بحث "حسن" و "قبح" و "باید" و "نباید" از دیرباز مورد توجه فلاسفه بوده است. چنان‌که ارسطو بنیان اخلاق یا حسن و قبح را عقلی دانست، از میان فرق کلامی اسلامی، اشاعره معیار حسن و قبح را شرعی دانستند و معتزله و امامیه معیار حسن و قبح را عقلی دانستند. دسته‌ای از صوفیه نیز معیار شرع را برای حسن و قبح تعریف کردند. دسته‌ای عقل و شرع را مکمل معیار حسن و قبح دانستند. جلال‌الدین مولوی نیز عقل را محک خیر و شر و بنیان اخلاق دانسته است، اما عقل را مصون از تأثیرات بعد سلفی ندانسته و آن را با شرع تقویت کره است. مولوی دو نوع عقل تعریف کرده؛ عقل جزئی که امور معاش را تدبیر می‌کند و عقل کلی که امور معاد را بر عهده دارد. وی عقل جزئی را نکوهید و عقل کلی را که طوق شرع بر گردن دارد ستوده است. مولوی برخلاف معتزله به اختلاف عقول معتقد است. او به کسانی که بنیان اخلاق را امیال سرکش قرار داده‌اند انذار می‌دهد و معیارهای ثابت اخلاقی و فطری را که قبل از آمدن به عالم ملک با آنها آشنا شده‌اند، یادآوری می‌کند.

دیگر آثار نویسنده بیشتر ...

57ac1cae84eaa.PNG

پژوهشي درباره روابط با حيوانات در عرفان عملي عارفان

مهین پناهی

حيوانات، علاوه برمتون صوفيانه، در داستان‌هاي رمزي و تمثيلي و بطور كُلّي دربيان عرفان نظري و عرفان عملي اين قوم نيز حضور دارند. عارفان بر اثر عزلت و سفرهاي باديه، با حيوانات مأنوس شده‌اند. آنان با نگاهي لطف‌آميز، خود را برتر از حيوانات ندانسته‌اند؛ بلكه در نگاه عارفان، آنچه موجب برتري انسان بر حيوانات مي‌تواند باشد؛ ترك عصيان است. رفتار عارفان با حيوانات ،شفقت‌آميز است. سخنگويي، تفاهم و ارتباطهاي شگفت‌انگيز با حيوانات در متون صوفيانه، نوعي ارتباط غير متعارف را نشان مي‌دهد. از آنجا كه هر كس خدا را خدمت كند و فرمان برد؛ دنيا هم به او خدمت مي‌كند؛ حيوانات هم به بندگان مخلص و به كساني كه حقِّ توكل را گزارده‌اند؛ خدمت كرده‌اند. شايان ذكر است كه محدوده اين تحقيق، متون صوفيانه فارسي، از ابتدا تا قرن هشتم است كه سعي شده مطالب با رعايت سير تاريخي ارائه شود.

پژوهش‌ها/پژوهش‌های عرفانی
مقاله
5788d6537b545.PNG

بررسی دایره‌های تعالی در گلشن راز و مفاتیح الاعجاز

مهین پناهی

گلشن راز و شرح آن، مفاتیح الاعجاز، شرح تعالی و سلوک انسان و جهان هستی در حرکتی دوار و مستمر است. دایره‌های متعدد، نظام‌هستی را به معبدی مقدس که محل تجلی امر مینوی است، تبدیل می‌کنند. از حرکت‌های تودرتوی نظام‌هستی، تصویری ماندالایی شکل می‌گیرد. هر حرکت با تکرار چرخش پرگار، از نقطه‌ای مرکزی و ثابت برخوردار است. مرکز تمام دوایر تودرتو انسان کامل است؛ جایی که مرکز هستی، انسان، فراتاریخ، روان بشری، دایره ولایت و... بر هم منطبق می‌شود. انسان کامل در دو شکل هندسی دایره و مربع، ماندالا و تربیع، هر دو ظرفی هرمسی برای استحاله معنوی‌اند و هر دو فانی را به ابدیت می‌رسانند. نگرش یونگی به نظام این دایره‌ها، منجر به کشف ساحت روان‌شناختی آنها می‌شود. فرآیند فردیت بر سیر مکاشفه انسان منطبق می‌شود و انسان روان‌شناخته‌ای که به مرکز درون رسیده است، سیر خود را بر نظام هستی فرافکنی می‌کند؛ لذا هستی نیز باید از تعین به سوی وجود که مرکز است، حرکت کند و با تجلی‌های جلالی و جمالی حق، لطف و قهر الهی را تجربه کند.

پژوهش‌ها/پژوهش‌های عرفانی پژوهش‌ها/پژوهش‌ در شعر و شاعران
مقاله