ترانه به شعر و آهنگی گفته می شود که خواننده آن را تحت قواعد موسیقیایی اجرا کرده باشد. به تعبیر دیگر هر شعری که قابلیت موسیقیایی داشته باشد را میتوان ترانه دانست.
ترانه در شعرمعاصر:
در دوران معاصر، دیگر قافیهدار بودن و سازگار بودن شعر با عروض از پیششرط های ترانه بودن یک شعر نیست.
درونمایه ی ترانهها معمولاً تودهای، عامیانه و احساسی است. فراق، غربت، عشق و محبت، دشمنی، دادخواهی، مبارزه با ظلم و ستم، آموزش و... از موضوعات اصلی ترانهها هستند. زبان سرایش ترانه میتواند زبان گفتاری یا زبان معیار نوشتاری باشد.
در ابتدای دوره ی معاصر اکثر ترانههای فارسی تغزل به سبک عراقی بود و به پیروی از بزرگان این سبک مانند حافظ و سعدی سروده می شد. از آنجا که تنها سبک موجود آن روزگار موسیقی ردیفی و دستگاهی بود، تا سالها در زبان و قالب ترانه تغییر جدی پدید نیامد.
در سالهای آغازین دهه ی پنجاه، با آغاز موج نوی ترانه یا همان ترانه ی نوین و تولد موسیقی پاپ در ایران، زبان به فراخور موسیقی دچار شکستگی شد و به واقع به زبان گفتاری مردم کوچه و بازار نزدیک شد. ترانه از آن پس از تعاریف قالبهای کلاسیک بیرون آمد و در حقیقت، تعریف آن دگرگون شد. از آن تاریخ تا به امروز، تغییر بنیادین به مثابه ی آنچه در دهه ۵۰ اتفاق افتاد، در ترانه رخ ندادهاست اما شاهد فراز و نشیبهای بسیاری به فراخور تغییرات فرهنگی، سیاسی و اجتماعی، در آن بودهایم.
ترانه در شعر کلاسیک:
واژة ی ترانه در قدیم در معنای رباعی بهکار میرفت و در معنی دیگری(در قدیم) به هر تصنیفی که سه گوشه داشت ترانه گفته میشد. در گذشته همچنین واژه ی ترانه را گاه به معنای سرود، نوا ونغمه بهکار میبردند.
در این بخش به معرفی نمونه های یکی از پرکاربردترین انواع شعر(نظم)، یعنی ترانه می پردازیم.
ترانه به شعر و آهنگی گفته می شود که خواننده آن را تحت قواعد موسیقیایی اجرا کرده باشد. به تعبیر دیگر هر شعری که قابلیت موسیقیایی داشته باشد را میتوان ترانه دانست.
ترانه در شعرمعاصر:
در دوران معاصر، دیگر قافیهدار بودن و سازگار بودن شعر با عروض از پیششرط های ترانه بودن یک شعر نیست.
درونمایه ی ترانهها معمولاً تودهای، عامیانه و احساسی است. فراق، غربت، عشق و محبت، دشمنی، دادخواهی، مبارزه با ظلم و ستم، آموزش و... از موضوعات اصلی ترانهها هستند. زبان سرایش ترانه میتواند زبان گفتاری یا زبان معیار نوشتاری باشد.
در ابتدای دوره ی معاصر اکثر ترانههای فارسی تغزل به سبک عراقی بود و به پیروی از بزرگان این سبک مانند حافظ و سعدی سروده می شد. از آنجا که تنها سبک موجود آن روزگار موسیقی ردیفی و دستگاهی بود، تا سالها در زبان و قالب ترانه تغییر جدی پدید نیامد.
در سالهای آغازین دهه ی پنجاه، با آغاز موج نوی ترانه یا همان ترانه ی نوین و تولد موسیقی پاپ در ایران، زبان به فراخور موسیقی دچار شکستگی شد و به واقع به زبان گفتاری مردم کوچه و بازار نزدیک شد. ترانه از آن پس از تعاریف قالبهای کلاسیک بیرون آمد و در حقیقت، تعریف آن دگرگون شد. از آن تاریخ تا به امروز، تغییر بنیادین به مثابه ی آنچه در دهه ۵۰ اتفاق افتاد، در ترانه رخ ندادهاست اما شاهد فراز و نشیبهای بسیاری به فراخور تغییرات فرهنگی، سیاسی و اجتماعی، در آن بودهایم.
ترانه در شعر کلاسیک:
واژة ی ترانه در قدیم در معنای رباعی بهکار میرفت و در معنی دیگری(در قدیم) به هر تصنیفی که سه گوشه داشت ترانه گفته میشد. در گذشته همچنین واژه ی ترانه را گاه به معنای سرود، نوا ونغمه بهکار میبردند.
در این بخش به معرفی نمونه های یکی از پرکاربردترین انواع شعر(نظم)، یعنی ترانه می پردازیم.