بهمننامه، اثر حکيم ايرانشاه بن ابي الخير، از حماسههاي ملي اواخر سده پنجم هجري قمري است که به موضوع زندگي بهمن پسر اسفنديار و نبردهاي او با خاندان رستم پرداخته است. بهمننامه از جمله آثاري است که به تقليد از شاهنامه فردوسي سروده شده و شاعر آن را ميتوان يکي از موفقترين تاليان فردوسي دانست. از ويژگيهاي بارز اين اثر، آموزههاي حکمي و اخلاقي آن است که نظر هر خوانندهاي را به خود جلب ميکند. ايرانشاه بن ابي الخير، مانند ديگر ناظمان داستانهاي حماسي، آشنايي کامل به اعتقادات و معارف ايراني و اسلامي داشته و بازتاب اين انديشهها را به وضوح ميتوان در آموزههاي حکمي و اخلاقي بهمننامه مشاهده کرد. در اين جستار سعي شده تا علاوه بر بيان اين آموزهها، ريشههاي اسلامي و ايراني آنها برکاويده شود.
در مقدمه این کتاب آمده است: «کتاب تحفه طاهائی که محترمه علویه به قلم خود نوشته و در مقام نصیحت بفرزند خود از مطالب صحیحه و تفسیر آیات قرآنیه و اخبار و احادیث از مدارک معتبره در رشته تحریر درآورده، این احقر اول تا آخر آنرا مطالعه نمودم و الحق تنظیم و ترتیب مرغوبی نموده و محتوی عقاید حقه و احکام شریعت مطهره و ذکر بعضی از کرامات باهره و تواریخ اهل بیت عصمت و طهارت و حکایات صحیحه و صادقه است».
این کتاب که با نام «تحفه» منتشر شده مستند است به تاریخ و سرگذشت پیشینیان و اندیشهها و کارهای گذشتگان و سخنان خردمندان و درست مانند نصیحة الملوک غزالی است؛ با این اختلاف که در نصیحة الملوک تاریخ ایران گنجانیده شده و در باب نهم این کتاب تاریخ اسلام آمده است. این کتاب برای نصرةالدین احمد بن یوسفشاه بن البارغون بن هزارسب از اتابکان لرستان (696 ـ 733) در ده باب تألیف و به «تحفه» نامگذاری شده است.
علوم و فنون کهن در ادبیات فارسی همواره جایگاه ویژهای داشتهاند. کمتر دیوان شعر قدیمی یافت میشود که با تورق آن اصطلاحات مربوط به علوم گوناگون وجود نداشته باشد. در این میان دانش پزشکی سهم قابل توجهی را به خود اختصاص داده و انواع بیماریها، داروهای گیاهی و حیوانی و معدنی، شخصیتهای پزشکی، وسایل مورداستفاده پزشکان و شیوههای مختلف درمان، مضمونساز اشعار بسیاری از شاعران پیشین بوده است. در این کتاب واژگان پزشکی در شعر کهن فارسی تا پایان سده هشتم جمعآوری شده است.
صادق چوبک به عنوان یکی از بزرگترین نویسندگان داستان کوتاه معاصر ایران، در کنار جلال آل احمد و صادق هدایت تلاش فراوانی در رواج سادهنویسی و شکستن سنت ادبیات مودبانه و دست و پاگیر دوره قبل انجام داده است. او نویسندهای رئالیست است و داستانهایش در بردارنده واقعیاتی است که خواننده را با اوضاع و احوال رایج در قرن چهاردهم آشنا میکند. سبک نویسندگی چوبک نیز در عین استقلال و منحصر به فرد بودن، یادآور شیوه نویسندگی نویسندگان قرن بیستم آمریکاست. در این مقاله سعی میشود تا تأثیری که چوبک از ارنست میلر همینگوی، خالق داستان زیبای پیرمرد و دریا و برنده جایزه ادبی نوبل گرفته است نمایانده و بررسی شود.