کارنامه شاعری شمس لنگرودی را در یک بررسی اجمالی به دو بخش یا دوره میتوان تقسیم کرد. مجموعه شعر «نتهایی بلبل چوبی» مرزی است حائل میان دو دوره. بلبلی که چند صباحی مصلحت را در خاموشی و زبان به کام گرفتن دیده است اما دیری نخواهد پایید که به صدا در خواهد آمد و آواز دگرگونهای نسبت به آنچه در گذشته خوانده است سر خواهد داد. آواز شادیبخش و سرخوشانه پرندهای بر نرده مهتابی نه در پشت میلههای قفس و چاشنی آن اندوهی قدیمی در لایههای پنهانی زبان. تا قبل از این مجموعه در نقد و نظرهایی که پیرامون فعالیت شمس لنگرودی منتشر میشد او را عموما شاعری در رده شاعران متأثر از احمد شاملو قرار میدادند. من تأثیری را که او و بسیاری از شاعران هم نسلش در آغاز کار از شاملو گرفتهاند انکار نمیکنم. اما آنچه اشعار دوره اول آفرینش او را از کارهای شاملو و پیروانش متمایز میکند، رئوفت و مهربانی کمسابقهای است که مانند هاله گرمی اشعار او را در خود میگیرد.
هوشنگ گلشیری از جمله داستاننویسان ایرانی بود که همواره کارش و نوع نگاهش به ادبیات و از آن فراتر به فرهنگ و سیاست را توضیح میداد. از گلشیری نقد و نظرهای بسیاری باقی مانده است که بخشی مهم از نقدنویسی معاصر فارسی به شمار میروند. گلشیری در برخی آثارش از جمله در کتاب «در ستایش شعر سکوت» نشان داده که تا چه حد در زمینه نقد شعر چیرهدست و صاحبنظر است. او همچین در طول سالهای مختلف در زمینه داستاننویسی نیز نقد و مقالاتی متعدد نوشته بود. اما همه نقدهای گلشیری به داستان و شعر مربوط نیست. او در زمینه سینما، اسطورهشناسی، ادبیات کلاسیک، سیاست و... هم مقالههای زیادی نوشته و در هریک دغدغهها و علایق و جهانبینیاش را توضیح داده است. بخشی از مهمترین نقد و نظرهای هوشنگ گلشیری در کتاب دو جلدی «باغ در باغ» در اختیار ماست. مقالات کتاب «باغ در باغ» نشان میدهد که یکی از مهمترین چهرههای فرهنگ ما در دوره معاصر جهان را از چه دریچه و منظری میدیده است. مقالات گلشیری در این کتاب میتواند پایه و اساسی برای شکلگیری درکی عمیقتر از فرهنگ و ادبیات به وجود بیاورد. مقالات، نقدها و مصاحبههایی که در کتاب «باغ در باغ» گرد آمدهاند به سالهای مختلفی مربوطاند و از این نظر میتوانیم سیر تکوین نگاه گلشیری را هم ببینیم. در این روند میبینیم که نگاه و آرای گلشیری هیچوقت بیرون از زمینه و زمانهای که در آن حضور داشته نبوده است و او همواره نسبت به اجتماع و آنچه در جهان اطرافش میگذشته حساسیت داشته است. نقدها و مقالههای کتاب «باغ در باغ» موضوعاتی بسیار متنوع دارند و این نشان دهنده ذهنیت چندبعدی گلشیری است. او در نقد و نظرهایش به موضوعات گوناگونی چون سنت ادبی و شعر کلاسیک، نگاه به طبیعت، مسئله جبر و اختیار، ارتباط سیاست و ادبیات، اهمیت درک دیگری، فرمها و تکنیکهای نویسندگی و موارد متعدد دیگر توجه کرده است. گلشیری در مصاحبهای که به اواخر دهه چهل برمیگردد میگوید هدفش از داستاننویسی شناخت انسان است. این مصاحبه که در کتاب «باغ در باغ» منتشر شده، نشان میدهد که او تا چه حد برای داستاننویسی اهمیت و ضرورت قایل بوده است. گلشیری داستاننویسی بود که به داستاننویسی مدرن و شیوههای روایتی چون جریان سیال ذهن توجه داشت اما در عینحال در کتاب «باغ در باغ» میبینیم که او به هیچوجه اهمیت رئالیسم را انکار نکرده است. او اعتقاد داشت که: «رئالیسم یعنی تلقی پس از کپرنیک و گالیله و کپلر از جهان، رد تلقی افلاطونی و ارسطویی، یعنی فروتن شدن، پذیرفتن که به جای شناخت آن مثال ازلی ابدی، همین نمونه جزیی را بشناسیم. به جای آن کلی از کل به جزء رفتن، به همین نمونه زمینی در زمان و مکان بنگریم.» خواندن کتاب «باغ در باغ» به خصوص برای داستاننویسان و کسانی که به نقد ادبی علاقهدارند حایز اهمیت است. با خواندن این کتاب وجوه مختلف زیباییشناسی یکی از مهمترین نویسندگان معاصر ایرانی را درمییابیم. کتاب دو جلدی «باغ در باغ» اثر هوشنگ گلشیری در نشر نیلوفر منتشر شده است.
کتاب مجموعهای است از مقالات "هوشنگ گلشیری" که در دو جلد به طبع رسیده است. جلد نخست به "نقد شعر"، "نقد داستان" و "چند یادداشت" اختصاص یافته و در جلد دوم علاوه بر ادامه چند "یادداشت" این مطالب به چشم میخورد :یاد یاران (یادی از بهرام صادقی، نقل نقال :در باب اخوان ثالث و شعر او، دو راهه من و من دیگر :در احوال و آثار زندهیاد احمد میرعلایی) ;در باب ادب کهن ;سینمای معاصر ;گفتگوها .
ادگارلی مسترز از پدیدههای عجیب ادبیات آمریکاست. شاعر و نویسندهای میان مایه که پس از چاپ چندین نمایشنامه و مجموعه شعر سست و بیحاصل ناگهان دست به خلق یک شاهکار ادبی میزند به نام «اسپون ریور آنتالوژی» که در هشتاد سال گذشته در شمار محبوبترین و پرفروشترین مجمومه شعرهای انگلیسی زبان بوده است. پس از موفقیت این کتاب مسترز به توصیه ناشرش مجموعه دیگری عرضه میکند به نام «اسپون ریور جدید» که جلد دوم اسپون ریور محسوب میشود و از نظر ارزشهای زیباشناختی مکمل و هم تراز با مجموعه نخستین. آن چه در مورد این دو مجموعه حایز اهمیت است این که چگونه یک محتوای نو و مورد نیاز میتواند منجر به فرم و زبانی نامتعارف شود، بی آن که شاعر قصد تجربهای در زمینه ساختار و فرم داشته باشد.
توشیح یا شعر کانکریت به شیوهای از نگارش شعر اطلاق میشود که کلمات در قالب یک شکل قابل تشخیص یا انتزاعی به خواننده عرضه شود. به زبان دیگر با بهرهمندی از امکانات صوری حروف و کلمات، شاعر اثری تولید میکند که حاصل کار هم شعر است هم گرافیک. قابلیتهای متافیزیک تصاویر و اشکال گرافیک نیز دست شاعر را برای کاربرد آنها در جهت خلق استعاره یا تشدید نیروی متافیزیک اشعار باز میگذارد. شعر کانکریت که در فارسی عنوان «شعر نگاره» را میتوان برای آن به کار برد در ادبیات کهن و کلاسیک شرق و غرب از دیرباز رواج داشته است. در مقایسه با تنوع گرافیکی اشعار کانکریت اما، صوری که در شکل بخشیدن به توشیح مورد استفاده قرار میگرفته بسیار معدود بوده، است. متقدمین بیشتر از درخت، پرنده یا اشکال گوناگون هندسی استفاده میکردهاند.