جایگاه پیبستهای ضمیری در فارسی باستان و میانه تا حدودی ثابت بوده است و آنها در جایگاه واکرناگل، یا جایگاه دوم، یعنی پس از اولین واژه، در جمله ظاهر میشدند. این پیبستها در اکثر زبانهای ایرانی دچار تحول شده و از حیث نقش و جایگاه تغییر کردهاند. در این مقاله توزیع و نقشهای مختلف پیبستهای ضمیری در گویش رایجی، یا گویش آران و بیدگل، از زبانهای ایرانی نو شمال غربی، بررسی شده است و در ضمن مقایسهای هم با کاربرد این واژه بستها در برخی دیگر از زبانهای ایرانی شده است. این پیبستها در رایجی در نقش نشانه فاعل متعدی در زمان گذشته، ضمیر ملکی، مفعول مستقیم و غیرمستقیم و متمم حروف اضافه به کار میروند. در رایجی این واژه بستها دیگر در جایگاه واکرناگل به کار نمیروند و از این حیث با زبانهای ایرانی باستان و میانه متفاوت اند. این پیبستها در اشاره به فاعل منطقی جمله در زمان گذشته به صورت شناور میتوانند به سازههای مختلفی قبل از فعل اضافه شوند. این واژهبستها در نقشهای دیگر به هسته خود اضافه میشوند.
نخستین کار بایسته در زمینه پژوهش زبانهای ایرانی، شناختن نخستین سنگهای پی ساختمان است و برای دستیابی بدین، میباید که به واژههای کهن ایرانی دست یافت؛ پس میباید که این فرهنگ یکی از باورهای استوار برای جنبش فرهنگی ایران به شمار رود. امروزه زبانی که دفترهای پیشین ایران بدان نوشته میشود، زبان اوستایی خوانده میشود و این واژه خود در نوشتههای اوستا به چشم نمیخورد که در نوشتههای پهلوی به گونه اپستاک دیده میشود. این کتاب دربرگیرنده واژههای اوستایی است که در چهار مجلد به نگارش درآمده است.
در این مقاله به توصیف ساختمان مصدر در سه گونه عمده گویش تالشی، یعنی گونههای شمالی،مرکزی و جنوبی، پرداخته و موارد تفاوت آنها را نیز نشان دادهایم. نشانههای مصدری در تالشی عبارتاند از /-e/ و /-ie/ ،که در کاربردهای کهنتر این نشانهها به صامت /y/ مختوم بودهاند. ساخت مصدر در گویش تالشی اغلب بر دو پایه متمایز، یعنی ماده ماضی و ماده مضارع، بنا شده است؛ با این حال، نظام تصریفی دو بنی مصدرها در گویش تالشی به نفع ماده مضارع فعلها در حال تغییر و تقلیل است. مصدرهای جعلی، مجهول، گذرا، پیشوندی و ترکیبی از جمله مواردی است که، در این مقاله، ساختمان دستوری آنها در گونههای مختلف تالشی بررسی شده است. پیشوندهای مصدری (فعلی) تالشی، به خلاف تعداد محدودشان، حوزه عمل بسیار گستردهای دارند؛ چنانکه به کمک آنها مجموعا حدود چهارصد مصدر پیشوندی ساخته شده است. اغلب مصدرهای ساده شکل پیشوندی نیز دارند و برخی از مصدرهای ساده با تمامی پیشوندها به کار میروند. در پایان این گفتار، فهرستی از مصدرهای ساده و پیشوندی تالشی مرکزی ضمیمه شده است تا چشماندازی روشن از تواناییها و گستره کمی این واژهها نسبت به امکانات متناظ آن در زبان فارسی و دیگر گویشهای ایرانی فراروی علاقهمندان زبانپژوه قرار گیرد.
در این مقاله، ویژگیهای فرایند تکرار در گویش کردی سورانی بررسی میشود و با ساخت تکرار در زبان فارسی، از حیث صوری و معنایی، مطابقه داده میشود. از حیث صوری، ساخت تکرار را هم از نظر صرفی و هم از نظر آوایی بررسی میکنیم و، از حیث معنایی، مفاهیمی که بیشتر در ساخت تکرار رخ میدهند مدّ نظر است. در این راستا، با استفاده از دیدگاه موراوچیک (١٩٧٨)، ویژگیهای صوری و معنایی تکرار را بررسی میکنیم و سپس به بیان ویژگیهای صوری و معنایی این ساخت در سورانی و مقایسه آن با فارسی میپردازیم. در پایان، نتیجه میگیریم که از حیث ویژگیهای صرفی ساخت تکرار در دو زبان مثل هم است، از حیث ساخت آوایی، همانطور که انتظار میرود، در ساختهای تکرارِ دو زبان تفاوتهایی وجود دارد و، از حیث ویژگیهای معنایی، بسامد مفهوم افزایش کمیت در هر دو زبان بیشتر است.