اگر از یک نمایشنامهنویس یا داستاننویس بپرسد عالیترین کار او کدام است، آشفته نمیشود. و در یادآوری یکی دو اثری که ولو برای چند ساعتی موجب شادی، ادراک و خرسندی برخیها شده تردید نخواهد کرد. من هرگز نشنیدهام که کسانی، گیرم حتی عشاق سینهچاک شعر که هنوز هم هستند، در بعد از ظهر یا شامگاهی پربار از شعر، به همان میزان لذت برده باشند که افرادی که در شعر معنایی از جان افروزی مییابند. و سپس کودکاناند که میباید شعر را از برکنند، زیرا ـ چنان که معروف است ـ اشعار به تیزی ذهن و حافظه کمک میکنند. هم از این روی در شعر شادمانی اندکی وجود دارد. برای نویسنده، این حقیقت که شعر او موفق است یا به برخیها میرسد، خجستگیای در بر ندارد. شعر تک و تنهاست؛کارکردی ندارد و سرراست با کسی مرتبط نیست. این روزها شعر چیزی را بر نمیکشد، و حتی مومنین به شعر خیلی وقت است قید توانمندیهای آن را زندهاند. آوازه و یقین، دیگر در اندرون خود شعر با هم میزیاند.
کتاب «چرا ادبیات» اثر برجسته دیگری از ماریو بارگاس یوسا است که از متن انگلیسی با فارسی ترجمه شده است. در این کتاب که بخش اول آن درباره اهمیت ادبیات است، یوسا به این پرسش پاسخ میدهد که واقعا «چرا ادبیات؟» چرا خواندن رمان و داستان تا این اندازه اهمیت دارد و همه بزرگان آن را توصیه میکنند؟ این کتاب، که عنوان آن از مقاله نخست کتاب گرفته شده است، شامل دو مقاله و یک سخنرانی است که عنوانهای آن چنین است: چرا ادبیات، فرهنگ آزادی، امریکای لاتین: افسانه ـ واقعیت.
تاریخ ادبیات از قالبهای فکری نویسنده در پیوند با ساختارهای جمعی محیط او سخن نمیگوید، سبک کار او را با تحولات اجتماعی و اقتصادی زمان او در ارتباط قرار نمیدهد، مکانیسمهای آفرینش هنری را در آثار او به تحلیل نمیگذارد، اندیشههای او را در بستر زمان جای نمیدهد، رابطه آن را با تفکر رایج، نظام حاکم، با خواستهای زمان، با منافع طبقات اجتماعی نشان نمیدهد. این بخش از ادبیات را جامعهشناسی ادبی به عهده میگیرد. این کتاب در چهار بخش اصلی اصول و روش، تولید، توزیع و مصرف به زوایای مختلف جامعهشناسی ادبیات پرداخته است.
اینگه بورگ باخمن، متولد 1926 در کلاگن بورگ اتریش، تحصیلات دانشگاهی خود را در رشتههای حقوق و فلسفه تا اخذ دکترا ادامه داد. ابتدا نمایشنامه و مقاله مینوشت. در سال 1935 اولین دفتر اشعارش به نام زمان مهلت مانده را منتشر کرد و به عنوان شاعری مهم و صاحب سبک شناخته شد. به ایتالیا رفت و در رم اقامت گزید. در 1956 مجموعه اشعار فراخوان خرس بزرگ را انتشار داد. در زمینه شعر جوایز مهمی دریافت کرد اما پس از دفتر دوم، شعر را کنار گذاشت و به نوشتن رمان و داستان پرداخت. در 26 سپتامبر 1973 آپارتمانش در رم دچار آتشسوزی شد. او در 17 اکتبر در اثر شدت سوختگی درگذشت.