در این دو سده اختیار کردهاند. سخن از تلاشهای خصمانهای است که در طی این مدت برای بیرون راندن صوفیان از صحنۀ جوامع اسلامی صورت گرفته و کوششهایی که صوفیان برای حفظ هویت خود بدان دست زدهاند. حوزۀ بررسی کتاب گسترۀ جغرافیایی وسیعی است که دامنۀ ن از مراکش و غرب آفریقا تا مصر و سودان و از قفقاز و ترکیه تا هندوستان کشیده شده است، گرچه در این میان جای پارهای از خاستگاههای اصلی تصوف یعنی عراق و ایران تقریباً خالی است. «ضدتصوف» در این کتاب طبعاً به دو معنا گرفته شده است: ضدیت از درون و ضدیت از بیرون.
این کتاب که پیشدرآمدی است بر بررسی تحول اشعار عرفانی در ادبیات سنتی فارسی، سیر تفکر صوفیانه را از آغاز (سدههای چهارم و پنجم هجری) تا زمان عبدالرحمن جامی (اواخر سدۀ نهم هجری) پی میگیرد. مؤلف که از استادان برجسته فارسیشناسی دانشگاه معروف لایدن هلند بوده، آثار و پژوهشهای متعددی درباره ادبیات کلاسیک فارسی داشته است. او در این کتاب بعد از بررسی رابطه تصوف و ادبیات، پژوهش خود را با توجه به چهار نوع ادبی لطایف عرفانی، موعظه، شعر عاشقانه و قصهها و روایتهای منظوم رمزی در قالبهای چارگانی، قصیده، غزل و مثنوی دنبال کرده، شاعرانی که در هر قالب شعر صوفیانهای سرودهاند، معرفی و آثارشان را به اختصار تحلیل کرده و آگاهیهای تازه درباره بسیاری از جنبههای صوری و محتوایی شعر صوفیانه در دسترس نهاده است.