خواجه مسعود قمی (متوفی ۸۹۰ هجری) شاعر ایرانی اهل قم بود که از زندگی او اطلاعات زیادی در دست نیست. سه مثنوی شمس و قمر، مخزن معنی و یوسف و زلیخا از این شاعر باقی مانده است. مثنوی شمس و قمر در تقلید خسرو و شیرین نظامی سروده شده است اما موفقیت چندانی کسب نکرده است. این مثنوی عاشقانه که روایت عشق قمر به شاهدختی به نام شمس می باشد، به شيوه مناظره و در 1846 بيت سروده شده است. این مثنوی به دلیل استقرار شاعر در هرات، بيشتر در افغانستان و شبه قاره هند رواج يافت و بعد از افول زبان فارسی در آن سامان نتوانست با آثار درجه اول فارسی رقابت کند. در پایان نسخه پیش رو که به تصحیح و اهتمام سید علی آل داود گردآوری شده است، 45 غزل و یک رباعی همراه با اشعار پراکنده ای که در تذکره ها و جنگ ها به نام مسعود قمی ثبت شده اند، گنجانده شده است. این کتاب در سال 1367 توسط مرکز تحقیقات‌ فارسی‌ ‌ایر‌ان‌ و پاکستان منتشر گردید.

منابع مشابه بیشتر ...

6435592eb3a3e.jpg

پنبتو متلونه یا ضرب الامثال

عنایت‌الله شهرانی

ضرب المثل های زبان پشتو (د پشتو امثال او حکم)که در سال 1354 ه ش برای نخستین بار توسط عنایت الله شهرانی جمع آوری و تدوین شده به چاپ رسیده و در ضمن نشریه ها و کتابهایی که در مطبوعات کشور و بیرون مرزی به زبان پشتو به نشر رسیده است مهر چاپ خورده است. مجموعه د پشتو امثال و حکم کار آغازین و ابتدایی بود اینک مجموعه د پشتو متلونه یا ضرب الامثال با غنای بیشتر یا تصحیح و نقد شادروان غریب یار و عبدالحمید عاطف و اهتمام برهان الدین نامق از سوی کانون فرهنگی قیزیل چوپان اقبال چاپ میشود...

63f74e394d8b8.jpg

گفت و گو

طلعت بصاری

به منظور خاصی دیوان شاعران ژرف نگر و خیال پرداز زبان شیرین پارسی را مطالعه می‌کنم. هرچه در فراخنای آسمان اندیشه این شاعران که چون نقاشی پیره دست تمام مظاهر و جلوه های زندگی را با نوک قلم ترسیم کرده و می‌کنند بیشتر مجال پرواز می‌یابم بیش از پیش، از اینهمه جلوه گریها دستخوش حیرت و سرگشتگی می‌شوم. توجه به حقیقت مطلق، بازگشت به ابدیت، پاکی و پرهیزگاری، وحدت و یگانگی، مردی و مردانگی، نیاز به دوستی و صفا و وفا، رشک و غیرت، شادکامی و ناکامی، بی نیازی و بی اعتنایی به جهان گذران و ... که هریک فصلی است دلکش در کنار زیباییهای مطلق و طبیعی و دست نخورده، در طول تاریخ هزار ساله ادب فارسی شاهکارهایی آفریده که در جهان آفرینش بی‌نظیر و مانند است. به حقیقت دقیقه و نکته ای نیست که از ذهن خلاق و نقش آفرین شاعران این سرزمین به دور مانده باشد. یکی از فصلهای دل انگیز شعر فارسی مناظره هایی است که از زبان همه و همه گفت و گو می‌کند. آنچه در ضمن مطالعه مرا جلب و جذب نمود همین گفت و گوهاست که حقیقتا شیرین‌تر از قند مکرر بر مذاق جان می‌نشیند و مرا حیف آمد یادداشتهایی را که برداشته‌ام از دید صاحبنظران دور بماند. ناگفته نماند: شعرهایی انتخاب شده که با گفتم-گفتا-گفت آغاز شده و پایان یافته است، و این خود از نظر شعری صنعتی است. متجاوز از دویست کتاب ورق خورده است که در بعضی از آنها حتی یک بیت موردنظر هم دیده نشده...