گوته، اندیشمند و شاعر آلمانی و امرسن، شاعر ـ فیلسوف امریکایی، از جمله شاعرانی هستند که نه تنها در ادبیات ملی کشورشان، بلکه در ادبیات جهان نیز بسیار تأثیر کردهاند. وجوه مشابه فراوانی در نگرش و اندیشههای این دو شاعر به چشم میخورد که از مهمترین آنها علاقهمندی هر دو شاعر به حافظ و معرفی وی به ملتهای خود است. پژوهش حاضر، علاوه بر بررسی تأثیرپذیری گوته و امرسن از حافظ، تلاش هدفمندی را که این دو شاعر برای ایجاد اقبال ادبی حافظ در ادب غرب انجام دادهاند و چگونگی استقبال از شعر و اندیشه حافظ در ادبیات آلمان و امریکا را، براساس دیدگاه یکی از صاحبنظران ادبیات تطبیقی به نام پراور، بررسی میکند. در این پژوهش، ابتدا چگونگی آشنایی گوته با حافظ و بررسی عوامل مؤثر در ایجاد شیفتگی او نسبت به این شاعر ایرانی ارائه خواهد شد. پس از آن چگونگی آشنایی امرسن با حافظ و نهایتاً تفاوت دیدگاههای گوته و امرسن نسبت به شناخت و پذیرش حافظ در ادبیات غرب بررسی میشود. انگیزه اصلی گوته در تقلید از حافظ یافتن طرحی برای عاشقانه سرودن بود، در حالی که امرسن در جستوجوی یافتن اندیشهای بود که علاوه بر ستایش زیبایی و آرامش، جوابگوی روح آزادیخواهی و استقلال فردی و هویت ملی جامعه معاصرش نیز باشد و به همین دلیل، شعر حافظ را، هماهنگ با فرهنگ و ملیت خود، به امریکائیان معرفی کرد. حاصل تلاش این دو، موجب اقبال یافتن حافظ، در مسند اندیشه جهانی، در فرهنگ و ادب غرب شد.
فرهنگ اصطلاحات عرفان اسلامی نخستین مجلد از مجموعه ی فرهنگ های اصطلاحات علوم و معارف اسلامی است که در حوزه ی علوم عقلی شامل: عرفان، فلسفه، کلام، اخلاق و منطق و در حوزه ی علوم نقلی شامل: فقه، اصول فقه، تفسیر و علوم قرآنی، رجال، درایه و ادبیات عرب است. این فرهنگ به منظور فراهم آوردن بستر مناسب برای ارائه ی ترجمه های دقیق و رسا و با اسلوب سنگین ادبی از آثار جاویدان عرفان اسلامی تهیه گردیده و اولین قدم مهم در این زمینه به شمار می آید. کتاب حاضر عمده ی اصطلاحات عرفانی را در بر دارد و مدخل ها و معادل های آن ها به دقت گزینش شده و در تهیه آن از بسیاری از پر ارج ترین ترجمه های دهه های اخیر استفاده شده است. راقم این سطور یقین دارد که فرهنگ اصطلاحات عرفان اسلامی کمک بزرگی برای مترجمان ایرانی خواهد بود و سهم بسزایی در بهتر برگردانیدن گنجینه های معرفت فارسی به جهان خارج خواهد داشت و وسیله ای ارزنده خواهد بود برای تبدیل کردن زبان انگلیسی به یک زبان اسلامی؛ یعنی زبانی که در آن معارف و ارزش های اسلامی، که در قلب آن عرفان قرار گرفته، به سهولت قابل بیان است؛ علاوه بر این، کمک خواهد کرد تا مترجمان از تشتت و پراکندگی در برگرداندن متون عرفانی رهایی یابند.
«اصطلاحات الصوفیه» که به قلم «ابوالقاسم عبدالرزاق ابن ابی الفضایل جمالالدین کاشانی» از عرفای بزرگ قرن هفتم هجری به نگارش در آمده دربردانده شرح اصطلاحات عرفان به زبان عربی است. کتاب حاضر، با هدف بررسی شالوده و مبانی عرفان عبدالرزاق کاشانی در اصطلاحات الصوفیه به نگارش در آمده و مشتمل بر ترجمه فارسی کتاب، به همراه شرح و تفسیر اصطلاحات عرفانی مندرج در آن، در بیست و هفت باب است.
تأثير شعر فارسي بر ادبيات آمريکا از مباحثي است که تاکنون کمتر مورد توجه کساني که در زمينه ادبيات تطبيقي تحقيق کردهاند، قرار گرفته است. موضوع مقاله حاضر بررسي تأثير حافظ شيرازي بر شاعر رمانتيک و فيلسوف تعاليگراي آمريکايي، رالف والدو امرسن است. اين پژوهش، نخست به اختصار زندگي و چارچوب فکري و سبک ادبي امرسن را معرفي ميکند و چگونگي آشنايي وي با حافظ را از طريق متنهاي ميانجي آلماني نشان ميدهد. بخش دوم مقاله، شخصيت حافظ را در چشم شاعر فيلسوف آمريکايي بررسي ميکند و به ارزيابي کيفيت ترجمههاي إمرسن از اشعار حافظ ميپردازد. در بخش پاياني از طريق بررسي تطبيقي اشعار امرسن و حافظ، همسانيهاي فکري و سبکي دو شاعر و ميزان تأثير امرسن از حافظ، مورد ارزيابي قرار ميگيرد. تأثيرپذيري امرسن از حافظ نه تنها در مضامين و صور خيال، بلکه در چارچوب فکري او نيز به چشم ميخورد. اين همگونيها با ارجاع به مقالات و اشعار امرسن و تطبيق آنها با اشعار حافظ نشان داده شده است.
در تاریخ مطالعات زبان و ادبیّات فارسی در غرب، یکی از برجستهترین چهرههای ادبی آمریکا رالف والدو امرسن (1882- 1803) است که علاقهاش به شعر و اندیشه شاعران ایرانی، موجب شد علاوه بر ارائه ترجمه از اشعار شاعران ایرانی به زبان انگلیسی، تحت تأثیر شعر فارسی و به خصوص غزلیّات حافظ، شعرهایی با گرایشهای شرقی بسراید. افزون بر آن، امرسن مقالهای با عنوان «درباره شعر فارسی» نوشته است که اطلاع از محتوای آن در روشنکردن ذهنیت او درباره شعر فارسی و چگونگی شکلگیری شناخت وی از شاعران ایرانی نقش مهمی دارد. این مقاله جایگاه شاعران ایرانی را در نگاه او نمایان کرده و برداشت امرسن را از شخصیت و اندیشه حافظ در مقام شاعری آزاد اندیش نشان میدهد. هدف این پژوهش واکاوی ذهنیت امرسن بر اساس مقاله «درباره شعر فارسی» است. ابتدا به بررسی منابع شناخت وی از ادب شرق و شعر فارسی میپردازیم، سپس مبانی درک او از افقهای معنایی اشعار عارفانه شاعران ایرانی مطرح میشود و در پایان بررسی نگرش تحسین آمیز وی نسبت به شخصیت و اندیشه حافظ ارائه میشود، از جمله آزاد اندیشی، اعتقاد به عشق استعلایی، استفاده از تخلّص، ساختارهای دولایهای شعر حافظ و مواردی از این دست قرار داده که هر یک در جای خود مورد بررسی قرار خواهند گرفت. این بررسی نشان میدهد که به دلیل تفاوتهای زبانی و فرهنگی، گاهی خطاهایی در برداشت وی از شعر شاعران ایرانی به چشم میخورد، به همین دلیل موضوع بعدی مورد بحث در این جستار، بررسی خطاهایی است که در ترجمههای امرسن از بعضی از این مفاهیم ایجاد شده است. به احتمال زیاد این خطاها میتوانند ناشی از مراجعه امرسن به ترجمههایی باشد که از تنگنای چند زبان عبور کردهاند.