نقد: نقد را در معانی سَره را از ناسَره جدا کردن و شناختن محاسن و معایب گفتهاند. در اصطلاح، نقد به مفهوم داوری و قضاوت دوجانبه در مورد یک گزاره است. این واژه در لغت به معنای بهینِ چیزی را گزیدن آمدهاست. انتقاد اگر چه معادل این واژه نیست و تفاوتهایی مفهومی با آن دارد، اما همواره همراه این واژه بودهاست.
نقد یعنی پیدا کردن خوبی ها از میان بدی ها. نقد به یک اثر کمک می کند که آن اثر اعتبار یابد. اگر از یک کار یا یک مقاله و یا... انتقاد شود باعث می شود که نقاط بد آن کار مورد اصلاح قرار گیرد. نقد در هر زمینه اصول و قواعد خاص خود را دارد. کسی که اثری را نقد می کند منتقد نام دارد. منتقدان باید ریزبین، دقیق و با سرعت باشند. نقد های مثبت ومنفی: امروزه نقد در تمامی عرصه های علمی، فرهنگی، سیاسی و... وجود دارد و این مهم باعث پیشرفت اثر، شخص و جامعه شده است. نقد باید با رعایت اصول اخلاقی و با دیدی کارشناسانه انجام شود.
انتقاد:
انتقاد مفهومی نزدیک به نقد است اما بیشتر به قضاوت منفی اما عینی در رابطه با گزارهای گفته میشود. با این حال نقشی مثبت برای این امر قائل شدهاند. در اصطلاحِ رایج و برای رساندن کارکردهای مختلف آن، بعضاً این واژه به همراه واژههایی چون مخرب و سازنده به کار میرود.
نقدادبی:
نقد ادبی دانشی برای بررسی ویژگیها و تفسیر نقاط قوت و ضعف یک اثر ادبی و تحلیل و ارزیابی آن در کنار تشریح جوانب پیچیده ی آثار ادبی و نیز روشی برای سنجش اعتبار و مقام آنها است.
نظریه ادبی: نظریه ادبی(به انگلیسی: Literary theory) در معنای مدرن آن اشاره به رویکردهای ادبی نوینی دارد که از اواسط دهه ۱۹۶۰ آغاز شده و پیش فرض های سنت ادبی کهن را مورد انتقاد قرار می دهد. بر طبق نظریات جدید، خوانش متن، بخشی از تولید متن می باشد. به عبارت دیگر، اثر ادبی نمیتواند در مرحله ی خلق اولیه باقی بماند بلکه خلق ثانویه ی آن در مرحله ی خوانش روی می دهد.
در این بخش به معرفی و نمایش کتاب های مربوط به نقد و نظریه ادبی که از فنون بااهمیت، جدید و مدرن ادبیات هستند و برای ادامه ی حیات و پویایی ادبیات بسیار ضروری هستند، می پردازیم.
نقد: نقد را در معانی سَره را از ناسَره جدا کردن و شناختن محاسن و معایب گفتهاند. در اصطلاح، نقد به مفهوم داوری و قضاوت دوجانبه در مورد یک گزاره است. این واژه در لغت به معنای بهینِ چیزی را گزیدن آمدهاست. انتقاد اگر چه معادل این واژه نیست و تفاوتهایی مفهومی با آن دارد، اما همواره همراه این واژه بودهاست.
نقد یعنی پیدا کردن خوبی ها از میان بدی ها. نقد به یک اثر کمک می کند که آن اثر اعتبار یابد. اگر از یک کار یا یک مقاله و یا... انتقاد شود باعث می شود که نقاط بد آن کار مورد اصلاح قرار گیرد. نقد در هر زمینه اصول و قواعد خاص خود را دارد. کسی که اثری را نقد می کند منتقد نام دارد. منتقدان باید ریزبین، دقیق و با سرعت باشند. نقد های مثبت ومنفی: امروزه نقد در تمامی عرصه های علمی، فرهنگی، سیاسی و... وجود دارد و این مهم باعث پیشرفت اثر، شخص و جامعه شده است. نقد باید با رعایت اصول اخلاقی و با دیدی کارشناسانه انجام شود.
انتقاد:
انتقاد مفهومی نزدیک به نقد است اما بیشتر به قضاوت منفی اما عینی در رابطه با گزارهای گفته میشود. با این حال نقشی مثبت برای این امر قائل شدهاند. در اصطلاحِ رایج و برای رساندن کارکردهای مختلف آن، بعضاً این واژه به همراه واژههایی چون مخرب و سازنده به کار میرود.
نقدادبی:
نقد ادبی دانشی برای بررسی ویژگیها و تفسیر نقاط قوت و ضعف یک اثر ادبی و تحلیل و ارزیابی آن در کنار تشریح جوانب پیچیده ی آثار ادبی و نیز روشی برای سنجش اعتبار و مقام آنها است.
نظریه ادبی: نظریه ادبی(به انگلیسی: Literary theory) در معنای مدرن آن اشاره به رویکردهای ادبی نوینی دارد که از اواسط دهه ۱۹۶۰ آغاز شده و پیش فرض های سنت ادبی کهن را مورد انتقاد قرار می دهد. بر طبق نظریات جدید، خوانش متن، بخشی از تولید متن می باشد. به عبارت دیگر، اثر ادبی نمیتواند در مرحله ی خلق اولیه باقی بماند بلکه خلق ثانویه ی آن در مرحله ی خوانش روی می دهد.
در این بخش به معرفی و نمایش کتاب های مربوط به نقد و نظریه ادبی که از فنون بااهمیت، جدید و مدرن ادبیات هستند و برای ادامه ی حیات و پویایی ادبیات بسیار ضروری هستند، می پردازیم.