یکی از شاگردان خلف و استثناهای شعر امروز نیمایی بیشک احمد شاملو است. شاملو طی دوره طولانی شاعری خود بسیار مورد توجه و بیمهری اقشار و طبقههای اجتماعی این مملکت قرار گرفته و بسیار مدح و ذم شنیده است. او بعد از نیما بزرگترین و برانگیزانندهترین شاعر دورههای مختلف بوده که شهرت و آوازهاش از سیطره زمان و مکان به در رفته و تأثیر گذارترین مرد شعر و ادب این چندین دهه بوده است. او زیباترین قصیده حیات تنفسی در عالم شعر بود و از هر کس به خود نیمای پدر نزدیکتر و برای نهضت آن پدر پیشوا کوشیده است. احمد شاملو طی سالهای طولانی شعری خود با چند دوره شروع و از آن رد شد تا به این قلهای که امروزه همگان مشاهده میکنند نشسته و همگان را نظاره میکند. دوره اول، قطعه ادبیهای بسیار آبکی که واقعا از بدترین شعرهای آن دوره است. دوره دوم، تاثیر شعر و گفته نیما و زبان نیماست. دوره سوم، «رکسانا» بازی، بسیار بیمورد و احساساتی. دوره چهارم، بعد از شعر جاودان «عموهایت» که شاملو همان قالب را ملاک همیشگی شعر خود قرار داده و آن الگویی جا افتاده میشود برای شاهکارهای جاودانه شعر شاملویی.
برای ترجمه اشعار، شعرها به تمامی از متن اصلی آنها به زبان آلمانی به فارسی برگردانده شده است. شیوه مترجم بدانگونه بوده است که جوهر کلام شاعر در قالب شعر فارسی ریخته شود. و این او را ناگزیر کرده که ضمن وفاداری به متن اصلی تغییراتی را متناسب با شعر فارسی بپذیرد. زیرا اگر شعر شاعران غیرفارسی را عینا واژه به واژه به فارسی برگردانیم چیزی خواهد شد خشک و چه بسا که زیبایی کلام شاعر و گاه حتی خود مفهوم نیز در ترجمه رنگ خواهد باخت...
مجموعه شعر چهل کلید سروده سیاوش کسرایی است. او در سال ۱۳۰۵ در اصفهان متولد شد. وی سرودن شعر را از جوانی آغاز کرد.بسیار زود به همراه خانواده اش به پایتخت آمد. او در دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران درس خواند و علاوه بر فعالیتهای ادبی و سرودن شعر، عمری را به تکاپوهای سیاسی (حزب توده ایران) گذراند. اما سرانجام، ناگزیر از مهاجرت شد و دوازده سال پایانی زندگی اش را ابتدا در کابل و سپس در مسکو بسر برد. وی سالهای پایانی عمر خویش را دور از کشور خود و در تبعید در اتریش و شوروی گذراند؛ وی در سال ۱۳۷۴ به دلیل بیماری قلبی در وین، پایتخت اتریش در سن ۶۹ سالگی بر اثر بیماری ذات الریه زندگی را بدرود گفت و در گورستان مرکزی وین (بخش هنرمندان) به خاک سپرده شد.
بحث در این کتاب بر سر نقد است و عمدتاً نقدی که از پیدایش شعر نو در ایران پا گرفت. نویسنده در این کتاب اشعاری از شاعران معاصر را نقل کرده و سپس در صفحاتی به نقد و بررسی آن شعر میپردازد. برخی از اشعاری که در این کتاب آمده، عبارتند از: ترا من چشم در راهم / نیما یوشیج، بچههای اعماق / احمد شاملو، آن بالا/ مهدی اخوان ثالث، تنها صداست که میماند/ فروغ فرخزاد، بی تو خاکسترم / م. آزاد و .... .