در این جا لازم نیست که این موضوع را تکرار کنیم که چگونه زبان فارسی در حدود هشت قرن (از اواخر قرن چهارم هجری تا قرن سیزدهم) در سرتاسر شبه قاره هند زبان رسمی بوده و این زبان و نیز فرهنگ اهالی فارسی و ترکان ماوراءالنهری با تمدن مردم این منطقه آسیا چنان عجین شده و به گونهای از تعمیق و گستردگی برخوردار گردیده که تفکیک و جداسازی دو فرهنگ امری ناممکن به نظر میرسد. درست است که در هند غیر از عده اندکی از ایرانیان که در لداخ زندگی میکنند و نیز بعضی از اشخاص که به قصد تجارت در شهرهای بزرگ مانند بمبئی، مدراس، دهلی، حیدرآباد، کلکته و مانند اینها ماندگار شدهاند و یا به علل سیاسی و دینی در این دیار پناه گرفتهاند.
در کتاب فرهنگ امثال القرآن ابتدا معانی لغوی و اصطلاحی مَثَل و نیز دیدگاه دانشمندان مسلمان و غیرمسلمان دربارٔ آن بیان شده است؛ سپس مثلهای قرآن کریم با موضوعات مختلف و همراه با معادلهای فارسی هر یک درج شده است. گفته شده است که بحث از امثال قرآن از جمله مباحثی است که از دیرباز موردتوجه بسیاری از علما و اندیشمندان قرار گرفته است. تمام تفاسیر شیعی و سنی بهخاطر طبیعت بحث از تفسیر قرآن، هنگام رسیدن به آیات تمثیلی قرآن کریم، تأملی درخور و شایسته از خود نشان دادهاند؛ نهتنها در تفاسیر بلکه در کتابهایی که بهطور مستقل در اینباره به رشتهٔ تحریر درآمده است.
پژوهش در زمینه زبان و ادبیات فارسی در هندوستان سابقهای دراز دارد. از روزگاری که صنعت چاپ به آن سرزمین وارد شد، هم چاپ متون کتابها و رسالههای فارسی آغاز شد و هم آنکه قلمفرسایی در مباحث و مطالب ایرانشناسی به زبانهای انگلیسی، اردو و همچنین به زبان فارسی در نشریات و مجلات رواج یافت و دانشمندانی چون شبلی نعمانی، هادی حسن محمد اسحق و دینشاه ایرانی گامهای استواری در آن راه برداشتند. این کتاب در پنج بخش و 37 عنوان بخشی از این پژوهشها را دربردارد که توسط دکتر یونس جعفری ایرانشناس و استاد زبان فارسی در هند به نگارش درآمده است.
شبه قاره هند زمینی است که نیاز داشته باشد که برای کاشتن بذر زبان فارسی آن را شخم بزنیم، بلکه سرزمینی است که در آنجا هنوز ریشهها همه جا پابرجایند و اگز قشری که آنها را پوشانده است برداشته شود به زودی کشتزاری سرسبز و شاداب خواهد گردید.